Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
English
Persian
yellow rose
گل زرد
Other Matches
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
yellow jack
[colloquial]
[yellow fever]
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
yellow
زردی
yellow
<adj.>
زرد
yellow
اصفر
yellow
ترسو
yellow a
زرنیخ
Yellow Pages
بخش آگهیهای دفتر تلفن
yellow mullen
دم گاو
yellow ocher
گل اخری
yellow ocher
رنگ اخری
yellow rhubard
ریوند خراسانی
yellow streak
<idiom>
توسیی درشخصیت
yellow rocket
ایهقان
yellow-bellied
<idiom>
ترسو
straw yellow
رنگ زرد براق مایل به قرمز رنگ زرد کهربایی
yellow sighted
زرد بین
yellow spot
نقطه زرد
yellow jacket
زنبور زرداجتماعی
yellow bile
صفرا
yellow arc
محدودهای از طیف نمایش الات دقیق که به عنوان احتیاط و بالاتراز حد نرمال نصب شود
yellow bile
سودا
yellow bile
مادهء زردی که در قدیم میگفتند از کبد ترشح میشود و موجب ایجادحالت سودایی میگردد
Yellow Book
مشخصات -CD ROM منتشر شده توسط Philips که حاوی قالب ذخیره سازی داده است و استاندارد ROM-CD XA را می پوشاند
yellow daisy
گل پنچ هزاری
yellow daisy
گل ژاپونی
yellow flag
پرچم زرد بمعنای خطر درجلو
yellow grease
پیه خوک
yellow jack
تب زرد
yellow jack
پرچم قرنطینه کشتی
visual yellow
زرد بینایی
yellow press
مطبوعات جنجالی
have a yellow streak
بزدل و ترسو
hansa yellow
زرد هنسا
yellow fever
طاعون زرد
[پزشکی]
[بیماری]
king's yellow
مارهای صیادجوندگان امریکای مرکزی
lemon yellow
رنگ زرد لیمویی
yellow fever
تب زرد
[پزشکی]
[بیماری]
yellow ocher
اخری زرد
chrome yellow
زرد کرومی
canary yellow
رنگ زرد روشن
aniline yellow
زرد انیلینی
anthracene yellow
زرد انتراسن
yellow fever
تب زرد
acetyl pure yellow
زرد خالص استیلی
yellow green alga
جلبک دارای رنگدانه زرد تا سبز
greenish-yellow
[mossgreen]
سبز چمنی
yellow black myrmidon
هلیله زرد یا سیاه
yellow dog contract
قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
blue yellow blindness
رنگ کوری ابی- زرد
greenish-yellow
[mossgreen]
رنگ ماشی
greenish-yellow
[mossgreen]
سبز جلبکی
rose
رنگ گلی سرخ کردن
under the rose
نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
the rose
باد مبارک
rose
گل سرخ
the rose
حمره
the rose
بادسرخ
rose of may
نرگس سفید
as fresh as a rose
<idiom>
مثل هلوی پوست کنده
rose motif
نگاره گل رز
[در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
He rose against the regime.
بر ضد دولت قیام کرد
the rose of tehran
زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
European rose
طرح گل رز اروپایی
[که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
wind rose
نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
wind rose
شقایق اگرمون
cabbage rose
طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
There is no rose without thorn .
<proverb>
هیچ گلى بى خار نیست .
rose hip
نوعیمیوهنارنجییاسرخرنگ
rose gall
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
as fair as a rose
<idiom>
مثل ماه
china rose
خطمی مجلسی
red rose
گل سوری
rose bay
خر زهره
rose bay
گل معین التجاری
rose box
الک ته لوله پمپ خن ناو
rose bud
غنچه گل سرخ
rose bud
دخترزیبا غنچهای
rose bush
بته گل سرخ
rose bush
گلبن
rose chafer
سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
rose cheeked
گلعذار
rose cheeked
گلچهره
rose colored
گلی
red rose
گل سرخ
no rose without thorn
گل بیخارنچیده است کسی
musk rose
گل مشکیجه
compass rose
صفحه جهت یاب
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
compass rose
شمال نما
corn rose
گل خشخاش
corn rose
شقایق
damask rose
گل محمدی
dog rose
نوعی از گل نسرین
guelder rose
بداغ
he rose from the ranks
از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
mallow rose
گل خطمی
monthly rose
خطمی مجلسی
monthly rose
خطمی درختی
rose colored
گلگون
rose colour
رنگ گلی
rose of sharon
بامیه شامی
rose preserve
گل انگبین
rose preserve
گلفند
rose rash
سرخچه
rose rash
کاذب
rose rash
بدل سرخک
rose red
سرخ
rose red
گل سرخی
rose red
رنگ سرخ
rose vinegar
خیسانده گل سرخ در سرکه
rose water
گلاب
rose water
لطافت
rose water
لطیف احساساتی
rose water
گلاب زدن
rose window
پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
rose of jericho
کف مریم
rose mallow
گل پنیرک
rose coloured
گلی
rose coloured
گلگون
rose coloured
مبنی برخوش بینی
rose cut
دارای تراش فلامک
rose diamond
الماس فلامک
tea rose
گل چای
rose mallow
گل خطمی
rose fever
تب بهاره
rose leaf
برگ گل
rose lipped
دارای لبهای گلگون
rose lipped
یاقوت لب
life is not all rose culour
در زندگی نوش ونیش باهم است
rose-coloured spectacles
عینک خوش بینی
The smoke rose straight up.
دود راست رفت بالا
crumpled rose leaf
چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
I planted the garden with rose – bushes .
درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
look at the world through rose-colored glasses
<idiom>
خیلی مثبت بودن
see the world (things) through rose-colored glasses
<idiom>
فقط خوبیهای یکچیز را دیدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com