Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
Can you recommend a hotel?
آیا میتوانید یک هتل به من معرفی کنید؟
Search result with all words
Can you recommend a good restaurant?
آیا میتوانید یک رستوران خوب معرفی کنید؟
Can you recommend a guest house?
آیا میتوانید یک پانسیون به من معرفی کنید؟
Other Matches
Can you repair my car?
آیا میتوانید اتومبیلم را تعمیر کنید؟
Could you reserve a room for me?
آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
Can you find me a porter?
آیا میتوانید برای من یک باربر پیدا کنید؟
Can you find me a babysitter?
آیا میتوانید برای من یک پرستار بچه پیدا کنید؟
Can you mend this puncture?
آیا میتوانید این پنچری تایر را تعمیر کنید؟
Can you change these traveller's cheques?
آیا میتوانید این چکهای مسافرتی را به پول نقد تبدیل کنید؟
report tothe director
خود را حضورا نزد رئیس معرفی کنید
repeats
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
scissoring
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
add
اضافه کنید زیاد کنید
adding
اضافه کنید زیاد کنید
adds
اضافه کنید زیاد کنید
can you pronounce him safe
ایا میتوانید
You can take the bus.
شا میتوانید با اتوبوس بروید.
you may rest assured
میتوانید مطمئن باشید
prescan
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
Can you give me a heads up?
<idiom>
آیا میتوانید قبلش به من خبر بدهید؟
can you supply our wants?
ایا شما میتوانید نیازمندیهای ما را رفع نمایید
Can you get me manchester 123-45-67?
آیا میتوانید شماره 123-45-67 منچستر را برای من بگیرید؟
designation
معرفی
representation
معرفی
representations
معرفی
presentation
معرفی
presentations
معرفی
designations
معرفی
reference
معرفی
reclame
معرفی
introduce
معرفی کردن
insets
معرفی کردن
bring forward
معرفی کردن
nominate
معرفی کردن
letter of reference
معرفی نامه
nominating
معرفی کردن
recommends
معرفی کردن
recommending
معرفی کردن
recommend
معرفی کردن
introduced
معرفی کردن
introduces
معرفی کردن
representation
معرفی کردن
introduction
معارفه معرفی
introductions
معارفه معرفی
presentee
معرفی شده
letter
معرفی نامه
letters
معرفی نامه
inset
معرفی کردن
introducing
معرفی کردن
representations
معرفی کردن
presents
معرفی کردن
nominates
معرفی کردن
speak well for
معرفی کردن
designative
معرفی کننده
letter of introduction
معرفی نامه
presenting
معرفی کردن
nominator
معرفی کننده
representer
معرفی کننده
present
معرفی کردن
presented
معرفی کردن
nuncupatory
معرفی کننده
presentable
شایان معرفی
reports
معرفی کردن خود
presentably
بطور قابل معرفی
introduction
معرفی رسمی اشناسازی
initial campaign
معرفی کالا به بازار
net authentication
معرفی ایستگاههای شبکه
letterman
دارنده معرفی نامه
introductions
معرفی رسمی اشناسازی
report
معرفی کردن خود
preconize
بعموم معرفی کردن
reported
معرفی کردن خود
algebra
قوانینی که برای معرفی
reagency
امادگی برای واکنش یا معرفی
instantiate
معرفی کردن بوسیله کنسرت
roll out
معرفی یک کالای تجارتی به بازار
meets
معرفی شدن به ملاقات کردن
computer generations
روش معرفی پیشرفتها در محاسبه
quantification
معرفی عناصر یک جسم تعریف
to r.someone as a
کسی را به سمتی معرفی کردن
meet
معرفی شدن به ملاقات کردن
good wine needs no bush
چیزخوب نیازمند به معرفی نیست
id
کارتی که ضخص را معرفی میکند
social credit
تصادی معرفی شده است
subscripted variable
عنصری در آرایه که با یک همراه معرفی میشود
tag
نوار پشت پوتین کارت معرفی
to proclam someone a traitor
کسیرا بعموم خائن معرفی کردن
technological
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technologically
تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
I have been referred. (introduced,recommended)to you by MR. . . .
از جانب آقای ... به شما معرفی شده ام
to give publicity to
بعموم نشان دادن یا معرفی کردن
predefined
آنچه قبلا معرفی شده است
to report oneself
حاضر شدن وخود را معرفی کردن
who are your reference?
چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
tags
نوار پشت پوتین کارت معرفی
to i. any one into abenefice
کسیرابرای دریافت درامد کلیسا معرفی کردن
Type cable
مشخصات کابل معرفی شده توسط IBM
toastmistress
بانوی معرفی کننده ناطق سرمیز غذا
personation
خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
bring up
<idiom>
معرفی چیزی برای بحث (مذاکره)آوردن
to report to the police
خود را به پلیس معرفی کردن
[بخاطر خلافی]
names
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
name
کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
functional
مشخصاتی که نتایجی که تولید یک برنامه را معرفی می کنند
proceed time
زمان لازم برای معرفی به پایگاه جدید
say no more
بس کنید
ease off
شل کنید
polar
سیستم معرفی موقعیتها به عنوان زاویه و فاصله از مبدا
toastmasters
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
key
کد عددی برای معرفی کلیدی که انتخاب شده است
menu
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
identification tag
پلاک شناسایی اتیکت اسم کارت معرفی نامه
menus
انتخاب دستورات از لیستی از انتخابها معرفی شده به اپراتور
bear arms
سلاح به دست گرفتن خود را به خدمت معرفی کردن
toastmaster
کسی که ناطقین بعد از صرف شام را معرفی میکند
vide infara
را نگاه کنید
suppose
فرض کنید
move out
حرکت کنید
give it a wipe
انراخشک کنید
make a hurry
عجله کنید
leontief table
نگاه کنید به :
hurry up
عجله کنید
i say
نگاه کنید
hold hard
صبر کنید
have patience with me
با من حوصله کنید
into a ball
نخ راگلوله کنید
keep at it
مداومت کنید
cautioning
توجه کنید
dele
پاک کنید
repeat
تکرار کنید
repeats
تکرار کنید
attention to orders
توجه کنید
deleting
حذف کنید
oyez
توجه کنید
oyez
گوش کنید
recive
مصرف کنید
caution
توجه کنید
supposing
فرض کنید
Turn (let) the dog loose.
سگ راباز کنید
supposes
فرض کنید
delete
حذف کنید
cautioned
توجه کنید
accelerando
کم کم تند کنید
cautions
توجه کنید
wait a second
تامل کنید
push the door to
در راپیش کنید
deletes
حذف کنید
deleted
حذف کنید
sets
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
ccitt
انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
flow diagram
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
set
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
setting up
معرفی محلهای نقاط توقف در برنامه در حین رفع اشکال
category wiring
یکی از 5 سطح استاندارد معرفی شده توسط EIA / TIA
flowchart
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
trails
هدف را تعقیب کنید
infile
به ستون دو حرکت کنید
I won't be talked into it!
من را نمیتوانید متقاعد کنید!
trailed
هدف را تعقیب کنید
When will you depart?
کی شما حرکت می کنید؟
observe silence
سکوت را رعایت کنید
maydays
خطر کمک کنید
trail
هدف را تعقیب کنید
she your profit with him
سودخودرابا اوتقسیم کنید
shift colors
پرچم را تعویض کنید
out with him
اورا بیرون کنید
off with his head
سرش را از تن جدا کنید
single file
به ستون یک حرکت کنید
trailing
هدف را تعقیب کنید
mayday
خطر کمک کنید
Refer (turn over) to page 110.
به صفحه 110مراجعه کنید
you do me injustice
در باره من بی عدالتی می کنید
KEEP LEFT
از سمت چپ حرکت کنید.
wait a second
یک خرده صبر کنید
wait a second
اندکی صبر کنید
wait a minute
اندکی صبر کنید
chain
مراجعه کنید به CATENA
chains
مراجعه کنید به CATENA
Do you agree that …
آیا تصدیق می کنید که …
Turn the water tap on .
شیر آب را باز کنید
Cash is in short supply these days .
از حقوق ماهانه ام کم کنید
Full tank, please.
لطفا باک را پر کنید.
Please check the ...
لطفا ... را کنترل کنید.
Please check the water.
لطفا آب را کنترل کنید.
Please behave yourself . Please be courteous.
ادب را رعایت کنید
NB
خوب دقت کنید
wait a minute
یک دقیقه صبر کنید
avast
ایست توقف کنید
do good to others
بدیگران نیکی کنید
drop track
تعقیب را قطع کنید
record as target
اماج را ثبت کنید
sus.per coll
حلق اویزش کنید
supra
ببالا نگاه کنید
stack arms
تفنگها راچاتمه کنید
continue your studies
تحصیلات خودرادنبال کنید
wait a little
کمی صبر کنید
opens
مروحه را باز کنید
opened
مروحه را باز کنید
cease engagement
درگیری را قطع کنید
check firing
عناصرتیر را بررسی کنید
try and came
کوشش کنید که بیائید
open
مروحه را باز کنید
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com