Dictiornary-Farsi | vector display | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (9 milliseconds)

English	Persian
vector display	نمایش برداری


Search result with all words

vector graphics display	بردار نمایش گرافیکی
Other Matches

vector analysis [vector calculus]	حساب برداری [ریاضی]
vector potential of a solenoidal vector	پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
vector	سیستم رسم کامپیوتری که از طول خط و جهت آن از مبدا برای رسم استفاده میکند
vector	مسیر ناوبری هواپیما
vector	خط پرتاب بمب یاگلوله
vector	بردار
vector	شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
vector	راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector	پردار
vector	حامل
vector	که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vector	شکل حروف در یک نوشتار رسم شده با کمک منحنی و خط وط.
vector	پردازنده همزمان که روی یک سط ر یا ستون آرایه در هر لحظه کار میکند
vector	برداری
vector	آدرسی که کامپیوتر را به محل جدید حافظه هدایت میکند
vector	مسیر جهت
vector	خط سیر
vector	مختصاتی که حاوی مقدار پایه و جهت است
vector	حامل بردار
vector power	توان برداری
vector graphics	نگاره سازی برداری
vector field	میدان برداری
vector pair	زوج برداری
vector diagram	نمودار برداری
vector analysis	تحلیل برداری
state vector	بردار حالت
state vector	بردار حلات
state vector	بردار وضعیت
vector processor	پردازنده برداری
radius vector	شعاع حامل
dope vector	بردار خصیصه نما
field vector	بردار میدان
flux of a vector	شاره بردار
initial vector	مسیر اصلی یا اولیه هواپیمای رهگیر بعد ازشروع رهگیری
interrupt vector	بردار وقفه
light vector	بردار نور
magnetic vector	بردار مغناطیسی
magnetization vector	بردار مغناطیس کنندگی
normal vector	بردار عمود
normal vector	بردار قائم
polar vector	بردار قطبی
poynting's vector	بردار پوینتینگ
preset vector	دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
lift vector	بردار برا
dope vector	خصیصه نما
vector product	حاصلضرب برداری
vector psychology	روانشناسی بردار نگر
position vector	بردار مکان [ریاضی]
radius vector	بردار مکان [ریاضی]
location vector	بردار مکان [ریاضی]
vector product	ضرب خارجی [ریاضی]
vector product	ضرب برداری [ریاضی]
vector space	فضای خطی [ریاضی]
vector calculus	حساب برداری [ریاضی]
vector quantities	اندازههای برداری
vector quantity	کمیت برداری
vector sights	دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
voltage vector	بردار ولتاژ
wave vector	بردار موج
wind vector	سمت باد
wind vector	جهت حرکت باد
vector space	فضای برداری [ریاضی]
Euclidean vector	بردار اقلیدسی [ریاضی]
vector field	میدان برداری [ریاضی] [فیزیک]
basis vector	بردار پایه [ریاضی]
dope vector	بردار
circulation of a vector	چرخه بردار
code vector	بردار رمز
burgers vector	بردار برگرز
radius vector	بردار شعاعی
arthropod vector	کنه خونخوار
axial vector	بردار محوری
arthropod vector	کنه ارتروپود
self display	خودنمایی
k display	ارائه کی
l display	ارائه ال
i display	ارائهای
d display	ارائه دی
m display	ارائه ام
c display	ارائه سی
b display	ارائه ب
display	تظاهر
p display	ارائه پی
display	نمایشگر صفحه نمایش
n display	ارائه ان
display	نمایاندن
h display	ارائه اچ
g display	ارائه جی
display	نمایشگری
display	ارائه
display	جلوه نمایاندن
display	اشکارکردن نمایش
f display	ارائه اف
display	نشان دادن ابراز کردن
display	نمایش دادن
j display	ارائه جی
display	نشان دادن اطلاعات
display	وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
self display	جلوه گری
display	در معرض نمایش
display	نمایش
display	اشکار کردن
display	ویترین
continuously set vector	عناصر تصحیح شده متوالی هدف عناصر تنظیم شده هدف به طریق متوالی
distance vector protocols	اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
magnetic field vector	بردار میدان مغناطیسی
vector/waveform monitor	صفحهنمایشدیجیتالی
magnetic vector potential	پتانسیل بردار مغناطیسی
vector data aggregate	بردار اطلاعات مجتمع
colour display	نمایشرنگ
display architecture	معماری نمایشی
affect display	نمایش عاطفه
display background	زمینه نمایش
backlit display	صفحه نمایش پشت نور
teletype display	نمایش تله تایپ
