Total search result: 202 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
local |
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند |
locals |
آنچه با CPU کار نمیکند ولی به عنوان ترمینال مستقل کار میکند |
|
|
Other Matches |
|
symbolic |
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند |
symbolically |
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند |
virtual |
مشخصات ترمینال ایده آل که به عنوان مدل ترمینال واقعی به کارمی رود |
dead |
آنچه کار نمیکند. کامپیوتر یا قطعهای که کار نمیکند |
background |
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند |
backgrounds |
تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند |
constant |
آنچه تغییر نمیکند |
constants |
آنچه تغییر نمیکند |
incompatible |
ناسازگار یا آنچه خوب کار نمیکند |
inactive |
آنچه کار نمیکند یا اجرا نمیشود |
defective |
خطا دار یا آنچه درست کار نمیکند |
down |
مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند |
locals |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
local |
وضعیت عملیات ترمینال کامپیوتر که پیامی دریافت نمیکند |
ro |
ترمینال کامپیوتری که فقط داده نمایش را می پذیرد , وارسال نمیکند |
fasted |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
fast |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
fastest |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
fasts |
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند. |
defacto recognition |
به عنوان یک کشورموجود و مستقل عمل کند |
uart |
از ترمینال به حالت موازی استفاده میکند و سپس آنرا روی شبکه ارسال میکند |
standalone |
سیستمی که مستقل کار میکند |
module |
بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند |
modules |
بخش کوچک برنامه بزرگ که در صورت لزوم میتواند مستقل به عنوان یک برنامه کار کند |
epos |
سیستمی که از یک ترمینال کامپیوتر به عنوان سایت فروش برای محصولهای الکتریکی یا کنترل انبار و نیز مشخصات محصول به کارمی رود |
producing |
آنچه تولید میکند |
protective |
آنچه حافظت میکند |
auxiliary |
آنچه کمک میکند |
auxiliaries |
آنچه کمک میکند |
roundest |
آنچه در دایره حرکت میکند |
electric |
آنچه با الکتریسیته کار میکند |
efficient |
آنچه که خوب کار میکند |
round |
آنچه در دایره حرکت میکند |
powers |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
powering |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
power |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
powered |
جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند |
fields |
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند |
fielded |
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند |
field |
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند |
magnets |
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند |
selectively |
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند |
logical |
آنچه از منط ق در عملیاتش استفاده میکند |
magnet |
آنچه میدان مغناطیسی تولید میکند |
selective |
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند |
operate |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
interactive |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
operated |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
operates |
ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند |
sensitive |
آنچه حتی تغییرات کوچک را هم احساس میکند |
combinational |
آنچه شماره عناصر جدا را ترکیب میکند |
automatics |
آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند |
automatic |
آنچه خودش و بدون نیاز اپراتور کار میکند |
interfaces |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
feep |
صدایی که ترمینال برای جلب توجه استفاده کننده ایجاد میکند |
interface |
کامپیوتری که ارسال داده بین پردازنده و ترمینال یا شبکه را کنترل میکند |
interfaces |
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند |
interface |
و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند |
alphageometric |
که ترمینال متن برای نمایش الگوهای مختلف گرافیکی و حروف درست میکند |
down line processor |
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند |
X. |
استاندارد CCITT که ارتباط بین ترمینال و شبکه تنظیم بسته برقرار میکند |
electronics |
استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها |
client |
یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد |
VT terminal emulation |
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند |
clients |
یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد |
transistor |
هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector |
transistors |
هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector |
SGML |
استاندارد مستقل از سخت افزار که نحوه علامتگذاری متن ها برای مشخص کردن bold,italic وحاشیه ها و غیره را بیان میکند |
direct coupled transistor logic |
سیستم منطقی که منحصرا" ازترانزیستورها به عنوان عناصر فعال استفاده میکند |
eia |
استانداردی که سیگنالهای واسط را تعریف میکند و نیز نرخ ارسال و قدرتی که برای ارتباط ترمینال به مودم ها به کار می رود |
jingo |
کسی که به عنوان میهن پرستی از سیاست جنگجویانه و تجاوزکارانه دولت خودطرفداری میکند |
atomic |
ساعت خیلی دقیقی که از تغییر انرژی اتم ها به عنوان مرجع استفاده میکند |
pos |
سیستمی که از ترمینال کامپیوتری در سایت نقط ه فروش برای ارسال الکترونیکی یا کترول مشابه به قیمت گذاری محصول و... استفاده میکند |
linking |
تابع نرم افزاری کوچک که بخشهای برنامه را به هم ترکیب میکند تا به عنوان یک واحد اجرا شوند |
convertor |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
converter |
مداری که یک سیگنال آنالوگ که مط ابق با شماره ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند |
operational |
آنچه کار میکند یا مربوطه به نحوه کار کردن ماشین است |
digital |
آنچه داده یاکمیتهای فیزیکی را به صورت داده بیان میکند |
multidrop circuit |
شبکهای که ارتباط بین چندین ترمینال و کامپیوتر مرکزی را فراهم میکند ولی نه مستقیما بین ترمینالها |
multi window editor |
برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان |
