Dictiornary-Farsi | wearing surface | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
wearing surface	سطح سائیدگی


Other Matches

wearing	وابسته به پوشیدن
wearing course	لایه رویی
wearing	خسته کننده
wearing	تحلیل برنده
wearing	فرساینده
wearing	پوشیدنی
hard-wearing	قویوبادوام
He was wearing his decorations .	نشان هایش را به سینه زده بود
wearing resistance	مقاومت در برابر سائیدگی دیرسائی
I am wearing my hat at an angle .	کلاهم را کج ( یکوری ) سرم گذاشته ام
What strang clothes youre wearing .	چه لبا ؟ عجیب غریبی تنت است
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .	پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
surface to surface missile	موشک زمین به زمین
on the surface	جلادادن
of the surface	فاهری نمادادن رودادن
of the surface	جلادادن
on the surface	فاهری نمادادن رودادن
surface course	لایه رویی
on the surface	درصورت فاهر از بیرون
on the surface	در فاهر
of the surface	در صورت فاهر از بیرون
of the surface	درفاهر
surface zero	نقطه صفر زمین
surface zero	نقطه صفرترکش اتمی زمینی
surface	رویه فاهر
surface to surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface	پوشش شوسه سطح
surface	پوشش
surface	صاف کردن صیقلی کردن
surface	رویه دادن
surface	سطحی
surface	تسطیح کردن بالاامدن
surface	سطحی جلادادن
surface	فاهری
surface	بیرون نما
surface	فاهر
surface	رویه
surface-to-surface	موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface	سطح
surface	نما دادن روامدن
surface	صاف کردن
surface	نما بیرون
surface leakage	نشت سطحی
surface mission	ماموریت دفاع زمینی
surface treatment	اندود سطحی
surface trait	ویژگی روساختی
surface missile	موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
surface line	طناب وصل به غواص و قایق
surface of impact	سطح اصابت
surface irrigation	ابیاری سطحی
surface line	خط تلفن و تلگراف تعجیلی
surface mission	پدافندزمینی با توپخانه پدافندهوایی در نقش زمینی
surface line	خط تلگراف یا تلفن روی زمینی
surface ornament	تزیینات سطحی
surface tension	کشش سطحی
surface targets	هدفهای روی سطح اب
surface of rupture	سطح شکافته شده به وسیله گلوله منفجر شده سطح شکافت
surface outflow	اب سطحی خروجی
surface of revolution	سطح تغییر
surface paint	استر
surface plate	تراز
surface plate	تراز فلزی یا اهنی
surface reverbration	برگشتهای سطحی
surface of impact	سطح مماس بر نقطه اصابت گلوله
surface moisture	رطوبت سطحی
surface reverbration	امواج برگشتی سطحی رادار
surface soil	خاک رویی
surface soil	خاک سطحی
surface structure	روساخت
surface targets	هدفهای سطحی
surface treatment	اسفالت سطحی
surface treatment	روکش سطحی
resin surface	سطحرزینی
running surface	سطحجاری
surface insulation	جداکنندهسطح
surface of the water	سطحآب
surface pipe	لولهسطحی
surface runoff	جذبیاتازسطح
surface scum	سطحتفاله
uneven surface	سطحناهموار
scratch the surface <idiom>	تازه شروع به کار کردن
surface integral	انتگرال سطحی [ریاضی]
abrasion of surface	فرسایش سطح فرش
water surface	سطح ایستائی آب
surface mining	استخراج معدن روباز
reflecting surface	سطحانعکاس
playing surface	مسطحمیزبازی
moist surface	سطحنمناک
surface treatment	عملیات سطح رویه
surface treatment	عملیات سطحی
surface water	اب سطحی
surface width	عرض بالایی
skin surface	سطحپوست
surface width	عرض سطحی
treat surface	روسازی کردن
warped surface	سطح تاب برداشته
water surface	سطح اب
water surface	رویه اب
surface-to-air	زمین به هوا
surface-to-air	دریا به هوا
surface-to-air	رویه به هوا
cooking surface	سطح پخت