teletype display	نمایش تایپ راه دور
display board	تابلوی نمایش عناصر تیر نمودار عناصر تیر
display adapter	اداپتور صفحه نمایش
data display	داده نمایی
digital display	صفحهنمایشعددی
display cabinet	بوفه
display setting	تنظیمصفحهنمایش
visual display	نمایش بصری
backlit display	واحد نمایش کریستال مایع که برای بهبودبخشیدن به شدت تصویرنور مناسبی دارد
function display	نمایشگرتابع
message display	نمایشپیغام
text display	نمایشگرمتن
data display	داده نما
display console	پیشانه نمایشگر
display console	کنسول نمایش
display type	نوع نمایش
plasma display	نمایشگرپلاسمایی
plasma display	نمایش پلاسما
graphic display	یک ترمینال کامپیوتر برای نمایش نقاشی ها و تصاویرروی یک صفحه
display tolerance	میزان دقتی که با ان اطلاعات گرافیکی می توانند خروجی باشند
plasma display	صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
display menu	فهرست انتخاب نمایشی
display menu	فهرست نمایش
display terminal	پایانه نمایشگر
graphics display	نمایش گرافیکی
display surface	سطح نمایش
heads up display	وسیله نشان دهنده وضعیت مسیر پیشروی
menu display	روش محاورهای ارتباط باسیستم کامپیوتری از طریق سوال و جواب یا انتخابهای چند گانه
marching display	وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
display tube	لامپ نمایشگر
display terminal	ترمینال نمایش
display unit	واحد نمایشگر
formatted display	نمایش شکل یافته
display cycle	چرخه نمایش
raster display	نمایش محل تصویر
display controlled	نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
raster display	صفحه نمایش شبکهای
display unit	واحد نمایش
pyrotechnic display	اتش بازی
display device	دستگاه نمایش
display foreground	پیش نمای تصویر
display highlighting	جلوه دادن تصویر
RGB display	سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال و ورودی قرمز و سبز و آبی استفاده میکند تا اشعه تصویر را کنترل کند
display image	نمای تصویر
situation display	صفحه نمودار وضعیت افق دیدرادار
simultaneous display	نمایش سیمولتانه
fallout wind vector plot	طرح یا چارت نمایش سمت باد ریزش اتمی
liquid crystal display	صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
visual display unit	واحد نمایشگر بصری
liquid-crystal display	نمایشکریستالمایع
visual display unit	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
ibm /a display adapter	IBاداپتور نمایش A/4158
digital frequency display	شمارهتکرارنمایش
full page display	نمایش تمام صفحه
gas plasma display	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas plasma display	صفحه نمایش پلاسمای گازی
gas plasma display	صفحه نمایش مسطح که براساس اصولی هماننداصول تابلوهای نئون کارمیکندfraxinella
gas discharge display	صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
enhanced graphics display	صفحه نمایش نگاره سازی پیشرفته
graphic display mode	مد نمایش گرافیکی
flat panel display	صفحه نمایش مسطح
visual display unit	واحد نمایش دیداری
row number display	نمایشگرتعدادرجها
visual display terminal	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
video display unit	واحد نمایش تصویری
video display terminal	ترمینال نمایش تصویری
plasma display panel	صفحه نمایش گازی
thin window display	نمایشی یک خطی که روی صفحات کلید و کامپیوترهای دستی بکار می رود
plasma panel display	وسیله نمایش مسطح باحبابهای کوچک نئون
liquid crystal display	کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
character mapped display	نمایش طرح دخشهای
data display unit	واحد داده نما
range bearing display	ارائه بی
touch sensitive display	صفحه نمایش حساس لمسی
alphanumeric display terminal	ترمینال نمایش الفبا عددی
refresh display cycle	زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
aperture/exposure value display	دهانهنمایشیمقدارنمایش
visual display terminal	ترمینال نمایش بصری
dial-type display	نمایشصفحهاعداد
monochrome display adapter	اداپتور نمایش تک رنگ
language display button	دکمهنمایشگر
graphic display resolution	وضوح نمایش گرافیکی
To assert oneself . To display ones merit .	خودی را نشان دادن
glass-fronted display cabinet	بوفه
alarm threshold display button	دکمهنمایشسرحدهشدار