Tell not all you know , nor do all you can. <proverb> |
به زبان نیاور هر آنچه مى دانى,انجام نده هر آنچه مى توانى . |
ansi |
سازمان آمریکایی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری را مشخص میکند که آنچه مربوط به زبانهای سطح بالای برنامه نویس میشود هم شامل آن است |
best fit |
1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده |
enterprise network |
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد |
paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
teleprinters |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
teleprinter |
واسط ترمینال یا ترکیب نرم افزار و سخت افزار لازم برای کنترل کارایی یک ترمینال |
split screen |
نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد |
split-screen |
نرم افزارای که صفحه نمایش را به دو یا چند محل مستقل تقسیم میکند تا دو فایل متن متن یا گراف را در یک فایل متن نشان دهد |
blue book |
کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند |
wireless network |
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند |
use and occupation |
عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند |
titles |
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن |
title |
صفحه عنوان کتاب عنوان نوشتن |
negative acknowledgement |
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد |
aux |
در DOS اختصار پورت یادرگاه کمکی است که پورت ارتباطات را در DOS به عنوان پیش فرض استفاده میکند |
analog |
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند |
mail server |
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند |
eponym |
عنوان دهنده عنوان مشخص |
Whatsoever |
هرچه [هر آنچه] [آنچه ] |
analogues |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
analogue |
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند |
external |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
externals |
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند |
doesn't |
نمیکند |
dump |
نرم افزاری که اجرای برنامه را متوقف میکند وضعیت داده و برنامههای مربوطه را بررسی میکند و برنامه مجدداگ شروع میکند |
it makees no difference |
فرقی نمیکند |
it is secure |
عیب نمیکند |
why does he not admit it |
چراتصدیق نمیکند |
it makees no difference |
تفاوتی نمیکند |
it is not in good workingorder |
خوب کار نمیکند |
it is indifferent to me |
برای من فرقی نمیکند |
static |
که در زمان تغییر نمیکند. 2- |
broach |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
broaches |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
broached |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
broaching |
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود |
fixes |
رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند |
insulator |
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند |
fix |
رکوردی که اندازه آن تغییر نمیکند |
fixes |
فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند |
insulators |
مادهای که الکتریسیته را هدایت نمیکند |
fix |
فیلدی که اندازه آن تغییر نمیکند |
it makes a t. difference |
تفاوت خیلی زیادی نمیکند |
repeater |
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند |
inert |
که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند |
outages |
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند |
outage |
مدت زمانی که سیستم کار نمیکند |
weedless |
قلابی که به علفهای زیر اب گیر نمیکند |
sticking point |
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند |
sticking points |
حدی که پس از آن شخص یا چیز از جا حرکت نمیکند |
The heating doesn't work. |
این سیستم گرمایشی کار نمیکند. |
The light doesn't work. |
این چراغ برق کار نمیکند. |
the face remains |
مطلب همانست که هست فرق نمیکند |
The heating doesn't work. |
این سیستم حرارتی کار نمیکند. |
coast is clear <idiom> |
هیچ خطری تورا تهدید نمیکند |
deadbeat <idiom> |
شخصی که هیچ وقت قرضش را پرداخت نمیکند |
chromometer |
ساعت دقیقی که گرما و سرمادر ان اثر نمیکند |
timberline |
خط مفروضی که بالای ان هیچ درختی رشد نمیکند |
landing zone |
فضای دیسک سخت که داده عبور نمیکند |
no parity |
ارسال داده که در بیت پاریتی استفاده نمیکند |
infallibilist |
کسیکه معتقد است که پاپ اشتباه نمیکند |
background processing |
فرآیندی که از تواناییهای -on line سیستم استفاده نمیکند |
freeing |
مستقل |
freelance |
مستقل |
free |
مستقل |
autonomic |
مستقل |
sovereign |
مستقل |
free-standing |
مستقل |
sovereigns |
مستقل |
exogenous |
مستقل |
absolute |
مستقل |
frees |
مستقل |
freed |
مستقل |
absolutes |
مستقل |
realty |
مستقل |
independent |
مستقل |
landed a |
مستقل |
separate |
مستقل |
solo |
مستقل |
stand alone |
مستقل |
mavericks |
مستقل |
maverick |
مستقل |
separated |
مستقل |
autocratic |
مستقل |
solos |
مستقل |
separates |
مستقل |
nonlinear |
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند |
non impact printer |
که حالت حرف ریبون روی کاغذ را گرم نمیکند |
jus ex injuria non oritur |
تعدی و تجاوز فرد برای اوحقی ایجاد نمیکند |
stbtitle |
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله |
garrison house |
ساخلو مستقل |
single unit |
یکان مستقل |
to stand by oneself |
مستقل بودن |
stand alone computer |
کامپیوتر مستقل |
entities |
موسسه مستقل |
explanatory variable |
متغیر مستقل |
entities |
موجودیت مستقل |
argument |
متغیر مستقل |
device independence |
مستقل از دستگاه |
autonomous variable |
متغیر مستقل |
autonomous operation |
عملیات مستقل |
machine independent |
مستقل از ماشین |
independent equations |
معادلات مستقل |
autonomous consumption |
مصرف مستقل |
separate |
یکان مستقل |
stand on one's own two feet <idiom> |
مستقل بودن |
arguments |
متغیر مستقل |
separated |
یکان مستقل |
detached |
ستون مستقل |
separates |
یکان مستقل |
entity |
موسسه مستقل |
context free |
مستقل از متن |
autocracy |
حکومت مستقل |
independent state |
دولت مستقل |
absolutes |
مستقل استبدادی |
separate company |
گروهان مستقل |
self goverment |
حکومت مستقل |
semi independent |
نیمه مستقل |
independency |
کشور مستقل |