Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
universal declaration of human rights
اعلامیه جهانی حقوق بشر
Other Matches
declaration of the rights of man
اعلامیه حقوق بشر
human rights
حقوق بشر
bill of human rights
اعلامیه حقوق بشر
human rights commission
کمیسیون حقوق بشر
declaration
اعلامیه دادخواست
declaration
عرضحال
declaration
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration
افهار افهارنامه اعلان
declaration
بیانیه
declaration
اعلام
declaration
اعلامیه
declaration
افهار
declaration
اعلامیه اعلام
declaration
افهارنامه
declaration
بیان
declaration
عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
declaration
نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declaration
اعلان
declaration of intention
افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
declaration statement
حکم اعلانی
declaration of interest
اعلام بهره
declaration of neutrality
اعلان بیطرفی
declaration of trust
افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
declaration of war
اعلان جنگ دادن
declaration of war
اعلان جنگ
declaration of intention
درخواست تابعیت
declaration of indulgence
اعلام ازادی دینی
declaration of bankruptcy
اعلان ورشکستگی
customs declaration
افهار نامه گمرکی
custom's declaration
باشد
custom's declaration
قد شده است
declaration statement
جمله تعریفی
balfour declaration
ر شد
array declaration
اعلان ارایه
procedure declaration
اعلان رویه
macro declaration
درشت اعلان
joint declaration
بیانیه مشترک
implicit declaration
کنایه
tripartite declaration of 0
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
unilateral declaration
بیانیه یک جانبه
customs declaration
اظهار نامه گمرکی
human being
ادمی
human right
حق بشر
non human
غیر انسانی
non human
غیر متعلق به نژاد انسان
non-human
غیر انسانی
non-human
غیر متعلق به نژاد انسان
human
وابسته بانسان
human being
انسان
human
دارای خوی انسانی
human
انسانی
rights of way
حق عبور
rights
حقها
by rights
حقا"
rights
حقوق
by rights
حقا
rights of way
حق شارع
rights of way
حق تقدم در عبوروسائط نقلیه
rights of way
حق عبور از روی ملک دیگری
rights of way
حق ممر
rights of way
حق تقدم
rights of way
تقدم
rights of way
حق گذر
human biometric
زیست سنجی انسانی
A human being should have humanity .
<proverb>
آدمى را آدمیت لازم است .
The human body
بدن انسان
human nature
ماهیت آدم
human capital
سرمایه انسانی
the human race
بشریت
the human race
نوع بشر
human factor
عامل انسانی
To err is human.
<proverb>
بشر جایزالخطاست .
in human shape
بصورت یا
human kind
نوع بشر
human skill
مهارت انسانی
human resources
منابع انسانی
human movement
حرکت انسان
human language
زبان بشری
human factor
فاکتورهای انسانی ضریب مربوط به خطای انسانی
human factor
عوامل انسانی
human kind
جنس ادمی
the human intellect
عقل
human engineering
مطالعهای مربوط به طراحی محصولاتی که برای استفاده انسانها اسانتر و راحتتر میباشد
human ecology
بوم شناسی انسانی
human computer
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
human denture
دندانانسان
human race
بشریت
in human shape
انسان
human nature
طبیعت انسان
human beings
انسان
human nature
فطرت
human beings
ادمی
indisputable rights
حقوق ثابته
infringement on others rights
تخطی به حقوق دیگران
indefeasible rights
حقوق پا برجا
transmissable rights
حقوق قابل انتقال
to set to rights
منظم کردن
marital rights
حقوق شوهری
matrimonial rights
حقوق زناشویی
political rights
حقوق سیاسی
properties or rights
person particular no belongingto مباحات
property rights
حقوق مالکیت
to set to rights
درست کردن
rights of throne
حقوق سلطنت
rights open to everyone
مباحات
riparian rights
حقوق خاصه مالکین خریم رودخانه ها و انهار
to i. upo other's rights
بحقوق دیگران تجاوز کردن
conjugal rights
حقوق زناشویی
bill of rights
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
civil rights
حقوق مدنی
vindication of rights
استیفای حقوق
civil rights
حقوق اجتماعی
water rights
حق ابه
abuse of rights
