English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (8 milliseconds)
English Persian
threshold logic منطق استانهای
Other Matches
threshold value مقدار استانه
threshold value ارزش استانهای
threshold استانه
threshold سرحد
threshold استانه مانند استانهای
threshold نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold استانه در
threshold استانه چارچوب
threshold سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد
absolute threshold آستانه مطلق
reaction threshold استانه واکنش
threshold voltage ولتاژ استانه
threshold wavelength طول موج استانه
differential threshold استانه افتراقی
two point threshold استانه دو نقطهای
hearing threshold استانه شنوایی
sill=threshold استانه
lower threshold استانه پایین
nuisance threshold استانه زیانبخشی
threshold function تابع استانهای
response threshold استانه پاسخ
luminescence threshold استانه لومینسانس
arousal threshold استانه انگیختگی
spatial threshold استانه فضایی
landing threshold نقطه شروع عملیات اب خاکی
landing threshold استانه فرود اب خاکی
terminal threshold استانه پایانی
threshold voltage اختلاف سطح استانهای
threshold element عنصر استانهای
threshold frequency بسامد استانه
threshold gate دریچه استانهای
threshold of luminescence استانه لومینسانس
alarm threshold setting دکمهسرحدتنظیم
threshold limit values استانه مقدارهای حدی
runway threshold markings خطحدنهاییهواپیما
alarm threshold display button دکمهنمایشسرحدهشدار
logic نشانه گرافیکی برای نمایش نوعی تابع منط قی
logic منطق
logic بخشی از کد که توابع نامناسب مثل آسیب سیستم انجام میدهد وقتی شرایط ی برقرار باشند
logic قطعه آزمایش که وضعیت منط قی قط عات یا مدارها را نشان میدهد
logic ترمیم ریاضی عملیات منط قی مثل AND و OR و... و تبدیل آنها به مدارهای مختلف
logic منطق ریاضی
logic یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
logic استدلال
logic برهان
logic ترمیم فرم و ساختار بدون توجه به محتوا
logic منطقی
logic لاجیک
logic زبان ریاضی
logic مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
logic مدار الکترونیکی یک عملوند منط قی اعمال میکند به سیگنال ورودی و خروجی تولید میکند
logic تخته مدار چاپ شده حاوی دروازههای منط قی دودویی و نه قط عات آنالوگ
logic دانش تفکرات و دلایل
logic ولتاژ نمایش وضعیت منط قی مشخص .
logic مراحل و تصمیمات و ارتباطات
logic سیستم کاهش نتیجه از داده دودویی
logic نمایش گرافیکی قط عات منط قی
logic مدر منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت منط قی ورودی قبل دارد
logic عمل کامپیوتری یا تابعی که تصمیم گیری میکند. قط عات کامپیوتر یا سیستم دیجیتال
logic دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
logic seeking انتهای خط وط
n level logic منطق N سطحی
mathematical logic منطق ریاضی
logic seeking دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
negative logic منطق منفی
logic shift تغییر مکان منطقی
shared logic منطق اشتراک
logic switch گزینه منطقی
logic symbol نماد منطقی
logic symbol علامت منطقی
logic theorist نظریه پرداز منطقی
logic theory نظریه منطقی
logic unit واحد منطقی
logic variable متغیر منطقی
logic sum مجموع منطقی
positive logic منطق مثبت
two level logic منطق دوسطحی
to chop logic منطق بافتن
formal logic منطق صوری [منطق]
three state logic : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
mathematical logic منطق ریاضی [ریاضی]
symbolic logic زبان علایم یاعلامتی
symbolic logic منطق سمبلیک
symbolic logic منطق رمزی
symbolic logic منطق نمادی
structural logic منطق ساختی
sequential logic منطق ترتیبی
propositional logic منطق گزارهای
affective logic منطق عاطفی
hardwired logic تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
logic add جمع منطقی
logic analysis تحلیل منطقی
logic analyzer تحلیل کننده منطقی
logic array ارایه منطقی
logic board تخته منطقی
logic board برد منطقی
logic card کارت منطقی
logic circuit مدار منطقی
fuzzy logic منطق نامعلوم
fuzzy logic نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
formmal logic منطق صوری
boolean logic منطق بولی
computer logic منطق کامپیوتر
control logic منطق کنترل
fluid logic منطق سیلانی
formal logic منطق مجرد
formal logic منطق رمزی
formal logic منطق صوری
formal logic قضاوت سطحی
logic circuits مدارهای منطقی
logic design طرح منطقی
logic seeking چاپگری که میتواند اطلاع مورد نیاز را با کمترین جابجایی نوک تامین میکند
logic error خطای منطقی
logic function تابع منطقی
logic gate دروازه منطقی
logic gates گیتهای منطقی
logic instruction دستورالعمل منطقی
logic multiply ضرب منطقی
logic network شبکه منطقی
logic operation عمل منطقی
logic operator اپراتور منطقی
logic product حاصلضرب منطقی
logic probe کاوشگر منطقی
logic programming برنامه نویسی منطقی
logic element عنصر لاجیک
logic designer طراح مدارهای منطقی
logic device دستگاه منطقی
logic diagram نمودار منطقی
logic element عنصر منطقی
logic design طراحی منطقی
arithmetic logic unit واحد حساب و منطق
current mode logic منطق جریانی
uncommitted logic array جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
uncommitted logic array مشابه 10328
positive true logic یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
programmable logic array ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی
arithmetic logic unit بخشی از CPU که عملیات محاسباتی را انجام میدهد واحد محاسبه و منطق
integrate logic circuit مدار منطقی مجتمع
first order predicate logic PROLO بکار می رود
diode transistor logic DTL
random logic design طرح منطقی تصادفی
double rail logic منطق دو خطی
emitter coupled logic طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
integrated injection logic IIL
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
logic arithmetic unit واحد منطق و حساب
single rail logic منطق تک خطی
direct coupled transistor logic سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند
transistor transistor logic منطق TTL
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com