Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (4 milliseconds)
English
Persian
thick weft
نخ پود کلفت
Other Matches
weft
تنیدن
weft
تار عنکوبت
under weft
پود زیرین یا ضخیم
[جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
weft
چیز بافته
weft
نمدبافته
warp and weft
تار و پود
weft thread
ریسمانتاریشکل
weft wrapping
شیرازه بافی
weft insertion
[رد کردن پود بداخل چله]
weft insertion
پود گذاری
cable weft
پود ضخیم
[بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
curling weft
پود مجعد و نازک جهت برجسته سازی نقش
sinuous weft
نخ پود زیر
[این نخ چون معمولا نازکتر است در موقع پودگذاری بین تارها، حالت موجی یا سینوسی به خود می گیرد لذا به این اسم نیز نامیده می شود.]
double weft
[دو پود هم ظرافت را با هم در عرض بکار بردن]
curved weft
[انتهای نخ پودی که به زیر تارهای انتهایی خم شده و محکم می گردد.]
weft-face pattern
[بافت پود نما که بیشتر در پارچه و گلیم بکار می رود.]
thick
کلفت
thick
ستبر
thick
<idiom>
احمق ،غیر منطقی
thick
صخیم
thick
غلیظ سفت
thick
انبوه
thick
گل الود
thick
تیره ابری
thick
با فاصله زیاد از دوسطح
thick
گرفته
thick
زیاد
thick
طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick
پرپشت
He is thick-skinned.
آدم پوست کلفتی است
To be in the thick of some thing .
در کش وقوس کاری بودن
lay it on thick
<idiom>
زیاده حداز کسی تمجیدکردن
pour it on thick
<idiom>
ماهرانه چاپلوسی کردن از
through thick and thin
<idiom>
دربین زمانهای خوب وبد،از بین مشکلات وسختیها
thick warp
نخ تار کلفت
to lay it on thick
نصب کردن ساختن
to lay it on thick
قراردادن کارگذاشتن
thick fog
مه غلیظ
to lay it on thick
فرو نشاندن
thick Ethernet
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
thick and thin
راسخ
thick and thin
در دشواری وسهولت
thick and thin
در هر حال
it is centimeters thick
دو سانتیمترکلفتی انست
how thick is the board?
تخته چقدراست
how thick is the board?
کلفتی
thick-skinned
پوست کلفت
thick skinned
پوست کلفت
thick skinned
بی احساس
thick skulled
کودن
to lay it on thick
گذاردن
through thick and thin
درهمه حالی
thick witted
بی ذوق
thick witted
خشک مغز
thick witted
کودن
thick with trees
پر از درخت
thick skulled
خشک مغز
thick film circuit
مدار غشایی ضخیم
Thick ( sparse , thin ) hair .
موی پرپشت ( کم پشت )
He is absent- minded . He is muddle - headed . He is thick.
گیج است
[حواسش پرت است]
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread
این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com