سوء استفاده از حق
assert one's rights
برای استیفای حق خود
woman's rights
حقوق نسوان
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights
اعلامیه حقوق
woman's rights
حقوق اجتماعی و سیاسی نسوان
conjugal rights
حقوق زوجیت
to put to rights
درست کردن
to put to rights
مرتب کردن
bill of rights
قانون اساسی امریکا
civi rights
حقوق وامتیازات مدنی
universal
جهانی دنیایی
universal
جامع
universal
میخ سبک کوهنوردی
universal
یونیورسال
universal
جامع جهانی
universal
اونیورسال
universal
با چرخش ازاد
universal
همه منظوره
universal
همه سمت گرد
universal
فراگیر
universal
همگانی
universal
قضیه کلی یا عمومی قاعده کلی
universal
عالمگیر
universal
transmitter asynchronousreciver فرستنده /گیرنده ناهمزمان جامع
universal
مدار مجتمع مجزا که تمام عملیات سری به موازی و واسط را انجام میدهد که بین کامپیوتر و خط وط ارسال لازم است
universal
مجموعه کامل عناصر که یک مجموعه قوانین تشکیل میدهد
universal
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
universal
کلی
universal
عمومی
universal
سیستم کدگزاری میلهای چاپی استاندارد برای مشخص کردن محصولات در یک مغازه
universal
کانال ارتباطی که امکان انتقال سریع بلاکهای داده به رسانه جانبی فراهم میکند
universal
1UART- 2USRT- 3USART-
universal
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
universal
قطعهای که توسط CPU دستور می گیرد تا با رشتههای بیت سنکرون و آسنکرون یا خط وط ارسال لازم است
where no human foot can tread
جایی که پای ادمیزاد بدان نمیرسد.
human machine interface
حدی که در ان افراد با ماشین ها محاوره می کنند
human oriented language
زبان ارایش یافته بشری
investment in human capital
سرمایه گذاری در نیروی انسانی
it transcends human reason
بالاترازعقل بشراست
it transcends human reason
ماورای عقل ........
milk of human kindness
مهربانی طبیعی بشر
human factors engineering
مهندسی عوامل انسانی
capacity to acquire rights
اهلیت وجوب
vesting possessory rights
تملیکی
special drawing rights
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
To assert(stand)on ones rights.
حق وحقوق خود را مطا لبه کردن
special drawing rights
حق برداشت ویژه
restitution of conjugal rights
دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
restitution of conjugal rights
دعوی تمکین
entitle to civil rights
متمتع از حقوق مدنی
Deprivation of ones civil rights .
محرومیت از حقوق مدنی
The human brain is a complex organ .
مغز انسان عضو پیچیده یی است
Madrklmh that every human being is conscious knowledge
مادرکلمه است که هر انسان اگاه به آن آشنایی کامل دارد
universal symbol
نماد همگانی
universal time
ساعت جهانی
universal time
وقت جهانی وقت بین المللی
universal time
زمان که به گردش زمین بستگی داشته باشد و لذا بطورمطلق یکسان نمیباشد
universal trait
صفت همگانی
universal identifier
معرف جامع
universal time
زمان عام
universal set
مجموعه جهانی
universal set
مجموعه فراگیر
universal roll
برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
universal language
زبان فراگیر
universal agent
وکیل تام الاختیار
universal joints
اتصالی گردان چهارشاخه گاردان اتصالی ازاد یا هرزگرد
universal joints
قامه
universal agent
وکیل مطلق الوکاله
universal joint
قفل کاردان
universal joint
مفصل چرخنده
universal joint
دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
universal grid
مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
universal applause
تحسین
universal applause
عموم
universal legacy
وصیت مطلق
universal legacy
وصیتی که دران موصی جهت تسلیم موردوصیت به ورثه شرطی قائل نشده باشد
universal roll
نورد یونیورسال
universal receiver
گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
universal receiver
رادیو برق و باتری
universal provider
سوداگری که در همه چیزیادرکالاهای گوناگون معامله میکند
universal complex
عقده همگانی
universal motor
موتوراونیورسال
suffrage universal
حق رای عمومی
universal motor
موتور یونیورسال
universal motor
موتور الکتریکی که با دی سی و هم ا سی کار میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com