English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
to snag a tree trunk ته شاخههای درخت را زدن وانرا صاف کردن
Other Matches
tree trunk ساقهاصلیدرخت
tree bench [bench encircling a tree trunk] نیمکت [دور تنه ] درخت
snag بمانعی برخورد کردن
snag گیر
snag گره
snag مانع
snag boat کشتی بخاری کوچک که با ان بستر رودخانه هارا ازموانع پاک می کنند
What is wrong ? what is the snag ? عیب کار کجاست ؟
What is holding it up ? what is the snag? گیر کار کجاست ؟
to strike a snag بمانعی برخوردن
trunk تلگراف یا تلفن بدنه
trunk تنه لاشه
trunk مدار ترانک
trunk کانال هواکش ناو
trunk الوار کنده چوب
trunk بشکه صندوق
trunk باس یا خط ارتباطی که از سیم هایی تتشکیل شده است و بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری را بهم وصل میکند
trunk خط اصلی
trunk بالاتنه
trunk تنه
trunk بدنه
trunk کنده درخت
trunk خرطوم بینی انسان
trunk چمدان بزرگ صندوق
trunk سیم اصلی
trunk مادر سیم
trunk شاه سیم
trunk بدنه ستون
trunk cable کابل ترانک
trunk exchange مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
trunk drawers زیر شلواری کوتاه
trunk connection اتصال مشترکین از طریق ترانک
trunk [American E] صندوق چمدان [خودرو]
trunk circuit شاه مدار
trunk circuit معبر مشترک
trunk line خط تلفنی
escape trunk دهلیز فرار
trunk line رابط ترانک
trunk wood چوب تنه درخت
trunk hose شلوار کوتاهی که تانیمه ران میرسیده
trunk cable کابل ارتباطی
coeliac trunk بدنهوابستهبهجوفشکم
pulmonary trunk مخزنپالمناری
wind trunk خرطوم باد
trunk line خط ترانک
escape trunk تونل فراراضطراری
trunk calls اتصال تلفنی بین دومشترک
trunk roads راه پر رفت و امد
trunk roads راه پر امدو شد
trunk call مکالمه مشترکین از طریق ترانک
trunk call اتصال تلفنی بین دومشترک
trunk road راه پر امدو شد
trunk calls مکالمه مشترکین از طریق ترانک
trunk road راه پر رفت و امد
trunk line cable کابل ارتباط
cross section of a trunk بخشعرضیتنهدرخت
tree روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
tree شاخسار
tree سیستم ساختار داده که هر داده به دادههای دیگر بوسیله انشعابها وصل است .
tree درتنگنا قرا ردادن
tree قالب کفش چوبه دار
tree بدرخت پناه بردن
tree شجره النسب درخت کاشتن
tree شجر
tree درخت
tree فرمان TREE
tree مین میکند
tree بشکل درخت شدن
the f. of a tree برگهای درخت
tree مشاهده پروندههای ذخیره شده روی دیسک ه برای نشان دادن پرونده ها و زیرپرونده ها مرتب شده اند
tree سیستم داده که هرداده یا گره آن فقط دو انشعاب دارند
before the tree جلو درخت
the pith of a tree مغز درخت
to shin up a tree از درختی بالارفتن
to girt a tree دوردرختی راپیمودن
to girdle a tree پوست درخت راحلقهای بریدن
threaded tree درخت پیچ دار
stunted tree درخت رشد نکرده وکوتاه
summer tree شاه تیر
summer tree حمال
strawberry tree توت فرنگی درختی
the root of a tree ریشه درخت
summer tree تیرسردر
hat tree کلاه اویز
to spray a tree داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
tree traversal تقاطع درختی
tree planting درختکاری
tree sort مرتب کردن درختی
tree house خانه بالای درخت
tree structure ساخت درختی
tree farm خزانه درخت
tree structure ساختار درخت
tree structure ساختاردرختی
tree farm محوطه درخت کاری جنگل
tree diagram نمودار درخت
to truncate a tree شاخههای درختی را زدن
tree network شبکه درختی
tree surgeon ویژه گر برش و قطع بخشهای بیماری زده یا پوسیده درختان
tree surgery تشریح علمی درخت
tree of heaven درخت عرعر
unordered tree درخت نامرتب
oak tree درخت بلوط
the foot of the tree پای درخت
tree of life درخت زندگی [این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
walnut tree درخت گردو
cross-tree [رابط عرضی دکلها]
pulm tree درخت نارگیل
to lop a tree سرشاخه درختی را زدن
to prune a tree سرشاخه درختی را زدن
to lop a tree درختی را آراستن
to prune a tree درختی را آراستن
Deciduous tree درخت برگریز
gum tree درخت صمغ
ornamental tree درختتزئینی
tree frog قورباغهدرختی
tree pruner درختآرا
tree-lined درختکارینشده
The tree wI'll die . درخت خشک خواهد شد
He uprooted the tree . درخت را از ریشه ( جا ) ؟کند
A tree is known by its fruit . <proverb> درخت با میوه هایش شناخته مى شود .
