English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
traffic court دادگاه تخلفات رانندگی
traffic court دادگاه عبور و مرور
traffic court دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
Other Matches
It is for the Court to fix the terms. [ The terms are a matter for the Court to fix.] این مربوط به دادگاه می شود که شرایط را تعیین کند.
one-way traffic عبوریکطرفه
traffic نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص
traffic داده پیام دریافتی
traffic مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic امد و شد حمل و نقل
traffic تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
traffic اصط لاحی که تمام پیام ها و سیگنالهای پردازش شده سیستم را در ارتباطی شامل شود
two-way traffic محلعبوردوطرفه
through traffic ترافیک ترانزیتی
through traffic امد و رفت ترانزیتی
through traffic شد امد ترانزیتی
through traffic عبور یکسره
traffic تجارت هدایت شده
traffic انتقال دریانوردی
traffic نقل
traffic عبور و مرور
traffic امد و رفت
traffic تردد کردن
traffic امد وشدکردن
traffic مخابره
traffic کالا
traffic داد وستدارتباط کسب
traffic عبو ومرور وسائط نقلیه
traffic امد وشد رفت وامد
traffic شد وامد
traffic رفت و امد
traffic رفت و امد وسایل نقلیه
traffic تجمع مدافعان
traffic امد و شد
traffic ترافیک
traffic حرکت سیر
traffic مبادله کالا
traffic تجارت
traffic گذشتن
traffic تجارت غیرقانونی
traffic stud گلمیخ چهارگوش
traffic release ساعت عبور ازاد خودروها
gyratory traffic شد امدچرخشی
gyratory traffic امد و شد چرخنده
traffic volume حجم امد و شد
generated traffic شد امد ایجادی
traffic stud سنگ راه
freight traffic رفت و امد بار
traffic sign تابلو علایم
traffic sign لوحه نشانه گذاری
traffic sign تابلو نشانه گذاری
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
traffic sign علامت عبور و مرور
traffic signal علائم مخصوص عبور وسائط نقلیه
traffic signal چراغ راهنمایی
traffic signal نشانه روشن
traffic volume بار شد و امد
transit traffic عبور ترانزیتی
traffic circle دایرهی یک طرفه
air traffic رفت و آمد هواپیمایی
traffic designer نقشه کش رفت و امد
density of traffic تراکم ترافیک
density of traffic پر پشتی امد و شد
Is there a road with little traffic? آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
traffic warden فردیکهمفمورکنترلنحوهپارکاتومبیلهااست
traffic jam ترافیکوراهبندانسنگین
density of traffic تراکم رفت و امد
traffic lanes خطترافیک
traffic stream جریان رفت و امد
merging traffic ترافیکخیابانفرعیاتوبان
traffic circles دایرهی یک طرفه
eligible traffic عبور و مرور مجاز
eligible traffic حد عبورمجاز مسیرها
inbound traffic مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
railway traffic عبور ومرور راه اهن حمل و نقل راه اهن
traffic control کنترل عبور و مرور
traffic control کنترل ترافیک
traffic control کنترل امد و رفت درجاده یا باند پرواز
traffic cut تقاطع دو جریان عبور و مرور
traffic cut گره شد امد
motor traffic رفت و امداتومبیلها
motor traffic رفت و امد وسایل نقلیه موتوری
tidal traffic شد امدنابرابر
tidal traffic امد و شد ناقرینه
railway traffic امد و شد راه اهن
public traffic رفت و امد همگانی
road traffic رفت و امد خیابان
road traffic ترافیک جاده ترافیک خیابان
road traffic امد وشد خیابان
telecommunication traffic ترافیک ارتباطات
telecommunication traffic ترافیک مخابرات
telephone traffic ترافیک تلفنی
traffic density تکاشف عبور و مرور
traffic density تراکم عبور و مرور
traffic density شدت عبور و مرور
traffic stream جریان امد و شد
traffic island بلندی وسط خیابان مخصوص توقف پیاده رو
traffic lane مسیر عبور و مرور
traffic lane خط شد امد
traffic paint خط کشی راه
traffic peak حداکثر عبور و مرور
traffic peak تیزه شد امد
induced traffic ترافیک القایی
traffic intensity شدت عبور و مرور
traffic induit شد امد القایی
traffic density تراکم امد و شد
traffic density فشار امد وشد
traffic density سنگینی شد امد
traffic density پرپشتی شد امد
local traffic رفت و امد محلی
traffic flow کشش ترافیک
traffic flow کشش عبور ومرور
traffic induit ترافیک القایی
inbound traffic مسیر خارج از کشور
heavy traffic ترافیک سنگین
traffic lights چراغ راهنمایی
bus traffic عبور و مرور اتوبوسها
bus traffic رفت و امد اتوبوسها
to regulate the traffic [جریان] ترافیک را کنترل کرن
container traffic تراکم حمل و نقل کانتینرها
Is there a road with little traffic? آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
street traffic رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
to be closed to [all] traffic برای [همه نوع] ترافیک بسته بودن
to open something to [the] traffic چیزی را برای [دسترسی به] ترافیک باز کردن
moving traffic ترافیک در حال حرکت
traffic light چراغ راهنمایی
to direct traffic through ترافیک را از طریق...هدایت کردن
traffic lane یک خط جاده برای یک مسیر
street traffic ترافیک [جاده]
airfield traffic عبور و مرور فرودگاه
airfield traffic عبورو مرور در فرودگاه
turning traffic ترافیک پیچ دار
The traffic is heavy. ترافیک سنگین است.
