Dictiornary-Farsi | visual aids | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 109 (7 milliseconds)

English	Persian
visual aids	کمکهای بصری
visual aids	دیدافزار
visual aids	ابزارهای کمکی دیداری


Other Matches

AIDS	بیماری ایدز
AIDS	سندرم نقص ایمنی اکتسابی
AIDS	بیماری سیدا
first aids	کمکهای نخستین
first aids	کمکهای اولیه
aids to trade	خدمات جنبی تجارت مانندبانکدارب
debug aids	ادوات اشکال زدایی
audiovisual aids	ابزارهای کمکی دیداری-شنیداری
artificial aids	وسایل کمکی
debug aids	ابزاراشکال زدایی
Band-Aids	نوار کوچک زخم بندی که لبههای آن چسبناک است
Band-Aids	چارهی سطحی و موقتی
aids to trade	بیمه
aids to navigation	کمکهای ناوبری
aids to trade	حمل و نقل و تبلیغات
penetration aids	وسایل تولید رخنه در صفوف دشمن
penetration aids	وسایل تولید نفوذ
navigational aids	وسایل کمک ناوبری
landing aids	وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
programming aids	کمک برنامه نویسی
hearing aids	سمعک
documentation aids	وسائل سندسازی
design aids	وسائل طراحی
aids to navigation	وسایل کمک ناوبری
debugging aids	وسائل اشکال زدایی
debugging aids	ادوات اشکال زدایی
programming aids	ادوات برنامه نویسی
graphical training aids	چارت
graphical training aids	چارت اموزشی
visual	درمعرض دید
visual	با چشم
visual	آنچه دیده میشود یا قابل دیدن است
visual	دیدی
visual	وابسته به دید
visual	دیدنی
visual	بصری
Visual C	محصول توسعه یافته ماکروسافت که امکان ایجاد برنامههای کاربردی ویندوز با رسم واسط های کاربر و اتصال کد زبان C را برقرار میکند
visual	دیداری
visual	روش برنامه نویسی کامپیوتر با کشیدن نشانه ها در یک فلوچارت که عملیات برنامه را شرح میدهد به جای نوشتن یک سری دستورات
visual acuity	تیزی بینایی
visual adaptation	انطباق دیداری
visual scanner	پیماینده تصویری
visual agnosia	ادراک پریشی دیداری
visual organization	سازمان دیداری
visual type	سنخ دیداری
visual signal	علایم بصری
visual page	صفحه تصویری
visual signal	علامت بصری
visual perception	ادراک دیداری
visual projection	فرافکنی دیداری
visual range	حیطه دید
visual aphasia	زبان پریشی دیداری
visual axis	محور بینایی
Visual Basic	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
visual display	نمایش بصری
visual yellow	زرد بینایی
visual aid	اسلاید
visual control	کنترل دید
visual aid	نقشه
visual communication	مخابره بصری
visual aid	چیزهاییکهبااستفادهازحافظهتصویریبهیاآوریچیزهاکمککندمثلفیلم
visual communication	ارتباط بصری
visual cliff	پرتگاه دیداری
visual check	مقابله بصری
visual check	مقابله دیداری
visual span	فراخنای دیداری
visual angle	زاویه دید
visual elevation	فاصله مربوط به افت گلوله
visual elevation	افت بصری گلوله
visual purple	ارغوان بینایی
visual hallucination	توهم دیداری
visual field	میدان دید
audio visual	دید و شنودی
visual arts	هنرهای دیدنی
audio visual	سمعی وبصری
visual arts	هنرهای بصری
audio-visual	سمعی بصری
audio-visual	اموزش سمعی وبصری
audio-visual	سمعی وبصری
audio-visual	دید و شنودی
audio visual	سمعی بصری
visual fire	تیر مستقیم
audio visual	اموزش سمعی وبصری
visual obstruction	مانع دید
visual observation	دیدبانی بصری
visual observation	دیدبانی با چشم
visual interceptor	هواپیمای رهگیر بصری هواپیمایی که باوسایل بصری رهگیری میکند
visual interaction	کنش متقابل بصری
visual induction	القاء دیداری
visual illusion	خطای ادراکی دیداری
visual identification	شناسایی بصری
visual identification	تشخیص بصری
visual focusing	تمرکز دیداری
visual flight	پرواز بااستفاده از ناوبری بصری
visual flight	پرواز بااستفاده ازناوبری به کمک عوارض زمین
visual flight	پرواز بصری
visual fixation	تثبیت دیداری
visual display unit	واحد نمایش دیداری
visual display unit	واحد نمایشگر بصری
visual display unit	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal	ترمینال نمایش بصری
visual omnidirectional range	سیستم تعیین مسیر هواپیمابطریق بصری
visual righting response	پاسخ تعادل دیداری
visual display terminal	ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
bender visual motor gestalt test	ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
visual bender motor gestalt test	ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر