Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English
Persian
wave form
شکل موج
wave form
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
Other Matches
form
شکل قالب
form
امادگی
form
ورقه
form
قسم
form
نوع
form
صورت
form
بشکل دراوردن
form
قالب کردن
form
پروردن
form
شکل گرفتن سرشتن
form
فراگرفتن
form
صورت دیس
form
تشکیل دادن
form
طرز ورفتار
form
نظم فرم
form
ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
out of form
غیراماده
in form
اماده
re form
دوباره درست کردن
in form
خوش حالت
form
شکل دادن
form
ساخت
form
ایجاد یک شکل
form
صفحهای از صفحات کامپیوتری
form
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
form
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
form
حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
form
یات مربوطه را وارد میکند
form
وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
form
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
form
کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
out of form
بدحالت
form
تشکیل دادن ساختن
form
فرم
form
سابقه فعالیت اسب
form
تصویر وجه
three form
فرم تریو
form
برگه ورقه
form
طریقه
form
روش
form
ترکیب
form
شکل
form
ریخت
meso form
شکل مزو
normal form
صورت عادی
furanose form
شکل فورانوزی
free form
نوعی پیمایش نوری که در ان عمل پیمایش توسط علائمی که به وسیله دستگاه ورودی در هنگام ورود اطلاعات داخل می شوند کنترل می گردد
form work
کفراژ
form work
کاذب سازی
form work
قالب بندی
form utility
در این مواد ازنظر پذیرش بازار و مصرف کننده ایجاد میشود
gauche form
شکل کج
in a tabular form
بشکل جدول یافهرست
in a topic form
بصورت عنوان
matter and form
جوهر و عرض
keto form
شکل کتو
radial form
شکل ستارهای
natural form
وضع بدن هنگام تیراندازی
form utility
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
in due form
بطرز شایسته
in binding form
به وجه ملزم
normal form
صورت هنجار
end of form
انتهای ورقه
form drag
پسای شکل
form factor
ضریب شکل
form feed
خورش ورقه
form feed
تغذیه کاغذ
form grind
سنگ زدن در مقطع طولی
form insulation
عایق کاری قالب
form line
خط متساوی البعد
form line
خط بین نقاط هم ارتفاع
form lining
پوشش قالب بندی
form drag
مقاومت ناشی از شکل جسم
form determinant
تعیین کننده شکل
form utility
مطلوبیت شکلی
endless form
ورقه بی انتها
erythro form
شکل اریترو
executable form
برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
executable form
شکل قابل اجرا
executable form
فرم قابل اجرا
fanfold form
ورقه با تای بادبزنی
field form
نمودار میدان
form alignment
هم ترازی ورقه
form block
بلوک فرمکاری
form mill
فرز کردن پروفیل
form-piece
[تکه های سنگ در مشبک کاری]
to form a plot
توط ئه دیدن
to form a notion
اندیشه کردن خیال بستن
to form a notion
تصور کردن
to form a habit
تشکیل عادت دادن
to form a habit
عادتی پیداکردن
the precatory form
صیغه تمنی یا در خواست
tendering form
برگ پیشنهاد برگ درخواست
tendering form
ورقه پیشنهاد
symbolic form
علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
to form a plot
اسباب چینی کردن
to form into groups
گروه بندی کردن
to form into groups
دسته بندی کردن
eye-form
[شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
registration form
فرم ثبت نام
Form without substance .
صورت بدون معنی
sixth form
دورهی آماده سازی برای دانشگاه
turnaround form
شکل برگشت
true form
فرم واقعی
tooth form
شکل دندانه
to set a form
فرم بستن
to form into groups
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
to melted in to another form
بطور غیر محسوس تبدیل شکل دادن
substance and form
جوهروعرض
reduced form
فرم تعدیل شده
quadratic form
معادله درجه دوم
quadratic form
شکل درجه دوم
pyranose form
شکل پیرانوزی
proposal form
فرم درخواست بیمه
proposal form
فرم پیشنهاد
power form
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
pausal form
دردستور عبری شکلی که کلمه هنگام ایست درجمله پیدا میکند
order form
نمونه سفارش نامه پر نکرده
reduced form
فرم تقلیل یافته
resonance form
شکل رزونانسی
sentential form
صورت جملهای
structural form
شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
structural form
شکل بنیانی
standard form
صورت متعارف
staggered form
شکل نامتقابل
solemn form
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
solemn form
طریقه رسمی
slip form
قالب لغزنده
sliding form
قالب بندی کشویی
sight form
نمونه رصد
normalized form
صورت هنجار
form letters
فرم نامه
application form
برگ درخواست
coil form
مغزی پیچک
cold form
در حالت سرد شکل دادن
life form
زی نمود
boat form
شکل قایقی
form cutter
دستگاه فرز پروفیل
complement form
صورت متممی
complement form
صورت متمم
continuous form
ورقه پیوسته
continued form
دنباله
coil form
شکل بوبین
canonical form
شکل رزونانسی
boat form
قایقی شکل
form letter
فرم نامه
coding form
ورقه برنامه نویسی
coil form
نوع بوبین
eclipsed form
شکل متقابل
complement form
فرم متمم شکل متمم
die form
شکل دادن حدیدهای
die form
فشردن
canonical form
صورت متعارفی
coding form
فرم برنامه نویسی
claim guarantee form
مطالبه پرداخت ضمانتنامه
skew boat form
شکل قایقی تابدار
free form defects
بی خطا
form wound coil
سیم پیچ قالبی
atomic form factor
عامل شکل اتمی
free form defects
خالی از خطا
FI'll in the job application form.
این برگ درخواست کاررا پرکنید
atomic form factor
ضریب پراکندگی اتمی
To form a queue. To line up.
صف بستن ( کشیدن )
form room
[British
کلاس درس
twist boat form
شکل قایق تابدار
personalized form letter
فرم شخصی
collapsible form work
قالب قطعات پیش ساخته بتونی
data entry form
فرم ورودی داده ها
form cutting tool
اسکنه
form cutting tool
قلم تراش
form feed character
کاراکتر تغذیه فرم
backus naur form
قرارداد ثبت شدهای که برای توضیح نحو یک زبان برنامه نویسی استفاده میشود
contract in set form
قرارداد تیپ
form letter program
برنامه فرم نامه
customs entry form
افهارنامه گمرکی
new wave
نیوویو
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave off
به زمین ساییده شدن هواپیما
wave off
فرود همراه با سایش
wave
موج
to wave away
باشاره دست بیرون کردن
the wave
دریا
wave
موج زدن
wave
هیجان
To wave at someone.
به کسی دست تکان دادن
wave
موجی بودن موج زدن
wave
موج رادیویی
wave
خیزاب
wave
فر موی سر دست تکان دادن
biographical information blank form
فرم پر نشده بیوگرافی افراد
free form text chart
جدول نوشتاری بفرم ازاد
short form bill of exchange
بارنامه ملخص
Would you mind filling in this registration form?
آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
minnesota paper form board
ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
shock wave
موج ضربه
to wave farewell
باجنباندن دست بدرودگفتن دست خداحافظی تکان دادن
sound wave
موج صوتی
sound wave
صوت
shock wave
موج ضربهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com