Dictiornary-Farsi | آزمون پیشرفت | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
achievement test	آزمون پیشرفت


Search result with all words

achievement battery	مجموعه آزمون پیشرفت
Other Matches

trial	آزمون
quiz [American]	آزمون
trials	آزمون ها
tests	آزمون ها
test	آزمون
examinations	آزمون ها
examination	آزمون
quizmasters	آزمون گردان
a posteriori	آزمون مدارانه
litmus test	آزمون تورنسل
accuracy test	آزمون دقت
quizmaster	آزمون گردان
litmus tests	آزمون نهادنما
acceptance test	آزمون پذیرش
litmus tests	آزمون نمایانگر
litmus tests	آزمون تورنسل
ability test	آزمون توانایی
litmus test	آزمون نهادنما
litmus test	آزمون نمایانگر
mac quarrie test for mechanical ability	آزمون توانایی فنی مک کواری
make a picture story test	آزمون داستان سازی مصور
seashore musical ability tests	آزمون های استعداد موسیقی سیشور
quizmaster	گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
otis lennon mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس-لنون
school and college ability test	آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
quizmasters	گردانندهی برنامهی آزمون اطلاعات عمومی
terman group test of mental ability	آزمون گروهی توانایی ذهنی ترمن
acid test	آزمایش قدرت پرداخت آزمون درجه نقدینگی
O levels	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O level	آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
to pass your driver's license test at the first attempt	آزمون گواهینامه رانندگی را بار اول قبول شدن
otis quick scoring mental ability test	آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
developments	پیشرفت
progressions	پیشرفت
lift	پیشرفت
lifted	پیشرفت
lifting	پیشرفت
lifts	پیشرفت
advancing <adj.>	پیشرفت
advance	پیشرفت
achievement	پیشرفت
achievements	پیشرفت
underdeveloped	کم پیشرفت
promotions	پیشرفت
promotion	پیشرفت
improvements	پیشرفت
improvement	پیشرفت
headway	پیشرفت
going	پیشرفت
achievement age	سن پیشرفت
undeveloed	بی پیشرفت
head way	پیشرفت
progression	پیشرفت
progresses	پیشرفت
advance	پیشرفت
progressing	پیشرفت
improvement	پیشرفت
advancing	پیشرفت
progress	پیشرفت
advances	پیشرفت
progressed	پیشرفت
progress	پیشرفت
advance	پیشرفت
advances	پیشرفت ها
proceedings	پیشرفت ها
furtherance	پیشرفت
growth	پیشرفت
growths	پیشرفت
advancement	پیشرفت
accomplishment	پیشرفت
development	پیشرفت
progression	پیشرفت
attainments	پیشرفت
attainment	پیشرفت
to make headway	پیشرفت کردن
degree of advancement	درجه پیشرفت
come along	پیشرفت کردن
reaction progress	پیشرفت واکنش
developmental stage	مرحله پیشرفت
economic progress	پیشرفت اقتصادی
progress chaser	نافر پیشرفت
improvement curve	منحنی پیشرفت
to make progress	پیشرفت کردن
progressivist	پیشرفت گرای
get ahead <idiom>	پیشرفت کردن
here goes <idiom>	پیشرفت کردن
make a dent in <idiom>	پیشرفت کردن
progress of negotiations	پیشرفت مذاکرات
technical progress	پیشرفت فنی
technological improvement	پیشرفت فنی
the a of the army	پیشرفت ارتش
to gain ground	پیشرفت کردن
to make way	پیشرفت کردن
velocity of advance	تندی پیشرفت
Luddite	پیشرفت گریز
Luddites	پیشرفت گریز
to unfold	پیشرفت کردن
thriving	پیشرفت کردن
development	رشد پیشرفت
beats	پیشرفت زنش
beat	پیشرفت زنش
obstructionist	از پیشرفت کارمجلس را از
progressing	پیشرفت کار
