English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (2 milliseconds)
English Persian
to strip something off کندن [پوست]
to strip something off درآوردن [ملافه از لحاف]
to strip something off کندن پوست [میوه]
to strip something off کندن پوست [درخت]
Search result with all words
strip برهنه کردن
strip محروم کردن از
strip لخت کردن
strip چاک دادن تهی کردن
strip باریکه
strip نوار
strip قطعه باریک
strip کندن
strip پاک کردن
strip تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
strip نوارسردوشی
strip نوار مین گذاری باند فرود موقتی
strip باند فرود
strip بند
strip کشیدن یا انداختن توپ از دست حریف
strip سطح پیست شمشیربازی
strip نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
strip لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
strip نمایش که یک خط از متن را نشان دهد
strip حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه
strip ماده طولانی نازک
landing strip باند فرود
landing strip باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
film strip نوار فیلم
film-strip نوار فیلم
comic strip کارتون
comic strip فیلمهای نقاشی شده
air strip باند فرودگاه
air strip باند فرود یاپرواز
air strip فرودگاه
central strip جداکننده جهات
central strip نوار میانی
continuous strip camera دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
continuous strip imagery عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous strip photography عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
contour strip cropping کشت نواری برروی خطوط میزان
drag strip مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
felt strip نوار نمدی
fuse mounting strip نوار باریک فیوز
fuse strip فیوز نواری
fuse strip نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
fusible metal strip نوار فلزی ذوب شونده
hot rolled strip باریکه نورد شده داغ
hot strip mill مسیر نورد گرم
magnetic strip card کارت نوار مغناطیسی
mica strip باریکه میکا
mine strip باند مین گذاری
mine strip نوار مین
narrow strip mill نورد نوار باریک
phosphor strip نوار فسفر
photographic strip باند عکاسی
photographic strip نوار عکاسی
shutdown strip منطقه بعد از خط پایان که رانندگان از سرعت خود می کاهند
strip alert اماده باش 5 دقیقهای
strip alert اماده باش روی باند فرود
strip chart recorder ثبات نوار کاغذی
strip footing شالودههای نواری
strip footing شالوده نواری
strip fuse فیوز نواری
strip mosaic نوار موزاییک عکس هوایی
strip sodding پوشش نواری چمنی
titling strip قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
wide strip نوار پهن
wide strip mill دستگاه نورد نوار پهن
flooring strip کفپوش
friction strip نوارآتشزن
opencast strip mine قالببازخطمعدن
sprung strip metal insulation عایقفنری
sprung strip metal insulation نوارفلزی
strip club باشگاهرقصStriptease
strip lighting نوعیسیستمروشنایی
To undress . to strip one self naked . لخت شدن
strip mall مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
strip mining [American E] استخراج معدن روباز
to strip the paint off the wall رنگ را از دیوار [با خراش] کندن
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com