English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
vertical control کنترل ارتفاع نقاط اندازه گیری تراز وارتفاع نقاط
Search result with all words
vertical control operator متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
Other Matches
vertical قائم
vertical شاغولی
vertical نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
vertical متن نمایش داده شده که بالا وپایین صفحه کامپیوتر حرکت میکند در هر لحظه یک خط
vertical بخشی از سیستم کنترلی چاپگر که قالب عمودی متن چاپ شده را کنترل میکند
vertical بررسی پرینتی روی هر حرف از بلاک دریافتی برای تشخیص خطا
vertical تنظیم فضا بین خط وط متن برای برقرارکردن یک متن در یک صفحه
vertical در زاویه راست نسبت به افق
vertical واقع در نوک
vertical عمودی [ریاضی]
vertical تعداد خط وط که پیش از شروع چاپ مجدد باید رد کرد
near vertical تقریبا عمودی
vertical بررسی تشخیص خطا که بیتهای کلمه با کل آن مقایسه و جمع می شوند
vertical تارکی راسی
vertical شاقولی
vertical عمودی
vertical force نیروی شاغولی
vertical growth رشد عمودی
vertical interval فاصله عمودی
vertical frame قالبعمودی
vertical interval اختلاف ارتفاع
vertical pocket جیبعمودی
vertical pupil مردمکعمودیچشم
vertical integration ادغام عمودی
vertical shaft میلهعمودی
vertical force نیروی قائم
vertical force نیروی عمودی
vertical expansion گسترش عمودی
vertical equity برابرسازی عمودی
vertical drop ابشار قائم
vertical equity عدالت عمودی
vertical envelopement حرکت دورانی قائم
vertical envelopement احاطه قائم
vertical diagraph شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
vertical justification تطابق عمودی
vertical justification تنظیم عمودی
vertical takeoff سرعت صعود اولیه هواپیما
vertical tail دم قائم
vertical tab جدول بندی عمودی
vertical take off and landing هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
vertical synchronizing همزمانساز عمودی
vertical stabilizer تیغه یا باله عمودی
vertical speed سرعت قائم
vertical speed سرعت صعود
vertical speed سرعت صعود عمودی هواپیما
vertical scrolling چرخش عمودی
vertical scale عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
vertical replenishment تجدید تدارکات از راه هوا صعود و فرود عمودی
vertical recording ضبق عمودی
vertical merger ادغام عمودی
vertical photograph عکس قائم
vertical photograph عکس هوایی قائم
vertical mobility تحرک عمودی
vertical union اتحادیه صنعتی
vertical deformation تغییر شکل قائم
vertical cut برش قائم
vertical loom دار عشایری [قالی]
vertical axis محور عمودی
vertical application برنامه کاربردی عمودی
vertical antenna انتن عمودی
vertical angles گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
vertical adjustment تنظیم عمودی
true vertical قائم واقعی
vertical loom دار روستایی [قالی]
vertical loom دار افقی [قالی]
local vertical قائم محلی
vertical beam چوب [میله] طولی دار [قالی]
vertical beam راست رو
vertical axis محور قائم
vertical bulking کمانش قائم
vertical curve خم طولی
vertical curve منحنی در نیمرخ طولی
vertical curve قوس
vertical creep وارفتگی قائم
vertical circle دایره عظیمه ماربر راس القدم و سمت القدم نافر
vertical combines ترکیب عمودی
vertical circle دایره قائم
vertical cliffs صخره های عمودی
plain vertical خط افق
plain vertical سطح افق
deflection of vertical اختلاف زاویهای در هر نقطه بین راستای شاقولی وراستای عمود بر کره مرجع
vertical retort tar قطران کورههای ایستاده قطران قرعهای ایستاده
vertical sand drainage زهکشهای قائم ماسهای چاه زهکش ماسهای زهکشهای ایستاده ماسهای
prime vertical circle دایره قائم اصلی
vertical redundancy check بررسی عمودی اشتباهات بررسی افزونگی عمودی
vertical lift bridge پل بالارو
vertical side band میلهعمودیطرفین
vertical parity check مقابله توان عمدی
serrated vertical pulse ضربه عمودی دندانهای
vertical pivoting window پنجرهگردانعمودی