A tree is known by its fruit. <proverb> درخت از میوه اش شناخته مى شود.
date tree درخت خرما
lemon tree درخت لیمو
Coniferous tree درخت جوزدار [ از فامیل کاج ]
he is up a gum tree کاردبه استخوانش رسیده است
decision tree اقدامات لازم جهت تصمیم گیری
decision tree مسیر تصمیم گیری
ebony tree خرماندو
crown tree شمع
cross tree رابط عرضی دکلها
cornel tree درخت زغال اخته
coffee tree درخت قهوه
clothes tree چنگک لباس
clothes tree چوب لباسی
decision tree درخت تصمیم
dragon tree درخت خون سیاووشان
grass tree نوعی زنبق استرالیایی
genealogical tree نسب نامه
genealogical tree شجره نامه
gender tree سلسه دودمان نسب نامه
gender tree شجره نامه
gallows tree چوبه دار
flame tree درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
fir tree درخت صنوبر
fig tree درخت انجیر
christmass tree ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
chocolate tree درخت کاکائو
cherry tree درخت گیلاس
china tree شالسنجان
axle tree میله میان دو چرخ
apple tree درخت سیب
almond tree درخت بادام
agriot tree چوب چپق
abel tree درخت سپیدار که نام لاتین ان alba populus است
Christmas tree جعبه کنترل حاوی چراغهای رنگی
family tree شجره نامه
family tree نسب نامه
china tree زیتون تلخ
balsam tree درخت بلسان
chaste tree فلفل بری
chaste tree دل اشوب
box tree درخت شمشاد
boot tree قالب چکمه یا پوتین
plane tree درخت چنار
binary tree درخت دودوئی
binary tree درخت دودویی
bean tree درخت خرنوب
barren tree درخت بی میوه
family tree شجره
saddle tree یکجورگل لاله درامریکای شمالی
mastic tree درخت چاتلنغوش
sorrel tree ترشک درختی
minimal tree درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
minimal tree درختی که گرههای ترمینالی ان مرتب شده تا باعث عملکردبهینه ان درخت شوند
mulberry tree درخت توت
ordered tree درخت مرتب شده
parse tree درخت تجزیه
peach tree درخت هلو
pear tree درخت گلابی
planer tree درخت ازاد
plum tree درخت گوجه
shoe tree قالب کفش
ridge tree کش بالای شیروانی
smoke tree بوته سماق
roof tree کش بالای شیروانی
roof tree کش دیرک افقی چادر
saddle tree قلتاق
sorrel tree درخت ترشک
mastic tree درخت بنه
locus tree درخت اقاقیا
plum tree درخت الو
huffman tree درختی با کمترین مقادیر
joshua tree درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
spindle tree اونموس
in the green tree بخت سبز
i saw one climbing the tree یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
in the green tree خوشبخت
locus tree درخت خرنوب
locust tree درخت اقاقیا
margosa tree ازاد درخت شالسنجان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com