English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (42 milliseconds)
English Persian
compound : ترکیب کردن امیختن
compounded : ترکیب کردن امیختن
compounds : ترکیب کردن امیختن
Other Matches
mix امیختن مخلوط کردن
intermix در هم امیختن با هم مخلوط کردن
mixes امیختن مخلوط کردن
attemper نرم کردن امیختن
consolidation درهم امیختن تحکیم کردن یکجا کردن یکپارچه
immingle بهم امیختن مخلوط کردن
aluminum coating by spraying amalgamate روکش الومینیوم کردن امیختن
womannize زن صفت کردن مخنث کردن بازنان امیختن
to mull a mull of داغ کردن و امیختن باادویه و قند
premix قبل از مصرف مخلوط کردن پیش امیختن
harmonic motion اهنگ مرکبی که از ترکیب چند موج صوتی ساده تر ترکیب شده باشد
isomer جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
isomerous جسمی که ترکیب ان با ترکیب جسم دیگریکی است
compositions ترکیب یکان ترکیب رزمی
composition ترکیب یکان ترکیب رزمی
admix مخلوط شدن بهم پیوستن مخلوط کردن امیختن
merge ترکیب کردن
synthesize ترکیب کردن
unite ترکیب کردن
uniting ترکیب کردن
incorporating ترکیب کردن
synthesized ترکیب کردن
make up ترکیب کردن
synthesizes ترکیب کردن
synthesizing ترکیب کردن
incorporates ترکیب کردن
confect ترکیب کردن
agglutinate ترکیب کردن
incorporate ترکیب کردن
unites ترکیب کردن
piece ترکیب کردن
synthesising ترکیب کردن
synthesised ترکیب کردن
pieces ترکیب کردن
synthesises ترکیب کردن
to make up ترکیب کردن
merges ترکیب کردن
nitrify بانیتروژن ترکیب کردن
adds باخود ترکیب کردن
mixes مخلوط کردن ترکیب
concoct ترکیب کردن پختن
racemize با اسیدراسمیک ترکیب کردن
mix مخلوط کردن ترکیب
carburet باذغال ترکیب کردن
concocting ترکیب کردن پختن
concocts ترکیب کردن پختن
nitrogenize با نیتروژن ترکیب کردن
concocted ترکیب کردن پختن
add باخود ترکیب کردن
fluorinate با فلور ترکیب کردن
cumulate ترکیب یامتحد کردن
carburize باکربن ترکیب کردن
oxidises با اکسیژن ترکیب کردن
oxidised با اکسیژن ترکیب کردن
oxidising با اکسیژن ترکیب کردن
work up ترکیب کردن ساختن
adding باخود ترکیب کردن
sulphurate با گوگرد ترکیب کردن
oxidize با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizes با اکسیژن ترکیب کردن
sulfuret باگوگرد ترکیب کردن
oxidizing با اکسیژن ترکیب کردن
sulfurate باگوگرد ترکیب کردن
preparing اماده کردن ساختن ترکیب کردن
prepare اماده کردن ساختن ترکیب کردن
hydrogenize با هیدروژن ترکیب کردن هیدروژنی کردن
prepares اماده کردن ساختن ترکیب کردن
merge ترکیب کردن یکی شدن
merges ترکیب کردن یکی شدن
silicate باسیلیکا یا سیلیس ترکیب کردن
sulfurize باگوگرد ترکیب کردن بخوردادن
phosphatize بافسفات یا اسید فسفریک ترکیب کردن
mercurate باسیماب یاجیوه ترکیب کردن جیوه زدن به
combining ترکیب کردن ماشین درو وخرمن کوبی کمباین
combine ترکیب کردن ماشین درو وخرمن کوبی کمباین
combines ترکیب کردن ماشین درو وخرمن کوبی کمباین
ammoniate با امونیاک ترکیب کردن تحت تاثیر امونیاک قرار دادن تبدیل بامونیاک کردن
unite متحد کردن ترکیب کردن
constitutes تاسیس کردن ترکیب کردن
constitute تاسیس کردن ترکیب کردن
unites متحد کردن ترکیب کردن
uniting متحد کردن ترکیب کردن
merge ممزوج کردن ترکیب کردن
constituting تاسیس کردن ترکیب کردن
merges ممزوج کردن ترکیب کردن
constituted تاسیس کردن ترکیب کردن
