English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
trailer card کارت پشت بند
Other Matches
jackknifing [with trailer or semi-trailer] تا شدن [به ۹۰ درجه و بیشتر ] کامیون در حال حرکت [با تریلر یا تریلر مسقف]
trailer یدک گردونه
trailer پشتیبان مهاجم
trailer یدک
trailer تریلر
trailer آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
trailer بایت نهایی فایل که حاوی خصوصیات فایل وکنترل است
trailer خودرو تریلی کش هواپیمای تعقیب کننده هدف
trailer یدک کش
trailer نافر
trailer تعقیب کننده
trailer با تریلر حمل کردن پشت بند
trailer یدک ردپاگیر
trailer تریلر اتومبیل یدک کش
trailer یدک دوچرخه یاسه چرخه یاواگن
trailer گیاهی که بزمین یا در ودیوار میچسبد
trailer label برچسب پشت بند
trailer caravan کاروانتریلر
truck trailer ترایلر کامیون
trailer record رکورد پشت بند
trailer park محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
semi trailer نیمه یدک
truck trailer ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
baggage trailer ماشینحملساک
trailer court محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
caravan trailer تریلر واگن مسکونی راه اهن
trailer camp محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer record مدرک پشت بند
trailer converter dolly تریلی کش
trailer converter dolly یدک کش
trailer brake system دستگاه ترمز تریلر [فناری خودرو]
passenger car trailer تریلرخودروی سواری
trailer brake valve سوپاپ ترمز تریلر
trailer tongue [American English] [coupling] [British English] پیوند به داخل [در تریلر]
greetings card کارتتبریک
ID card کارت شناسایی
ID card شناسنامه
card یک کارت پانچ
card مین فلز برای تختههای مدار
card مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
card تخته مدار چاپ شده که به سیستم متصل است برای افزایش کارایی آن
card کارت
card کارت ویزیت بلیط
card فرمی که حاوی تخته اصلی است که روی آن تختههای حلقوی چاپ شده قابل نصب هستند تا یک سیستم انعط اف پذیر ایجاد شود
card مقوا
card کارت تبریک کارت عضویت
card ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
card پنبه زنی
card ماشین پرداخت پارچه
card برگه
card قطعه کوچکی از کاغذ یا پلاستیک
card امتیاز معین را درهربخش ازبازی بدست اوردن
card سوراخی که در موازات بلندترین لبه کارت قرار دارد
card ورق بازی گنجفه
card روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
card برگ
card ورق
card ورقه نصب مواد که روی آن قط عات الکترونیکی قابل نصبند
card کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
card برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
card بخشی از حافظه که حاوی نمایش داقیق اطلاعات روی کارت است
card ورق بازی کردن
card بخشی از ستون کارت که برای یک نوع داده در نظر گرفته شده است
card تختهای که شامل درایو دیسک سخت است و نیز واسطهای مورد نیاز الکترونیکی که قابل ورود به سیستم هستند
card ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
card کارتی با سوراخهای پانچ شده روی آن برای نمایش داده
card وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
card وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
red card کارت قرمز
red card علامت اخراج اخراج بازیگر
safety card کارت تامین جنگ افزار
safety card کارت تامین اتشبار
tape to card از نوار به کارت
smart card کارت هوشمند
summary card کارت خلاصه
storm card طوفان نمای دریایی
stub card ته کارت
punched card کارت منگنه
job card کارت برنامه
range card کارت تیر سلاح جدول تیر سلاح
range card کارت برد
magnetic card کارت مغناطیسی
logic card کارت منطقی
ledger card کارت معین
key card کارت اصلی حروف رمز کامپیوتر
key card کارت کلید کامپیوتر
inlay card کارت شناسایی درون نوار یا جعبه دیسک
input card کارت ورودی
interface card کارت رابط
paper card کارت کاغذی
playind card ورق گنجفه
ram card RAکارت
race card برنامه اسب دوانی
qualification card کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
punched card کارت پانچ شده
punched card کارت منگنه شده
punched card کارت کارمندی که در مقابل هرروز یا هر ساعت کار انراسوراخ کنند
punch card برگ منگنه
post card کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
letter card کاغذ پستی تا شده که لبههای چسب دارانرابهم چسبانده به پست میدهند
post card کارت پستال
job card کارت کار
time card کارتی که ساعت حضور وغیاب کارگر روی ان قید میشود گاه برگ
to palm a card برگی را در دست غیباندن
high card کارتبالا
boarding card کارتمخصوصیکهمسافرانباید بههمراهداشتهباشند
card vote کنارهگیریبهنفعکسی
cash card کارتمخصوصگرفتنپول
cheque card کارتشناساییمخصوصدریافتچک
index card کارتشاخص - کارت Index
To play ones last card آخرین تیر ترکش رارها کردن
He is a loose card . خیلی ول است
card up one's sleeve <idiom> برای روز مبادا نگهداشتن
trump card <idiom> استفاده از وسیله قدیمی اگر هیچ چیز دیگرکار نکند
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
card-cut [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
to get [be given] your card [British E] <idiom> برگه اخراج از شغل را گرفتن [اصطلاح روزمره]
vaccination card دفترچه مایه کوبی
card support حافظورق
green card کارت سبز
card-indexes رجوع شود به file card
to play one's card well از فرصت خود استفاده کامل کردن
visiting card کارت ویزیت
visiting card کارت اسم درفرانسه
visting card کارت ویزیت
we left a card on him کارتی در خانه اش گذاشتیم
yello card کارت زرد
yello card اخطار
card sharp قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
card sharp برگزن
card sharps قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
card sharps برگزن
card-carrying دارای کارت عضویت
card-carrying عضو رسمی
card-carrying دو آتشه
card-carrying واقعی
card-index رجوع شود به file card
vaccination card دفترچه واکسیناسیون
card sorter دستگاه کارت جورکن
card hopper قسمت جهنده کارت
card hopper ناودان کارت
card guide راهنمای کارت
card format قالب کارت
card file پرونده کارتی
card field فیلد کارت
card field میدان کارت
card feed خورد کارت
card image تصویر کارت
card jam گیر کردن کارت
card row سطر کارت
card reproducer تولیدکننده دوباره کارت
card reader کارت خوان
card rack جای کارت
card rack طاقچه کارت
card punch دستگاه کارت منگنه
card punch کارت منگنه کن
card loader کارت بارکن
card loader بار کننده کارت
card face رویه کارت
card deck دسته کارت
binary card کارت دودویی
bin card کارت مصرف محتویات فرف
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
account card کارت حساب
wild card روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
report card کارنامه
identity card شناسنامه
credit card کارت اعتباری
credit card کارت یاورقه خرید نسیه
playing card گنجفه
playing card ورق گنجفه
calibration card کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
calling card کارت ویزیت
card deck دستینه کارت
card column ستون کارت
card code کد کارت
card code رمز کارت
card cage محفظه کارت
card board مقوای نازک
card bed بستر کارتها
card aligner هم تراز کننده کارت
playing card ورق بازی , برگ
punch card کارت منگنه
drawing card موجب جلب توجه
data card کارت اطلاعات کامپیوتری
data card کارت ثبت اطلاعات
court card سرباز
court card بی بی
flash card ورقه تمرین بصری
court card صورت :شاه
hollerith card کارت هالریت
flash card ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
face card بی بی یاسرباز
edge card یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
expansion card کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
face card ورق شاه
face card ورق صورت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com