English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 178 (9 milliseconds)
English Persian
vertical application برنامه کاربردی عمودی
Other Matches
application درخواست
application عرضحال
application تقاضا برای چیز
application معمولا به صورت نوشته
application کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
application برنامه کاربردی استفاده
application پیشنهاد
on application در زمان [حالت] درخواست
application [for something] درخواست نامه [برای چیزی]
application فرم تقاضا
application کاربرد
application کاربرد استفاده
application استعمال
application درخواست نامه پشت کار
application اعمال
application موارد استعمال
application تقاضای کار
application به کار گماردن استخدام کردن به کار بردن
application اجرا
vertical در زاویه راست نسبت به افق
vertical تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
near vertical تقریبا عمودی
vertical عمودی [ریاضی]
vertical بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
vertical بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
vertical بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
vertical قائم
vertical شاغولی
vertical واقع در نوک
vertical تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
vertical عمودی
vertical نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
vertical شاقولی
vertical متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
vertical تارکی راسی
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
standby application کاربرد جانشین
transactional application برنامه کاربردی ثبت و ضبط
nontransactional application برنامه کاربردی غیر ثبت وضبطی
microcompouter application کابردهای ریزکامپیوتر
outward application استعمال برونی یا خارجی
application papers مدارک درخواستنامه
written application تقاضانامه
to file an application to somebody از کسی بوسیله درخواست نامه تقاظا کردن
to grant an application درخواست نامه ای را پذیرفتن
to withdraw an application صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
Application may be filed by ... مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
application [applicability] مفیدبودن
application credentials مدارک درخواستنامه
application documents مدارک درخواستنامه
application expenses هزینه های درخواستنامه [درخواست کار]
application for loan تقاضای وام
application programmer برنامه نویس کاربردی
application [applicability] مقبولیت
application program برنامه کاربردی
application package بسته کاربردی
application [applicability] سودمندی
application oriented کاربرد گرا
application heap پشته کاربردی
application of load فرود بار کاربرد نیرو
application of load کاربرد بار
application of fire اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
application of a force فرود نیرو
application of a force کاربرد نیرو
application heap حافظه پایه
application form برگ درخواست
application programming برنامه نویسی کاربردی
field of application میدان کاربرد
application [applicability] قابلیت اجرا
credit application تقاضای گشایش اعتبار
application [applicability] قابلیت استفاده
application [applicability] عملی بودن
brush application رنگزنی با قلم مو
application years مدتی که یک دستگاه میتواند کارکند
application years عمر مفید یک دستگاه
application study بررسی امکان کاربرد اقلام جدید اماد
application programs برنامههای کاربردی
application software programs application
application software نرم افزار کاربردی
application study بررسی پذیرش اماد
vertical tail دم قائم
vertical tab جدول بندی عمودی
vertical synchronizing همزمانساز عمودی
vertical stabilizer تیغه یا باله عمودی
vertical speed سرعت قائم
vertical speed سرعت صعود
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical scrolling چرخش عمودی
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
vertical replenishment تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
vertical takeoff سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical cliffs صخره های عمودی
vertical loom دار افقی [قالی]
vertical pupil مردمکعمودیچشم
vertical beam چوب [میله] طولی دار [قالی]
vertical shaft میلهعمودی
vertical loom دار عشایری [قالی]
vertical pocket جیبعمودی
vertical frame قالبعمودی
vertical beam راست رو
vertical union اتحادیه صنعتی
vertical recording ضبق عمودی
deflection of vertical اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
vertical loom دار روستایی [قالی]
vertical creep وارفتگی قائم
vertical curve قوس
vertical curve منحنی در نیمرخ طولی
vertical circle دایره قائم
vertical curve خم طولی
vertical cut برش قائم
vertical deformation تغییر شکل قائم
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
vertical drop ابشار قائم
vertical combines ترکیب عمودی
vertical circle دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
local vertical قائم محلی
plain vertical سطح افق
plain vertical خط افق
true vertical قائم واقعی
vertical adjustment تنظیم عمودی
vertical angles گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
vertical antenna انتن عمودی
vertical axis محور عمودی
vertical axis محور قائم
vertical bulking کمانش قائم
vertical envelopement احاطه قائم
vertical envelopement حرکت دورانی قائم
vertical force نیروی عمودی
vertical growth رشد عمودی
vertical force نیروی شاغولی
vertical photograph عکس هوایی قائم
vertical photograph عکس قائم
vertical expansion گسترش عمودی
vertical merger ادغام عمودی
vertical force نیروی قائم
vertical interval اختلاف ارتفاع
vertical justification تطابق عمودی
vertical mobility تحرک عمودی
vertical equity برابرسازی عمودی
vertical equity عدالت عمودی
vertical interval فاصله عمودی
vertical justification تنظیم عمودی
vertical integration ادغام عمودی
server based application برنامه کاربرد شبکه
systems application architecture معماری کاربردی سیستم ها
point of application of a force نقطه فرود نیرو
application of low to instances تطبیق قانون با موارد
compressive load application بار فشاری
client based application برنامه کاربردی ایستگاه پردازشگر
application program interface میانجی یا رابط برنامه کاربردی
application oriented language زبان کاربردی
to reject [refuse] an application درخواست نامه ای را رد کردن
FI'll in the job application form. این برگ درخواست کاررا پرکنید
to make an application [to apply] درخواست کردن
vertical control operator متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
vertical probable error خطای اصابت قائم گلوله
vertical probable error اشتباه احتمالی قائم
vertical lift bridge پل بالارو
vertical events numbering شماره گذاری عمودی وقایع
vertical pivoting window پنجرهگردانعمودی
vertical side band میلهعمودیطرفین
prime vertical circle دایره قائم اصلی
vertical pressure gradient تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
serrated vertical pulse ضربه عمودی دندانهای
vertical parity check مقابله توان عمدی
vertical sand drainage زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
vertical retort tar قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
mail application programming interface مجموعه استانداردها
mail application programming interface که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
subsequent filing [application, documents] ادا کردن پس از ارائه درخواست نامه
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
vertical center line illusion خطای خط قائم مرکزی
vertical-axis wind turbine توربینبادیمحورعمودی
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com