Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
virtual address
آدرس مجازی
Search result with all words
virtual
آدرس مربوط به فضای ذخیره سازی مجازی
MMU
مدارهای منط قی الکترونیکی که سیگنالهای تنظیم حافظه تولید می کنند و تط بیق آدرس حافظه مجازی به محلهای حافظه فیزیکی را کنترل می کنند. MMU در قطعه پردازنده مجتمع شده است
Other Matches
indirect
روش آدرس دهی داده که اولین دستور به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
addressing
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
n plus one address instruction
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است
strobe
سیگنالی که بیان میکند آدرس معتبر در باس آدرس قرار دارد
associative addressing
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس
form
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
forms
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
formed
یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
four address instruction
دستور برنامه که حاوی چهار آدرس است در فیلد آدرس
offsetting
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
offset
مقدار اضافه شدنی به آدرس پایه برای تولید آدرس اندیس نهایی
addressing
استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود
register
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registering
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
registers
ثبات آدرس کامپیوترکه به آدرس مرجع افزوده میشود تا محل دستیابی تامین شود
microprocessor
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
B line counter
ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده تا محل مورد نظر را مشخص کند
microprocessors
بزرگترین آدرس در ح CPU که مستقیما قابل آدرس دهی است بدون روشهای خاص
addressing
روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
content addressable addressing
محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
stacks
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stacked
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
stack
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود
floated
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
floats
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
float
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
machine address
آدرس ذخیره سازی کامپیوتر که مستقیما و بدون تغییر به محل یا وسیلهای دستیابی دارد. مقایسه شود با آدرس اندیس #INDEX ADDRESS
deferred addressing
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
segment
فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
segments
فضای آدرس حافظه که به فضاهایی به نام سگمنت تقسیم میشود. آدرس دادن به یک محل خاص , مقدار سگمنت و امنت باید مشخص باشند
B register
1-ثبات آدرس که به آدرس مرجع اضافه شده که محل مورد نظر را مشخص میکند 2-ثباتی که برای گسترده تر کردن اکومولاتور برای ضرب و تقسیم به کار می رود
DNS
پایگاه داده توزیع شده در سیستم اینترنت که نام ها را با آدرس مط ابق میکند مثلاگ می توانید از نام www.PCP.CO.UK برای رسیدن وب سایت Peter Collin Publishing استفاده کنید و نیاز به به آدرس پیچیده شبکهای
whitest
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whiter
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
directory
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
directories
روش لیست کردن کاربران و منابع متصل به شبکه به روش ساده و با دستیابی راحت تا کاربر بتواند کاربر دیگر را با نام و با آدرس پیچیده شبکه آدرس دهی کند
addressing
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
figurative
مجازی
translative
مجازی
virtual
مجازی
implicit
مجازی
optional contract
مجازی
allegoric
مجازی
dummy
مجازی
dummies
مجازی
metaphorical
مجازی
tropologic
مجازی
allegorical
مجازی
torpe
معنی مجازی
virtual stress
تنش مجازی
virtual table
جدول مجازی
trope
معنی مجازی
virtual storage
انباره مجازی
virtual quantum
کوانتوم مجازی
virtual memory
حافظه مجازی
virtual machine
دستگاه مجازی
virtual machine
ماشین مجازی
virtual image
تصویر مجازی
virtual focus
کانون مجازی
virtual computer
کامپیوتر مجازی
virtual cathode
کاتد مجازی
virtual particle
ذره مجازی
troplogy
تعبیر مجازی
troplogy
تفسیر مجازی
virtual storage
حافظه مجازی
parctical entropy
انتروپی مجازی
mean sun
افتان مجازی
artificial horizon
افق مجازی
transitive
رابطه مجازی
figurative sense
معنی مجازی
virtual entropy
انتروپی مجازی
virtual address
نشانی مجازی
image well
چاه مجازی
idiographic
مجازی مادی
to unfold
از آب در آمدن
[اصطلاح مجازی]
smooth
<adj.>
روان
[اصطلاح مجازی]
figural
مجازی صورت وار
impermissibility
غیر مجازی ممنوعیت
behind the stage
<adj.>
<adv.>
محرمانه
[اصطلاح مجازی]
behind the stage
<adj.>
<adv.>
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
virtual work method
روش کار مجازی
single address
با یک آدرس
cell address
آدرس سل
address
آدرس
to be on the same page
<idiom>
همدیگر را فهمیدن
[اصطلاح مجازی]
to talk the same language
<idiom>
همدیگر را فهمیدن
[اصطلاح مجازی]
to float with the current
<idiom>
با جریان آب رفتن
[اصطلاح مجازی]
to revisit something
بازدید کردن چیزی
[مجازی]
haircut
بخشش بدهکای
[اصطلاح مجازی]
whirligig of something
دوران دایمی
[اصطلاح مجازی]
virtual storage access method
روش دستیابی انباره مجازی
grapevine
سخن چینی
[اصطلاح مجازی]
virtual storage operating system
سیستم عامل حافظه مجازی
to smack of something
<idiom>
ضمنا فهماندن
[اصطلاح مجازی]
house of cards
طرح پوشالی
[اصطلاح مجازی ]
the virtual work method
روش اصل مجازی کار
shadow ROM
حافظه مجازی فقط خواندنی
to refresh something
چیزی را نو کردن
[اصطلاح مجازی]
to smack of something
<idiom>
اشاره کردن
[اصطلاح مجازی]
tropology
ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
to smack of something
<idiom>
مطلبی را رساندن
[اصطلاح مجازی]
explicit address
آدرس صریح
repetitive letter
یات آدرس
effective address
آدرس موثر
address part
جزء آدرس
absolute address
آدرس مطلق
direct address
آدرس مستقیم
relative address
آدرس نسبی
address modification
اصلاح آدرس
symbolic address
آدرس سمبلیک
machine address
آدرس ماشین
base address
آدرس مبنا
immediate address
آدرس صریح
real address
آدرس واقعی
address bus
مسیر آدرس
telegraphic address
آدرس تلگرافی
personal
آدرس ها و یادداشتها
home address
آدرس منزل
symbolic address
آدرس نمادی
real address
آدرس حقیقی
to lie dormant
غیر فعال بودن
[اصطلاح مجازی]
to refresh something
چیزی را باز نوساختن
[اصطلاح مجازی]
When in Rome, do as the Romans do!
