English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
English Persian
thread trimmer آرایندهنخ
Other Matches
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
trimmer پیرایشگر
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
trimmer زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
trimmer تادیب کننده
trimmer تیر لب بند
trimmer capacitor خازن نیم متغیر
cuticle trimmer تیغزیرابرو
hedge trimmer پیرایشگرحصار
edge cutter/trimmer لبه بر
high frequency trimmer خازن تنظیم بسامد زیاد
thread برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread دندانه
thread پیچ کردن
thread دنده دار کردن مارپیچ
thread دنده پیچ
thread نخ یاقیطان
thread زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread رگه
thread نخ
thread نخ کردن
thread ریسمان
thread قیطان
thread رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread شیار برجستگی
thread بند کشیدن
thread نخ کشیدن به
thread موجی کردن
thread سیم
thread رشته
thread مثل نخ باریک شدن
thread رشته رشته شدن
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
rubber thread ریسمانلاستیکی
thread guide راهنماینخ
warp thread تارشیاری
weft thread ریسمانتاریشکل
trapezoidal thread دندههای ذوزنقهای
thread take-up lever اهرم بالا-پائینبرندهنخ
hang by a thread <idiom>
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
death thread تهدید به مرگ
thread fineness [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
thread fineness نمره نخ
thread fineness ظرافت نخ
thread count [تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread bare فرش کهنه
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
sewing thread نخ خیاطی
thread the needle پاس دقیق از بین مدافعان
thread tap قلاویز
acme thread شیار ذوزنقه ای
angular thread پیچ وی شکل
gold thread گلابتون زر
external thread دنده خارجی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
direction of thread جهت پیچ
direction of thread سوی پیچش پیچ
cut a thread پیچ تراشیدن
butterss thread شیار اره
air thread لعاب خورشید
inside thread مارپیچ داخلی
inside thread دنده داخلی قلاویز
stepped thread کولاس پیچی ناقص
stepped thread پیچ ناقص کولاس
stair thread کف پله
screw thread پای پیچ
screw thread حدیده
nut thread پیچ مهره
mercury thread مارپیچ جیوهای
air thread مخاط شیطان
angular thread پیچ تحت زاویه
Our life is hanging by a thread . زندگی مابه تار مویی بند است
left hand thread پیچ چپ گرد
thread rubber separator میانگیر نخدار
To pick up (to lose) the thread of conversation. رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com