Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
variable cost function	تابع هزینه متغیر
Other Matches
variable cost	هزینه متغیر
single variable function	تابع یک متغیره
average variable cost	هزینه متوسط متغیر
total variable cost	هزینه متغیر کل
average variable cost	هزینه متوسط
average variable cost	متغیر
variable cost curve	منحنی هزینه متغیر
cost function	تابع هزینه
marginal cost function	تابع هزینه نهائی
total cost function	تابع هزینه کل
short run cost function	تابع هزینه در کوتاه مدت
variable	داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable	تغییرپذیر
variable	بی ثبات
variable	بی قرار
variable	تغییر پذیر
variable	تغییرکننده
variable	رکورد با هر طولی
variable	شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
variable	شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variable	کامپیوتری که در آن تعداد بیتهای یک کلمه متغیرند, و طبق نوع داده فرق می کنند
variable	ناپایدار
variable	آنچه قابل تغییر است
variable name	نام متغیر
variable	متغیر
variable	ثبات یا محل ذخیره سازی که میتواند هر عدد یا حروف داشته باشد و در حین اجرای برنامه تغییر کند
variable time	زمان متغیر
variable time	ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
controlled variable	متغیر کنترل شده
variable terrain	زمین دوعارضه
control variable	متغیر کنترل شده
continuous variable	متغیر پیوسته
variable transformer	مبدل تنظیم پذیر
variable capacitor	خازن گردان
causal variable	متغیر سببی
variable inlet	ورودی متغیر موتور مکنده هوا
binary variable	متغیر دودویی
binary variable	متغیر دودوئی
two state variable	متغییر دو حالتی
unrelated variable	متغیر غیر وابسته
variable address	نشانی متغییر
variable budget	بودجه متغیر
variable camber	سطوح هادی گاز به داخل توربین
variable capacitor	خازن متغیر
boolean variable	متغیر بولی
variable terrain	زمین متغیر
variable symbol	نماد متغییر
variable factors	عوامل قابل تغییر تولید
variable format	با قالب متغییر
variable incidence	جسمی که بصورت لولایی نصب شده بطوریکه زاویه برخورد ان تغییر میکند
variable inductance	القاگری متغیر
variable point	با ممیز متغییر
variable input	نهاده متغیر
variable input	داده متغیر
variable length	با درازای متغییر
variable load	بار متغیر
variable factors	عوامل متغیر
variable error	خطای متغیر
variable sweep	ایرفویلی که چنان لوله شده که میتوان زاویه سویپ ان راتغییر داد
variable stroke	پمپ مایعی با پیستونهایی بصورت محوری یا خطی که بصورت محوری یا خطی نوسان میکند
variable stator	توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
variable stars	ستارگان متغیر
variable spark	جرقه تنظیم پذیر
variable slide	طول عقب نشینی متغیر
variable recoil	سیستم عقب نشینی متغیر دستگاه عقب نشینی متغیر
variable pitch	جسمی که بصورت لولایی به ملخ نصب شده که در ان زاویه برخورد گام نامیده میشود
variable ratio	گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
variable parameter	پارامتر متغییر
treatment variable	متغیر تدبیری
it is of variable length	طول ان تغییر میکند
nonbasic variable	متغیر غیر اساسی
nonrandom variable	متغیر غیر تصادفی
global variable	متغیر سراسری
polar variable	متغیر قطبی
random variable	متغیر تصادفی
external variable	متغیر خارجی
reduced variable	متغیر کاهیده
residual variable	متغیر باقیمانده
explanatory variable	متغیر مستقل
marker variable	متغیر ممیز
independent variable	متغیر مستقل
key variable	متغیر کلید
intervening variable	متغیر فرضی رابط
integer variable	متغیر صحیح
instrumental variable	متغیر وسیله
instrumental variable	متغیر ابزاری
local variable	متغیر محلی
logic variable	متغیر منطقی
induced variable	متغیر القائی
explanatory variable	متغیر توضیحی
experimental variable	متغیر ازمایشی
stochastic variable	متغیر تصادفی
string variable	متغیر رشته
moderator variable	متغیر تعدیل کننده
dependent variable	متغیر وابسته
dependent variable	متغیر تابع
dependant variable	متغیر وابسته
subscript variable	متغیر زیرنویس دار
subscripted variable	عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
suppressor variable	متغیر بازدارنده
switching variable	متغیر راه گزینی
discrete variable	متغیر ناپیوسته
slack variable	متغیر کمکی
exogenous variable	متغیرخارجی
exogenous variable	متغیر برون زا
endogenous variable	متغیر داخلی
endogenous variable	متغیر درون زا
economic variable	متغیر اقتصادی
it is of variable length	درازای ان متغیر
