Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (2 milliseconds)
English
Persian
wave guide
هادی برای تابشهای الکترومگنتیک
wave guide
موجبر
Search result with all words
helical wave guide
لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
Other Matches
guide
راهنما
guide
رهبر
guide
هادی
guide
کتاب راهنما
guide
موج بر
guide
راهنمایی کردن
guide
EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guide
کشتی فرماندهی عملیات
guide
ناو راهنما
guide
راهنمایی کردن غلاف
guide
راندن
guide
هدایت کردن
guide
راهنمایی کردن تعلیم دادن
guide way
مسیر لغزش
guide way
مسیر هدایت
guide on me
فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
chain guide
محافظزنجیر
bread guide
محلقرارگرفتنناندرتستر
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
fabric guide
قسمتراهنما
aircraft guide
مسئول هدایت هواپیما درفرودگاه
butt guide
حافظلبه
guide dogs
سگ راهنم
guide dog
سگ راهنم
guide lines
دستورالعملها
guide on line
راهنماهابخط شوید
guide on line
راهنماها به خط
guide slot
شیار راهنما
card guide
راهنمای کارت
guide lines
خط مشیها
guide book
کتاب راهنما
guide bank
دیوار هادی سد
guide bars
خط وط مخصوص دربا کد که شروع و پایان کد را نشان می دهند
drilling guide
پیش مته
dovetail guide
راهنمای دم چلچله راهنمای کام وزبانه
guide board
تابلو راهنما
guide book
راهنمای مسافران
guide cam
بادامک راهنما
guide collar
طوقه راهنما
guide column
ستون راهنما
guide cylinder
استوانه راهنما
guide drum
طبلک راهنما
guide edge
لبه راهنما
guide flag
پرچم راهنما
guide flag
پرچم هادی
guide left
فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
guide nut
شیار راهنما
guide bar
صفحهتیغه
staffing guide
کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
guide rail
ریل راهنما
guide rail
شینه راهنما
guide rod
میله راهنما
guide pin
پین راهنما
yarn guide
هادینخبافندگی
guide roller
غلطک راهنما
Do you have a hotel guide?
آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
guide rope
مهار
guide rope
طناب
guide vane
تیغه راهنما
guide vane
تیغه هادی
guide wall
دیواره راهنما
valve guide
هادی سوپاپ
light guide
هادی نور
guide post
میل
girl guide
عضو پیشاهنگی دختران
girl guide
دختر پیشاهنگ
guide handle
دستهیراهنما
guide mark
نشانهراهنما
piston guide
راهنمای پیستون
line guide
خطراهنما
paper guide
راهنمایورقه
tape-guide
محلعبورنوار
thread guide
راهنماینخ
guide pipes
لولههای راهنما
guide post
نشان راه
double vee guide
راهنمای وی دوبل
operation exposure guide
حداکثر دوز اتمی قابل قبول یاقابل دریافت
nozzle guide vane
تیغههای هادی یا راهنما
film guide roller
حلقهراهنمایفیلم
basic planning guide
راهنمای اولیه طرح ریزی
film guide rail
ریلراهنمایفیلم
inlet guide vane
تیغههای خنک کننده جریان ورودی
exhaust guide vanes
پردههایراهنمایاگزوز
coupling guide device
دستگاهحافظاتصال
rip fence guide
شکستنشیارحافظ
pneumatic-tyred guide wheel
عملیاتبادتایرچرخ
to wave away
باشاره دست بیرون کردن
the wave
دریا
wave
موج
wave off
فرود همراه با سایش
wave off
به زمین ساییده شدن هواپیما
wave
هیجان
wave
موجی بودن موج زدن
wave
حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
To wave at someone.
به کسی دست تکان دادن
new wave
نیوویو
wave
موج زدن
wave
موج رادیویی
wave
خیزاب
wave
فر موی سر دست تکان دادن
wander wave
موج سیار
to wave farewell
باجنباندن دست بدرودگفتن دست خداحافظی تکان دادن
WAVE file
روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
velocity of a wave
سرعت پخش موج
transverse wave
موج عرضی
wave train
قطار موج
transient wave
موج سیار
ultrashort wave
موج خیلی کوتاه
travelling wave
موج سیار
transversal wave
موج عرضی
traveling wave
موج رونده
transient wave
امواج سیار
wander wave
امواج سیار
the wave heaves
خیزاب بلندمیشودومیافتد
sawtooth wave
جریان دندان ارهای
sky wave
امواج اسمانی
sky wave
موج یونکرهای
sky wave
موج فضایی
sinusoidal wave
موج سینوسی
sine wave
موج سینوسی
shell wave
صدای زوزه گلوله
shear wave
موج برشی
square wave
موج چهار گوش
square wave
موج مربعی
stationary wave
موج ساکن
stationary wave
موج ایستاده
standing wave
موج نوساندار هوا که در اوج خلبان از ان استفاده میکند
standing wave
موج ساکن
standing wave
موج ایستاده
square wave
باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
square wave
موج مربع
scheduled wave
امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
wave length
طول موج
wave parameter
پارامتر موج
wave period
زمان تناوب امواج دریا
wave pressure
فشار حاصل از موج
wave propagation
انتشار موج
wave propagation
حرکت موج
wave radiation
تابش موج
wave vector
بردار موج
wave winding
سیم پیچ موجدار
wind wave
موج ناشی از باد
wind wave
خیز اب ناشی از باد
wave number
عدد موج
wave kick
حرکت روی جلوی تخته موج با ضربه زدن یا کشیدن یک پادر موج
wave function
تابع موجی
wave mecanics
مکانیک موجی
wave motion
حرکت موجی
wave motion
حرکت موج
wave motion
انتشار موج
wind wave
موج باد
seismic wave
ارتعاشاتزمینلرزه
wave form
شکل موج
wave equation
معادله موج
wave drag
پسای موج
wave velocity
سرعت موج
wave speed
سرعت موج
wave celerity
سرعت موج
wave of excitation
موج تهییج
wave bands
باندهای موج
wave band
باند موج
wave band
دسته امواج رادیو
wave form
شکل موج تکراری در نموداردامنه و زمان یا روی لوله اشعه کاتدی
wave frequency
بسامد موج
wave trap
موج ربا
translation wave
موجبرگردان
wave base
سطحموج
wave clip
گیرهفر
wave height
ارتفاعموج
wave wall
دیوارموج
to wave one's handkerchief
دستمال جیب خود را
[برای کسی]
تکان دادن
wave front
جبهه موج
wave front
جبهه امواج رادیویی
wave amplitude
دامنه موج
sawtooth wave
موج دنده ارهای
gun wave
موج ضربت دهانه لوله
cosine wave
موج کسینوسی
continuous wave
امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
continuous wave
موج پایدار
compression wave
موج فشاری
carrier wave
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier wave
موج حامل
undamped wave
موج پایدار
burst wave
موج انفجار
burst wave
موج ترکش
bow wave
موج سینه
bow wave
موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
damped wave
موج میرنده
damped wave
موجی که دامنه ان رفته رفته کاهش میابد
de broglie wave
موج دوبروی
gun wave
موج دهانه لوله توپ
ground wave
موج زمینی
full wave
تمام موج
figer wave
فرانگشتی
electron wave
موج الکترونی
electromagnetic wave
موج الکترومغناطیسی
electromagnetic wave
موجی که دراثر تاثیرشدت میدان الکتریسته و مغناطیسی یا تناوب همزمان برروی هم ایجاد میشود
electric wave
موج الکتریکی
diffracted wave
موج پراشیده
density wave
موج چگالی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com