Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 148 (8 milliseconds)
English	Persian
transit instrument	تکبد نما
Other Matches
transit	گذرا
transit	حمل و نقل
in transit	در حال حمل
transit	عبوری
transit	دستگاه زاویه یاب ترانزیت
transit	گذر
transit	راه عبور
transit	عبور
transit	حق العبور
transit	عبور کردن
transit	ترانزیت
transit	کنترل عبور و مرورکشتیها
transit freight	هزینه حمل ترانزیتی
transit route	مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
transit station	ایستگاه عبوری راه اهن
transit time	مدت گذر
transit time	مدت عبور
transit time	زمان گذار
transit time	زمان عبور
upper transit	تار بالایی
transit shed	سایبانحملونقل
transit duty	حقی که بابت عبور کالایی ازکشوری گرفته میشود حق تراتزیت
damage in transit	خسارت در هنگام ترانزیت
goods in transit	کالاهای عبوری
rapid transit	حمل و نقل سریع
rapid transit	شطرنج سریع
the transit of a lake	عبورازیک دریاچه
transit area	منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
transit bearing	گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
transit bill	اجازه عبور
transit bill	پروانه عبور
transit compass	الت سنجش گوشههای افقی
damaged in transit	صدمه دیده هنگام ترانزیت
transit error	خطای عبور
transit traffic	عبور ترانزیتی
transit bearing	سمت انتقالی
transit-agitator truck	کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer	تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
electron transit time	زمان عبور الکترون
transit-truck mixer	کامیون بتون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck	تراک میکسر [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-agitator truck	کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit-truck mixer	کامیون مخلوط کن [ساخت و ساختمان] [حمل و نقل]
transit phase angle	زاویه فازگذار
transit mixed concrete	بتن اماده
instrument	حربه
instrument	آلت دست
d.c. instrument	دستگاه اندازه گیری جریان دائم
instrument	سند
instrument	مستند
instrument	اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
instrument	الات اندازه گیری
instrument	الات دقیق
instrument	ابزار
instrument	ادوات
instrument	اسباب
instrument	وسیله
instrument	الت
instrument	وسیله سند
instrument	دستگاه
instrument	وسیله دوربین یا زاویه یاب
damping of instrument	خفیدگی سنجه
drawing instrument	وسایل نقشه کشی
credit instrument	ابزار اعتباری
dashboard instrument	سنجههای داشبورد
drawing instrument	وسایل رسم فنی
tax instrument	ابزار مالیاتی
table instrument	وسیله رومیزی
switchboard instrument	سنجه تابلویی
surveying instrument	الات نقشه برداری
recording instrument	دستگاه ثبات
recording instrument	سنجه ثبت کننده
credit instrument	اسناد اعتباری
musical instrument	الت موسیقی
instrument shelter	پناهگاهابزار
instrument pallet	غایقتجهیزات
stringed instrument	ساز زهی
instrument panels	پیشخوان ابزار
instrument panels	پهنهی ابزار
instrument panels	داشبرد
what instrument can you play?	کدام ساز را ...
what instrument can you play?	چه سازی میتوانیدبزنید
instrument transformer	مبدل سنجه ها
wind instrument	الات موسیقی بادی
musical instrument	ساز
instrument unit	واحدلوازم
portable instrument	سنجه دستی
instrument landing	فرود کور
instrument landing	فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
instrument of assignment	سند واگذاری
instrument of commerce	سند تجاری
final instrument	معادل act final
instrument transformer	ترانسفورماتور اندازه گیری
integrating instrument	سنجه کل
levelling instrument	وسیله ترازیابی
mathematical instrument	اسباب نگاره کشی
instrument lamp	لامپ سنجه ها
instrument cluster	ابزارچندشاخه
induction instrument	دستگاه القائی
induction instrument	دستگاه اندازه گیری القائی
industrial instrument	دستگاه اندازه گیری صنعتی
instrument autotransformer	ترانسفورماتور اندازه گیری
instrument board	تخته فرمان
instrument board	تابلوی وسائل اندازه گیری
instrument direction	سمت اندازه گیری شده
instrument direction	سمت زاویه یاب
instrument fkight	پرواز کور
instrument flight	پرواز کور
instrument flight	پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
measuring instrument	دستگاه اندازه گیری
mirror instrument	دستگاه اینه دار
negotiable instrument	سند قابل معامله
null instrument	دستگاه صفر
percussion instrument	الات موسیقی ضربی
period of instrument	دوره سنجه
policy instrument	ابزار اجرای سیاست
precision instrument	سنجه دقیق
range of instrument	حد کار سنجه
electrostatic instrument	دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
dynamometer instrument	توان سنج برقی
recording instrument	دستگاه ضبط
negotiable instrument	اسناد بهادار
negotiable instrument	سند قابل انتقال
instrument of assignment	سند انتقال
induction current instrument	دستگاه القائی
post dating an instrument	تاریخ مقدمی را در سند قیدکردن
moving magnet instrument	دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
legal instrument of divorce	طلاقنامه
induction type instrument	دستگاه نوع القائی
length measuring instrument	دستگاه اندازه گیری طول
moving iron instrument	دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
hot wire instrument	دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
error of measuring instrument	خطای وسیله اندازه گیری [ریاضی]
transferable commercial instrument	اوراق تجارتی قابل انتقال
insulated instrument transformer	ترانسفورماتور عایق کننده ترانسفورماتور اندازه گیری عایق شده
direct current instrument	سنجه جریان مستقیم
moving coil instrument	دستگاه اندازه گیری قاب گردان
alternating current instrument	سنجه جریان متناوب
instrument for electrostatic screening	دستگاه اندزه گیری با حفاظ الکترواستاتیکی
instrument with magnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
instrument for absolute measurement	دستگاه اندازه گیری برای سنجش مقادیر مطلق
deposit of instrument of ratification	ایداع اسناد دال بر تصویب
instrument for electromagnetic screening	دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
direct reading instrument	دستگاه مستقیم خوانی
musical instrument digital interface	واسط سریال که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند
musical instrument digital interface	میانجی رقمی الات موسیقی
permanent magnet moving coil instrument	سنجه ارسنوال

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com