English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 39 (4 milliseconds)
English Persian
to invert a tumbler پیاله یا استکانی را وارونه کردن
Other Matches
tumbler لیوان [شفاف]
tumbler لیوان
tumbler ژیمناست زمینی کار
tumbler کلنگی
tumbler بازیگرشیرین کار
tumbler معلق زن
tumbler hook قلاب پران
tumbler switch قطع و وصل کن قپانی
tall tumbler لیوانبلند
whisky tumbler لیوانویسکی
tumbler lever اهرم واسطه
invert تغییر اعداد در محیط دودویی
invert وارون کردن
invert برگشتگی
invert تغییر تمام یکهای دودویی به صفر و صفرهای دودویی به یک
invert معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert که برای بیان نقل قول به کار می رود
invert کفبندی
invert کف زیر پل
invert ابگذر
invert هم جنس خواه
invert قلب عبارت معکوس کردن نسبت
invert انحراف سخن واژگون
invert سوء تعبیر
invert بالعکس کردن
invert برگردانی
invert کفبند
invert رادیه
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert علامت چاپ
invert وارونه کردن
invert arch طاق برگردانده
invert arch طاق وارونه
invert matrix ماتریس معکوس
invert suger قند معکوس
to invert a fraction برخهای را برگرداندن کسری را معکوس کردن
to invert a phrase عبارتی را پس و پیش کردن عبارتی را قلب کردن
What invert sugar قند معکوس چیست
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com