Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 116 (7 milliseconds)
English	Persian
busker	آواز خوان دورهگرد
buskers	آواز خوان دورهگرد
Other Matches
rag-and-bone man	دورهگرد دستفروش
buskers	هنرپیشهی دورهگرد
busker	هنرپیشهی دورهگرد
sing-song	آواز
sing-songs	آواز
song and dance	رقص و آواز
dawn chorus	آواز پرندگاندرطلوعآفتاب
lyricists	نویسندهی متن آواز
lyricist	نویسندهی متن آواز
accompaniment	ساز یا آواز همراهی کننده
part song	آواز دسته جمعی بدون ساز
ceilidh	مهمانیهمراهبا رقصو آواز اسکاتلندیو ایرلندی
accompanist	همراهی کننده با آواز یا سازی چون پیانو
soloist	تک خوان
soloists	تک خوان
lip reader	لب خوان
recitalist	تک خوان
table	خوان
an omnivorous reader <idiom>	خر خوان
tabled	خوان
tables	خوان
tabling	خوان
prelector	خطابه خوان
psalmist	مزمور خوان
optical character reader	کاراکترنوری خوان
scrimmager	رجز خوان
songster	غزل خوان
prayerful	نماز خوان
phrenologist	جمجمه خوان
peayer	دعا خوان
page reader	صفحه خوان
optical reader	نور خوان
night raven	مرغ شب خوان
songster	اواز خوان
songstress	زن اواز خوان
sopranist	زیر خوان
yodeler	اواز خوان
weeper	نوحه خوان
threnodist	مرثیه خوان
tape reader	نوار خوان
sopranist	ششدانگ خوان
crooners	اواز خوان
epigraphist	کتیبه خوان
document reader	سند خوان
decoder	رمز خوان
mourners	نوحه خوان
character reader	دخشه خوان
card reader	کارت خوان
cantatrice	زن اوازه خوان
badge reader	نشانه خوان
crooner	اواز خوان
singer	اواز خوان
singers	اواز خوان
mourner	نوحه خوان
braggarts	رجز خوان
braggart	رجز خوان
epistler	رساله خوان
studious	کتاب خوان
lamenter	مرثیه خوان
studious	درس خوان
gospeller	انجیل خوان
ballad singer	تصنیف خوان
mark sense reader	نشان خوان
gleeman	حماسه خوان
film reader	فیلم خوان
epistoler	رساله خوان
major-domos	نافر خوان سالار
optical page reader	صفحه نوری خوان
artiste	اوازه خوان یا رقاص
singin bird	پرنده اواز خوان
major domo	نافر خوان سالار
optical mark reader	نشان خوان نوری
optical mark reader	علامت نوری خوان
magnetic tape reader	نوار مغناطیسی خوان
reference	کتاب بس خوان بازگشت
beadsman	فاتحه خوان مزدور
references	کتاب بس خوان بازگشت
optical character reader	دخشه خوان نوری
psalmodist	زبور خوان مزمورسرا
major-domo	نافر خوان سالار
disk drive head	نوک دیسک خوان
triller	اواز خوان باتحریر
optical mark reader	علامت خوان نوری
artistes	اوازه خوان یا رقاص
lay clerk	سرود خوان کلیسا
paper tape reader	نوار کاغذی خوان
chanter	سرود خوان کلیسا
cantor	اواز خوان مذهبی
threnodist	روضه خوان مرثیه نویس
The singer made some recordings ,.	آوازه خوان چند صفحه پرکرد
chorister	اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
choristers	اوازه خوان جزو دسته خوانندگان
natural philosopher	فیزیک خوان کسیکه که عقیده به اصالت طبیعت دارد
omr	را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
optical	قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
peripheral	وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
backgrounds	نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background	نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
interactive video	سیستمی که از اتصال کامپیوتری به دیسک خوان اسفاده میکند تا توان پردازش و تصاویر واقعی و متحرک را ایجاد کند
like father like son	پسر کو ندارد نشان از پدر توبیگانه خوان و مخوانش پسر
leading edge	اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
disk operating system	کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
autos	توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
auto	توانایی نوار خوان که پس از رسیدن به انتهای نوار می ایستد
wand	دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
wands	دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
turnaround document	متن چاپی از کامپیوتر و ارسال به کاربربرگردانده شده با کاربر با یادداشتها جدید یا اطلاعات روی آن که توسط متن خوان قابل خواندن است
fast	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest	وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
optical	فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
CD	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CDs	دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com