vertical pressure gradient تغییر فشار اتمسفری در واحدتغییر ارتفاع
vertical probable error اشتباه احتمالی قائم
vertical events numbering شماره گذاری عمودی وقایع
vertical probable error خطای اصابت قائم گلوله
vertical center line illusion خطای خط قائم مرکزی
adjustment for vertical-circle image تنظیم عمودی مرکز تصویر
vertical-axis wind turbine توربینبادیمحورعمودی
double column vertical boring mill ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
to keep under control تحت نظارت نگه داشتن
self control قوه خودداری
self control خودداری
self control مسک نفس
control کنترل کردن مهار کردن
self control کف نفس
control مهار
control اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
control مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
self-control خودداری
self-control خودگردانی
I cant help it. It is beyond my control. دست خودم نیست
control نظارت
self-control خویشتنداری
control کنترل
control واپاد
control بازدید
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control فرمان
control توپزن دقیق
control بازرسی کردن
control کنترل کردن فرمان
control اختیار
control بازرسی نظارت جلوگیری
control کاربری
control کنترل بازبینی
control کنترل کردن
control نظارت کردن
control بازرسی
control نظارت و ممیزی کردن
control نظارت کردن تنظیم کردن
phase control پیچ فاز
inventory control کنترل موجودی
peaking control نافم اوج دهندگی
output control تنظیم انرژی خروجی
organization control کنترل سازمانی
numerical control کنترل عددی
net control ایستگاه کنترل شبکه
pitch control کنترل گام ملخ
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
input control کنترل ورودی
manpower control کنترل نیروی انسانی
intensity control پیچ رنگ
intensity control کنترل شدت
positive control کنترل عملی عبور و مرورهواپیماهای خودی در فضای هوایی
position control پیچ مرکز گذار
disaster control روش کنترل سوانح
disaster control روش مقابله با سوانح و بلایا
pitch control کنترل سیستم مرکب درهلیکوپتر
phase control تنظیم با تغییر فاز
electronic control فرمان الکترونیکی
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
lateral control کنترل جانبی
line control کنترل خط
linearity control نافم خطی
load control تنظیم با بار خارجی
loop control کنترل حلقه زنی
magnetci control کنترل فرمان مغناطیسی
ground control دستگاه کنترل کننده زمینی
manual control کنترل دستی
material control کنترل مواد
minor control کنترل ضعیف
minor control کنترل کم
light control کنترل نور
lighting control کنترل روشنایی
net control کنترل شبکه
lateral control کنترل در عرض جبهه
movement control کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
light control کنترل روشنایی
motor control کنترل حرکتی
level control کنترل سطح
lever control کنترل اهرمی
monetary control نظارت پولی
lift control کنترل اسانسور
monetary control کنترل پولی
mixture control کنترل مخلوط
indirect control کنترل غیرمستقیم
frequency control کنترل فرکانس
flood control سیل بندی
flight control سیستم کنترل هواپیماها
flight control کنترل پرواز
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
fiscal control کنترل مالی
fiscal control نظارت مالی
fire control کنترل یا هدایت اتش
fire control دستگاه کنترل اتش توپخانه
fire control کنترل اتش
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
fire control سیستم کنترل اتش
flow control کنترل جریان
fly control برج کنترل
fly control قسمت کنترل پرواز
geodetic control نقاط کنترل ژئودزی
geodetic control نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
framing control پیچ تنظیم تصویر
government control نظارت دولتی
government control کنترل دولتی
grid control کنترل شبکه
ground control کنترل زمینی
forms control کنترل فرم ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com