<idiom>
در رم مثل رمی ها باش .
[اصطلاح مجازی]
to be in the same boat
<idiom>
درشرایطی مشابه بودن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
به کسی حق تقدم ندادن
[اصطلاح مجازی]
to turn one's back on somebody
از کسی دوری کردن
[اصطلاح مجازی]
to be in tune with somebody
هم آهنگ بودن با کسی
[اصطلاح مجازی]
to rock the boat
<idiom>
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
to create a sensation
<idiom>
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
to raise a stink
<idiom>
گرد و خاک به پا کردن
[اصطلاح مجازی]
to stir something up
<idiom>
چیزی را تحریک کردن
[اصطلاح مجازی]
to talk the same language
<idiom>
به یک سبک فکر کردن
[اصطلاح مجازی]
to be on the same page
<idiom>
به یک سبک فکر کردن
[اصطلاح مجازی]
to sweeten something
چیزی را دلپسند کردن
[اصطلاح مجازی]
to approach one another
به هم نزدیک شدن
[همچنین اصطلاح مجازی]
house of cards
ساختمان سست بنیاد
[اصطلاح مجازی]
against the tide
<adv.>
مخالف نظام عمومی
[اصطلاح مجازی]
crusade
[against somebody or something]
مبارزه
[با کسی یا چیزی]
[اصطلاح مجازی]
I'm starving
[to death]
.
از گرسنگی دارم میمیرم.
[اصطلاح مجازی]
He stands there like a duck in a thunder storm.
<idiom>
مانند خر در گل گیر کرده.
[اصطلاح مجازی]
haircut
صرف نظر از بدهکاری
[اصطلاح مجازی]
to bleed somebody
خون کسی را مکیدن
[اصطلاح مجازی]
to put the blame on somebody
تقصیر را سر کسی گذاشتن
[اصطلاح مجازی]
forwarding address
آدرس پستی جدید
multiplex
باس ارسال آدرس
You have my home address.
شما آدرس من را دارید.
address apace
فضای آدرس دهی
managers
و نیز آدرس شیار را
Here is my address.
این آدرس من است.
generated address
آدرس تولید شده
deferred address
یک آدرس غیر مستقیم
indexed address
آدرس شاخص دار
manager
و نیز آدرس شیار را
to have the pout
در گوشه ای نشستن و قهر کردن
[اصطلاح مجازی]
to swim against the tide
<idiom>
بر خلاف جریان آب شنا کردن
[اصطلاح مجازی]
to buck the trend
<idiom>
بر خلاف جریان آب شنا کردن
[اصطلاح مجازی]
to make somebody's blood boil
<idiom>
خون کسی را به جوش آوردن
[اصطلاح مجازی]
to be in the pouts
در گوشه ای نشستن و قهر کردن
[اصطلاح مجازی]
to go with the flow
<idiom>
در مسیر نظام عمومی رفتن
[اصطلاح مجازی]
to kindle
با آتش بازی کردن
[همچنین اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to speak volumes
[for]
کاملأ واضح بیان کردن
[اصطلاح مجازی]
smell danger
<idiom>
از خطری پیش آگاه شدن
[اصطلاح مجازی]
someone's hands are tied
<idiom>
دستهای کسی بسته بودن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
به کسی کمتر توجه کردن
[اصطلاح مجازی]
to strive against the stream
<idiom>
بر خلاف جریان آب شنا کردن
[اصطلاح مجازی]
to abscond
[from]
<idiom>
ناگهان ترک کردن
[در رفتن ]
[اصطلاح مجازی]
to play with fire
با آتش بازی کردن
[همچنین اصطلاح مجازی]
stacks
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stack
ذخیره موقت صفحات در سیستم حافظه مجازی
stacked
آدرس ابتدا پایانه پشته
stack
آدرس ابتدا پایانه پشته
operand
در یک عملیات آدرس دهی سریع
four address instruction
نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
zeros
دستوری که آدرس در آن عملوند است
zeroes
دستوری که آدرس در آن عملوند است
address bus
گذر آدرس گذرگاه نشانی
displacement
امنیت در آدرس اندیس دار
address an envelope
آدرس روی پاکت نوشتن
Please write down your new address .
لطفا" آدرس جدیدتان را بنویسید
stacks
آدرس ابتدا پایانه پشته
Take me to this address?
مرا به این آدرس ببرید.
What's your name and address?
اسم و آدرس شما چیست؟
zero
دستوری که آدرس در آن عملوند است
rabble-rouser
نی نواز
[با نوازش مردم را تلسم می کند]
[اصطلاح مجازی]
Pied Piper
نی نواز
[با نوازش مردم را تلسم می کند]
[اصطلاح مجازی]
to put
[throw]
[toss]
somebody on to the scrap heap
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody in a backwater
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to put somebody on the back burner
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside
کسی را در مورد موضوعی کنار گذشتن
[اصطلاح مجازی]
to drown in paperwork
<idiom>
در کار کاغذ بازی غرق شدن
[اصطلاح مجازی]
to goad somebody into something
کسی را به انجام کاری سیخک زدن
[اصطلاح مجازی]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com