inked surface	سطحجوهر
surface interval	فاصله بین غواصهای متوالی از سطح اب
work surface	سطح کار
ground surface	کف زمین
hard surface	سطح چیزی
hard surface	رافرش کردن
hard surface	اجرفرش کردن سنگفرش کردن
hard surface	سخت کردن سطحی
heating surface	سطح گرمایش
hidden surface	سطح ناپیدا
hidden surface	سطح پنهان
surface tensity	کشش سطحی
isobar surface	سطح هم فشار
lateral surface	سطح جانبی
level surface	سطح تراز
nodal surface	سطح گرهی
surface speed	سرعت محیطی
pressure surface	سطح فشار
pressure surface	سطح پیزومتریک
friction surface	سطح اصطکاک ترمز
free surface	سطح ازاد
free surface	مخازن ازاد اب
work surface	سطح مقطع اصلی
abuting surface	سطح مجاور
contact surface	سطح تماس
bearing surface	سطح یاطاقان
boundary surface	سطح مرزی
color surface	سطح رنگ نما
control surface	کف پوش متحرک باند فرود کف پوش قابل جمع اوری باند فرود
control surface	سطح کنترل
control surface	سطح فرمان
demand surface	سطح تقاضا
demand surface	میزان تقاضا
developable surface	سطح گسترا
display surface	سطح نمایش
equipotential surface	سطح هم پتانسیل
focal surface	سطح کانون
free surface	سطح اب ازاد
road surface	رویه راه
surface evaporation	تبخیر سطحی
surface burst	ترکش سطحی
surface burst	ترکش روی سطح زمین
surface charge	بار سطحی
surface color	رنگ سطح
surface corrosion	خوردگی سطحی
surface digging	استخراج معادن در سطح زمین
surface creep	خزیدن سطحی
surface decarburization	کربن گیری سطحی
surface detection	اکتشاف سطحی
surface detection	راداراکتشافی سطحی
surface deterioration	فرسودگی رویی
surface dive	غوص گرفتن در حال شنای درسطح اب
surface inflow	اب سطحی ورودی
surface drains	زهکشهای سطحی
surface dressing	پوشش سطحی
surface effect	اثر سطح
surface erosion	فرسایش سطحی
surface burning	احتراق سطحی
rubbed surface	رویه صاف
rough surface	رویه زبر
seepage surface	سطح تراوش
ruled surface	سطح خط ساخته
stripped surface	سطح صاف شده
surface area	مساحت سطح
smooth surface	رویه صاف
surface-to-air missile	سطحموشکهوا
surface-piercing foils	سطحتراشهتیز
surface water drain	سطحآبگذر
surface water gully	دهانه پاکین
surface water gully	دهانه گندابرو
surface-to-subsurface missile	موشکسطحبهسطح
surface fusion welding	جوشکاری ذوبی سطحی
surface metal raceway	سیمروی روی کار
air to surface missile	موشک هوا به زمین
air surface zone	منطقه عملیات هوادریایی منطقه تک هوادریایی
air surface zone	منطقه عملیات ضد زیردریایی
agitation of water surface	ایجاد تلاطم در سطح اب
surface friction drag	پسای اصطکاک سطح
surface surveillance radar	رادارمراقبسطحی
non metallic surface extension	کابل خرطومی با پوشش غیرفلزی
surface boundary layer	لایه مرزی سطح
surface active agents	مواد فعال در سطح
free water surface	سطح اب ازاد
foreleg (outer surface)	پایجلویی
hind leg (inner surface)	پایعقبی
surface contact rectifier	یکسوکننده سطحی
smooth plaster surface	پاکیزه کردن
surface to air missile	موشک زمین به هوا موشکهای ضد هوایی
upper surface blowing	دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
control surface angle	زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
surface mount technology	روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
plantar surface of the hoof	سطحکفپاییسم
density of surface charge	چگالی بار سطحی
maximum surface temperature	درجه حرارت سطحی حداکثر
magnetic surface charge	بار سطحی مغناطیسی
surface action plotting table	میز ردیابی زیر دریایی
middle leg (outer surface)	پایمیانی
cast iron surface plate	سطح صفحه چدنی