dynamical variable	متغیر دینامیکی
dummy variable	متغیر ساختگی
dummy variable	متغیر تصنعی
slack variable	متغیر بی اثر
distal variable	متغیر دوربرد
decision variable	متغیر تصمیم گیری
autonomous variable	متغیر مستقل
associative variable	متغیر انجمنی
basic variable	متغیر اصلی
independent variable	متغیر مستقل [ریاضی]
dependent variable	متغیر وابسته [ریاضی]
variable resistance	مقاومت متغیر
address variable	متغیر نشانی
basic variable	متغیر اساسی
variable of integration	متغیر انتگرال [ریاضی]
variable condenser	خازن متغیر
loop control variable	متغییر کنترل کننده حلقه
variable interval schedule	برنامه فاصلهای متغیر
variable area nozzle	نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
variable instruction length	دستورالعمل با طول متغیر
variable area wing	بالهایی باطول متغیر درهواپیماهای دوباله که هنگام جمع شدن بال پایینی در بال بالایی تغییر ملموس و چشم گیری ایجاد میکند
variable cycle engine	موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
variable displacement pump	پمپ سیالی که برونده ان درطیف وسیعی با ثابت ماندن سرعت چرخش تغییر میکند
variable discharge turbine	توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
variable geometry aircraft	هواپیمایی که شکل کلی ان تغییر کند
law of variable proportion	قانون نسبت متغیر
variable geometry engine	موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
variable reluctance pickup	پیکاپ مغناطیسی
variable camber flap	فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
variable length record	رکورد با طول متغیر
variable length record	مدرک با طول متغیر
variable ratio schedule	برنامه نسبتی متغیر
variable speed control	کنترل سرعت متغیر
variable speed d.c. motor	موتور جریان دائم با سرعت متغیر
variable delivery pump	پمپ سیالی که برونده ان میتواند مستقل از سرعت چرخش تغییر کند
variable speed drive	محرکه پلهای
variable speed generator	مولد با دور متغیر
variable speed transmission	گیربکس پلهای
variable length records	رکوردهای با طول متغیر
variable speed motor	مولد با دور متغیر
variable time fuse	ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
variable word length	طول کلمه متغیر
theory of functions of a complex variable	نظریه توابع [ریاضی]
theory of functions of a complex variable	آنالیز مختلط [ریاضی]
variable word length computer	کامپیوتر با طول متغیر کلمه
variable speed gear drive	گیربکس قابل تنظیم
piv variable speed transmission	جعبه دنده با سرعت متغیر گیربکس "پی ای وی "
variable length character encoding	رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
variable mutual conductance valve(or tub	لامپ با شیب تنظیم پذیر
function	دستورالعمل
function	مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
function	دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار
function	کد دسوردهی به کامپیوتر که در آن تابع یا شاخهای از برنامه دنبال میشود
even function	تابع زوج
function	کارایی
function	خاصیت وجودی
function	طرزکار تابع
OR function	تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
function	کار کردن
function	سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function	لیستی که رابط ه بین دو مجموعه دستورات یا داده را بیان میکند
NOT function	تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
function	ماموریت عمل
function	فعالیت
function	تابع
function	انجام عمل به درستی
function	مشخصه مخصوصی در کامپیوتر یا پردازنده لغت
function	مجموعهای از دستورات برنامه کامپیوتری در برنامه اصلی که کار خاصی را انجام می دهند
function	فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
NOT function	معادل تابع NAND
OR function	پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
function	وفیفه عمل کردن
function	چاپ کدهایی که یک عمل را کنترل می کنند و نه صرفا نمایش یک حرف
to function as something	به کار رفتن به عنوان چیزی
function	پیشه
function	مقام
function	ایفاء
function	عمل کردن کارکردن
function	وفیفه داشتن
function	نقش
function	عمل
function	ایین رسمی
function	کارویژه
function	کارکرد
NOT function	مدار الکترونیکی یا قطعه که تابع NOT را انجام میدهد
NOR function =	تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
function	کار
function	تابع [ریاضی]
NOR function =	مدار الکترونیکی یا قطعهای که تابع NOR را انجام میدهد
zero of a function	صفر یک تابع [ریاضی]
neither nor function	تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com