progressing	پیشرفت پیشروی
progressing	پیشرفت کردن
academic achievement	پیشرفت تحصیلی
progresses	پیشرفت کار
scholastic achievement	پیشرفت تحصیلی
developments	رشد پیشرفت
ongoing	درحال پیشرفت
thrives	پیشرفت کردن
thrived	پیشرفت کردن
becalms	از پیشرفت بازداشتن
further	پیشرفت کردن
furthered	پیشرفت کردن
furthering	پیشرفت کردن
becalming	از پیشرفت بازداشتن
becalmed	از پیشرفت بازداشتن
furthers	پیشرفت کردن
blooming	پیشرفت کننده
becalm	از پیشرفت بازداشتن
capability	استعداد پیشرفت
accomplishment quotient	بهر پیشرفت
progresses	پیشرفت پیشروی
advancing	پیشرفت پیشروی
achievement curve	منحنی پیشرفت
achievement motive	انگیزه پیشرفت
advances	پیشرفت پیشروی
advances	: پیشروی پیشرفت
advance	پیشرفت پیشروی
achievement need	نیاز پیشرفت
proceeding	پیشرفت طرز
rises	پیشرفت ترقی
rise	پیشرفت ترقی
thrive	پیشرفت کردن
progress	پیشرفت کردن
progresses	پیشرفت کردن
progressed	پیشرفت کار
progressed	پیشرفت پیشروی
progressed	پیشرفت کردن
achievement quotient	بهر پیشرفت
aq	بهر پیشرفت
n achievement	نیاز پیشرفت
accession	دخول پیشرفت
progress	پیشرفت پیشروی
progress	پیشرفت کار
proceeding	پیشرفت خلاصه مذاکرات
advance	پیشرفت طولی ناو
plain sailing	پیشرفت بدون مانع
advancing	پیشرفت طولی ناو
advances	پیشرفت طولی ناو
to look back	از پیشرفت خودداری کردن
f. morement	جنبش برای پیشرفت
progress reporting	گزارش پیشرفت کار
interim report	گزارش پیشرفت کار
labor augmenting tednological progress	پیشرفت تکنولوژی کارافزا
promotions	ترفیع رتبه پیشرفت
process	پیشرفت تدریجی ومداوم
progress payments	پرداختهای پیشرفت کار
progress report	گزارش پیشرفت کار
progressional	دارای پیشرفت تدریجی
advancement degree of reaction	درجه پیشرفت واکنش
promotion	ترفیع رتبه پیشرفت
combat development	پیشرفت اموزش رزمی
processes	پیشرفت تدریجی ومداوم
california achievement tests	آزمونهای پیشرفت کالیفرنیا
spits	پیشرفت خشکی در دریا
spit	پیشرفت خشکی در دریا
contract record	سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
progress payments	پرداخت براساس پیشرفت کار
baffled	صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffle	صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
improving	بهبودی یافتن پیشرفت کردن
baffles	صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
baffling	صفحه انعکاس از پیشرفت بازداشتن
mean higher high water	ارتفاع متوسط پیشرفت اب دریا
lower high water	پایین ترین پیشرفت اب دریا
lad der	وسیله پیشرفت یارسیدن به مقصود
break through	رسوخ مظفرانه پیشرفت غیرمنتظره
daily progress report	گزارش روزانه پیشرفت کار
country party	حزب هواخواه پیشرفت فلاحتی
fogyish	مانع پیشرفت قدیمی مسلک
boom	پیشرفت یاجنبش سریع وعظیم
upgrades	پیشرفت دادن تقویت کردن
upgrading	پیشرفت دادن تقویت کردن
improve	بهبودی یافتن پیشرفت کردن
improved	بهبودی یافتن پیشرفت کردن
improves	بهبودی یافتن پیشرفت کردن
prosper	کامیاب شدن پیشرفت کردن
underdeveloped areas	مناطق عقب مانده و کم پیشرفت
prospering	کامیاب شدن پیشرفت کردن
prospers	کامیاب شدن پیشرفت کردن
to make p in one's studies	در تحصیلات خود پیشرفت کردن
stanford achivement test	ازمون پیشرفت تحصیلی استانفورد
boomed	پیشرفت یاجنبش سریع وعظیم
booming	پیشرفت یاجنبش سریع وعظیم
booms	پیشرفت یاجنبش سریع وعظیم
prospered	کامیاب شدن پیشرفت کردن
upgrade	پیشرفت دادن تقویت کردن
upgraded	پیشرفت دادن تقویت کردن