dense traffic ترافیک سنگین
stop-and-go traffic ترافیک سپر به سپر
traffic congestion راهبندان سنگین
incoming traffic جاده وسایل که می آیند
outgoing traffic جاده به راستای بیرونی
merging traffic ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
There is heavy traffic. ترافیک سنگین است.
emerging traffic جاده فرعی که از جاده اصلی بیرون آمده
court دادگاه افهار عشق
out of court داد باخته
to appear before the court در دادگاه ظاهر شدن
out of court محکوم علیه
the court above محکمه بالاتر
ad court زمین سرویس سمت چپ تنیس
to take somebody to court کسی را محاکمه کردن
court دادگاه
court خواستگاری
court دربار
court حیاط
court بارگاه
court زمین ورزشهای محوطهای
court محکمه
court of a محکمه استیناف
right court زمین سرویس سمت راست
court عشق بازی کردن
goods traffic [British E] حمل و نقل بار
telephone traffic recorder ثبات ترافیک
goods traffic [British E] رفت و آمد بار
road traffic offences جرائم راهنمایی و رانندگی
rush-hour traffic ساعت شلوغی ترافیک
to obstruct [tie up] (the) traffic رفت و آمد را سد کردن
to obstruct [tie up] (the) traffic مانع ترافیک شدن
to block [hold up] (the) traffic جلوی رفت و آمد را گرفتن
to block [hold up] (the) traffic ترافیک را نگه داشتن
to bring traffic to a standstill ترافیک را متوقف کردن
a low-traffic road خیابان کم رفت و آمد
to regulate the flow of traffic [جریان] ترافیک را کنترل کرن
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
traffic on public roads رفت و آمد [مثال در جاده یا خیابان]
traffic on public roads ترافیک [جاده]
rush-hour traffic وقت شلوغ رفت و آمد
traffic signals ahead چراغراهنمایپیشرواست
continuous traffic line خط پیوسته امد و شد
air traffic section قسمت کنترل عبور و مرورهوایی
daylight traffic line خط منع ایاب ذهاب روزانه
broken traffic line خط چین برای امد و شد
airport traffic area منطقه مخصوص عبور ومرور در فرودگاه
air traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
continuous traffic line خط پر امد و شد
domestic air traffic رفت وامد هواپیماهای داخلی
air-traffic control کنترل عبور و مرور هوایی
piggy back traffic حمل یک وسیله نقلیه باوسیله نقلیه دیگر
domestic air traffic خطوط هوایی داخلی
high speed traffic ترافیک سریع
high speed traffic رفت و امدسریع
high speed traffic امد شد سریع
broken traffic line خط گسسته برای امد و شد
to have recourse to a court به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
court of appeal دادگاه استان
court of appeal محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
to bring somebody before the court [s] کسی را دادگاه بردن
court of appeal دادگاه پژوهش
court of appeal دادگاه استیناف
court session جلسه دادگاه
court tennis تنیس داخل سالن
court rug فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
court yard حیاط
criminal court محکمه جنائی
criminal court عشق بازی کردن
criminal court راز و نیاز کردن
criminal court دادگاه جنایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com