Dictiornary-Farsi | : مبلغ | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 89 (7 milliseconds)

English	Persian
amount	: مبلغ
amounted	: مبلغ
amounting	: مبلغ
amounts	: مبلغ


Search result with all words

surcharge	مبلغ جریمه نرخ اضافی
surcharges	مبلغ جریمه نرخ اضافی
round	مبلغ زیاد
roundest	مبلغ زیاد
outlay	مبلغ سرمایه گذاری شده خرج
turnover	مبلغ فروش
exaggerated	مبلغ اغراق امیز
price	مبلغ شرطبندی
prices	مبلغ شرطبندی
quantities	مبلغ
quantity	مبلغ
amount	مبلغ
amounted	مبلغ
amounting	مبلغ
amounts	مبلغ
premium	مبلغ بیمه
premiums	مبلغ بیمه
cash and carry	نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carries	نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry	نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
pin money	مبلغ ناچیز
working capital	مبلغ اضافی سرمایه جاری پس از کسر بدهی
backing	مبلغ شرطبندی
promoter	مبلغ
promoters	مبلغ
missionaries	مبلغ مذهبی
missionary	مبلغ مذهبی
pittance	مبلغ جزئی
tot	مبلغ
tots	مبلغ
lump sum	مبلغ کل
lump sums	مبلغ کل
sum	مبلغ
sums	مبلغ
chicken feed	مبلغ ناچیز
bond	سندی که به موجب ان خود ووارث و اوصیا و مباشرین امورش را به پرداخت مبلغ معینی به دیگری متعهد میکند
investment	مبلغ سرمایه گذاری شده
investments	مبلغ سرمایه گذاری شده
propagandist	مبلغ
propagandists	مبلغ
hike	مبلغ رابالا بردن
hiked	مبلغ رابالا بردن
hikes	مبلغ رابالا بردن
hiking	مبلغ رابالا بردن
quantum	مبلغ
balance of the amount	باقیمانده مبلغ
blank check	چک امضاء شده بدون مبلغ
bond discount	تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
capitalization	جمع مبلغ سرمایه
carry forward	مبلغ منقول
clearing a bill	محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
converter	مبلغ مذهبی
convertor	مبلغ مذهبی
debt discount	تفاوت ارزش اسمی بدهی واصل مبلغ
deductible	مبلغ قابل کسر
dificiency	نقصان درامد و عدم کفایت مبلغ پیش بینی شده جهت اجرای کار
discounted cash flow	مبلغ تنزیل شده پرداختها وهزینههای اتی
dribblet	مبلغ کوچک
due bill	در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
entirenss	جمع کل مبلغ کل
entry fee	مبلغ پرداختی برای شرکت درمسابقه
even money	مبلغ مساوی در شرط بندی
evengelist	مبلغ مسیحی
face value	مبلغ اسمی مبلغی که روی سکه اسکناس و یا سهام نوشته شده است
gross amount	مبلغ ناخالص
handicap stake	مسابقهای که مبلغ شرطبندی از صاحبان اسبهاست
i undertake to pay that sum	متعهد میشوم که ان مبلغ رابپردازم
it was a	مبلغ زیادی بود
missioner	مبلغ مذهبی
net amount payable to contractor	مبلغ خالص قابل پرداخت به پیمانکار
poundage	مبلغ به پوند وزن به پوند
ratal	مبلغ مشمول مالیات
regressive tax	مالیاتی که به نسبت کم شدن مبلغ پایه مالیات تنزل کند
small claim	ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
summa	مبلغ
the entire sum	تمامی مبلغ
to figure up	مبلغ یا میزان
twopence	مبلغ دو پنس
valued policy	بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
Fine words butter no parsnips.	از تعارف کم کم وبر مبلغ افزای
It was some consikerable amount.	مبلغ قابل ملاحظه ای بود
What is this amount for?	این مبلغ برای چیست؟
He deducts the amount from the invoice.	او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
The borrower is absolutely free to use the amount.	وام گیرنده کاملا مختار به استفاده ازاین مبلغ است .
The return on the bonds amounts to ...	مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
Partial phrase not found.