Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (9 milliseconds)
English	Persian
wave clip	گیرهفر
Other Matches
clip	گیره
clip	بغل گرفتن
clip	گیره یاپنس چیدن
clip	شانه فشنگ گیره کاغذ
clip	پشم چینی کوتاه کردن
clip	موزنی
clip	برش
clip-on	متصلبهم
clip	بست مخصوص کابل و سیم
clip	قلاب نوار
clip	انتخاب ناحیهای از تصویر که کوچکتر از حالت اصلی است
clip	لوله
clip	ترمینال باطری بست
clip	سد کردن راه حریف از پشت باانداختن خود به زمین
clip	دستگیره
clip	شانه فشنگ
clip	بست
clip	مفصل کابل
clip	محکم گرفتن
clip	خشاب
clip-on <adj.>	گیره دار [چیزی با گیره برای بستن]
clip angle	نبشی قوسی
paper clip	گیرهی کاغذ
join clip	گیره اتصال
branch clip	گوشیپزشکی
to clip one's wings	کسیرابستن هزینه کسی رامحدودکردن بال کسیراچیدن
to clip one's wings	دست
test clip	گیره ازمایش
pipe clip	گیره لوله
clip earrings	گوشوارهگیرهدار
hair clip	گلسر
stage clip	سطحنمایش
toe clip	کلیپپا
grid clip	اتصال شبکه
alligator clip	انبر سوسماری
crocodile clip	گیره تمساح
clip art	هنر ارایش
clip ejector	شانه پران
clip ejector	خشاب پران
clip laten	شانه گیر
cable clip	پل کابل
clip laten	خشاب گیر
fuse clip	گیره فیوز
fahnestock clip	گیره فنری
brace clip	سگکبندشلوار
grid clip	ترمینال شبکه
grid clip	گیره
bulldog clip	گیرهورق
clip someone's wings <idiom>	محدود کردن فعالیت یاامکانات شخصی
yarn clip	گیرهنخبافندگی
clip joint <idiom>	شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
water bottle clip	گیرهنگهدارندهغمغمه
soft clip area	محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
tube retention clip	گیرهنگهدارندهلوله
hard clip area	حدودی که خارج از ان خطوط نمیتوانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند
wave	موج زدن
wave	موج رادیویی
wave	حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave off	فرود همراه با سایش
wave	فر موی سر دست تکان دادن
the wave	دریا
to wave away	باشاره دست بیرون کردن
wave	موجی بودن موج زدن
To wave at someone.	به کسی دست تکان دادن
new wave	نیوویو
wave	موج
wave	هیجان
wave off	به زمین ساییده شدن هواپیما
wave	خیزاب
transient wave	موج سیار
wave train	قطار موج
WAVE file	روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
to wave farewell	باجنباندن دست بدرودگفتن دست خداحافظی تکان دادن
wave amplitude	دامنه موج
transversal wave	موج عرضی
velocity of a wave	سرعت پخش موج
transverse wave	موج عرضی
traveling wave	موج رونده
travelling wave	موج سیار
wander wave	امواج سیار
ultrashort wave	موج خیلی کوتاه
wander wave	موج سیار
transient wave	امواج سیار
the wave heaves	خیزاب بلندمیشودومیافتد
sky wave	موج فضایی
sinusoidal wave	موج سینوسی
sine wave	موج سینوسی
shell wave	صدای زوزه گلوله
shear wave	موج برشی
scheduled wave	امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
sawtooth wave	جریان دندان ارهای
sawtooth wave	موج دنده ارهای
sky wave	موج یونکرهای
sky wave	امواج اسمانی
square wave	موج مربعی
stationary wave	موج ساکن
stationary wave	موج ایستاده
square wave	باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
standing wave	موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
standing wave	موج ساکن
standing wave	موج ایستاده
square wave	موج مربع
radio wave	موج رادیویی
translation wave	موجبرگردان
to wave one's handkerchief	دستمال جیب خود را [برای کسی] تکان دادن
wave propagation	انتشار موج
wave pressure	فشار حاصل از موج
wave period	زمان تناوب امواج دریا
wave bands	باندهای موج
wave base	سطحموج
wave parameter	پارامتر موج
wave of excitation	موج تهییج
wave propagation	حرکت موج
wave radiation	تابش موج
wave height	ارتفاعموج
wave wall	دیوارموج
seismic wave	ارتعاشاتزمینلرزه
wind wave	موج باد
wind wave	خیز اب ناشی از باد
wind wave	موج ناشی از باد
wave winding	سیم پیچ موجدار
wave vector	بردار موج
wave trough	نقطه می نیمم یا ماکزیمم منفی دامنه در نیمه راه بین دو قله موج
wave trap	موج ربا
wave number	عدد موج
wave motion	انتشار موج
wave motion	حرکت موج
wave front	جبهه امواج رادیویی
wave frequency	بسامد موج
wave form	شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave form	شکل موج
wave equation	معادله موج
wave drag	پسای موج
wave velocity	سرعت موج
wave speed	سرعت موج
wave celerity	سرعت موج
wave band	باند موج
wave front	جبهه موج
wave motion	حرکت موجی
wave mecanics	مکانیک موجی
wave length	طول موج
wave kick	حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
wave guide	موجبر
wave guide	هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave function	تابع موجی
wave band	دسته امواج رادیو
radio wave	امواج الکترو مغناطیسی رادیو موج رادیو
square wave	موج چهار گوش
damped wave	موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
cosine wave	موج کسینوسی
continuous wave	امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous wave	موج پایدار
compression wave	موج فشاری
carrier wave	موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier wave	موج حامل
undamped wave	موج پایدار
burst wave	موج انفجار
burst wave	موج ترکش
bow wave	موج سینه
de broglie wave	موج دوبروی
density wave	موج چگالی
gun wave	موج ضربت دهانه لوله
gun wave	موج دهانه لوله توپ
ground wave	موج زمینی
full wave	تمام موج
figer wave	فرانگشتی
electron wave	موج الکترونی
electromagnetic wave	موج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave	موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electric wave	موج الکتریکی
diffracted wave	موج پراشیده
bow wave	موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
bow wave	موج بالیستیکی جلو
bow wave	موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
shock wave	موج ضربتی انفجار گلوله معمولی یا بمب اتمی
tidal wave	امواج جذر و مدی
tidal wave	سیلاب دریایی
tidal wave	موج کشند
medium wave	موج متوسط
long wave	موج بلند
sound wave	صوت
shock wave	موج ضربت
shock wave	موج ضربه
boat wave	موج ناو گروه
boat wave	موج قایقها
blast wave	موج انفجار
beta wave	موج بتا
all wave receiver	رادیوی تمام موج
all wave antenna	انتن تمام موج
acoustic wave	صوت
acoustic wave	موج صوتی
short-wave	موج کوتاه
short wave	موج کوتاه
shock wave	موج ضربهای
sound wave	موج صوتی
mach wave	موج ضربهای
indirect wave	موج غیرمستقیم
numbered wave	امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
infrasonic wave	موج مادون صوت
interference wave	موج مزاحم

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com