edit ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
linkages ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
edited ترکیب برنامههای جداگانه و استاندارد کردن فراخوان ها و مراجعه ها در آنها
linkage ترکیب برنامههای جداگانه با هم و استاندارد کردن فراخوانی ها و ارجاع ها در آنها
amalgamate امیختن
fused امیختن
blend امیختن
to alloy gold with copper امیختن
synthesised امیختن
blends امیختن
intermixing در هم امیختن
brews امیختن
brewed امیختن
brew امیختن
immix در هم امیختن
intermingled با هم امیختن
mell امیختن
to stir up امیختن
mixes امیختن
mingles امیختن
mingled امیختن
mix امیختن
fuse امیختن
admix امیختن
inosculate امیختن
mingling امیختن
meddle امیختن
meddled امیختن
meddles امیختن
intermingle با هم امیختن
intermingles با هم امیختن
intermingling با هم امیختن
mingle امیختن
synthesized امیختن
interblend امیختن
combining امیختن
incorporating امیختن
combine امیختن
combines امیختن
synthesize امیختن
synthetize امیختن
synthesizes امیختن
interlard امیختن
interblend در هم امیختن
amalgamated امیختن
synthesises امیختن
synthesizing امیختن
incorporates امیختن
incorporate امیختن
amalgamating امیختن
synthesising امیختن
amalgamates امیختن
documented ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
documenting ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
document ایجاد فایل جدید به ترکیب کردن دو یا چند بخش یا متن کامل
interweaves باهم امیختن
interweave باهم امیختن
womanize بازنان امیختن
coalescing بهم امیختن
coalesces بهم امیختن
coalesced بهم امیختن
carburet باذغال امیختن
scrambled درهم امیختن
intermix بهم امیختن
inviscate باچیزچسبناک امیختن
shuffled بهم امیختن
interweaving باهم امیختن
interwove باهم امیختن
commingle بهم امیختن
scramble درهم امیختن
fuse فیوزدارکردن امیختن
shuffle بهم امیختن
shuffling بهم امیختن
fold بهم امیختن
sulfurate با گوگرد امیختن
folded بهم امیختن
immingle درهم امیختن
sulfuret با گوگرد امیختن
folds بهم امیختن
fused فیوزدارکردن امیختن
interfusion بهم امیختن
interlace در هم امیختن در هم بافتن
plant mixing امیختن در کارخانه
carbonation عمل امیختن با
inviscade با چسب امیختن
oxygenated اکسیژن امیختن
sentimentalize با احساسات امیختن
oxygenate اکسیژن امیختن
mixing in place امیختن در جا مخلوط در جا
oxygenize با اکسیژن امیختن
oxygenating اکسیژن امیختن
coalesce بهم امیختن
knead سرشتن امیختن
oxygenates اکسیژن امیختن
kneads سرشتن امیختن
kneading سرشتن امیختن
shuffles بهم امیختن
scrambling درهم امیختن
kneaded سرشتن امیختن
scrambles درهم امیختن
loading امیختن موادخارجی به شراب
interfuse بهم امیختن افشاندن
grades جورکردن باهم امیختن
mixing بهم زدن امیختن
sulfate با اسید سولفوریک امیختن
sulphate با اسید سولفوریک امیختن
pepsinate با جوهر گوارنده امیختن
conjugate درهم امیختن توام
grade جورکردن باهم امیختن
sectarianize با احساسات و تعصبات مسلکی امیختن
insalivate با خدو اغشتن با بزاق امیختن
barbarize با تعبیر بیگانه و غیر مصطلح امیختن
slices ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
slice ساخت CPU با کلمات با اندازه بزرگ با ترکیب کردن بلاکهای با کلمات کوچکتر
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com