English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
Do you have anything bigger? آیا چیزی بزرگتر دارید؟
Other Matches
Do you have anything quieter? آیا چیزی ساکت تر دارید؟
Do you have anything better? آیا چیزی بهتر دارید؟
Do you have anything cheaper? آیا چیزی ارزانتر دارید؟
Do you have nothing to declare? آیا چیزی برای اعلام به گمرک دارید؟
what have you to say? چه حرفی دارید
What is your relationship? با هم چه نسبتی دارید ؟
what news خبرتازه چه دارید
what have you to say? چه فرمایشی دارید
youmay well ask حق دارید بپرسید
It is very kind of you . لطف دارید
something is wrong with you یک کسالتی دارید
you've شما دارید
Do you have any stamps? آیا تمبر دارید؟
As you are well informed… همانطور که اطلاع دارید
What vegetables do you have? چه سبزی هایی دارید؟
How old are you?Whats your age ? چند سال دارید ؟
what is your preference کدام را میل دارید
what about your brother? از برادرتان چه خبر دارید
What would you like to drink? نوشیدنی چه میل دارید؟
You have my home address. شما آدرس من را دارید.
have you anything more to say دیگرفرمایشی یاحرفی دارید
what news چه خبر تازه دارید
Please do not hang up! گوشی را نگه دارید!
seniors بزرگتر
pre eminent بزرگتر
bigger بزرگتر
headmen بزرگتر
headman بزرگتر
nonus بزرگتر
majored بزرگتر
majoring بزرگتر
gt بزرگتر از
greater than بزرگتر از
elder بزرگتر
major بزرگتر
Sr بزرگتر
greater بزرگتر
doyens بزرگتر
doyen بزرگتر
senior بزرگتر
Do you have any vacancies? آیا اتاق خالی دارید؟
how old are you چندسال دارید چندساله هستید
Stop here, please. لطفا همینجا نگه دارید.
keep the fire in اتش را روشن نگاه دارید
Do you have any special rates? آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
Are there any special fares? آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
Do you have any fresh fruit? آیا میوه تازه دارید؟
Do you have a street map? آیا نقشه خیابانها را دارید؟
what say you to a cinema? در باره سینما چه عقیده دارید
ask him if he likes to go از او بپرسید "میل دارید بروید یا نه "
Dont mention it . You are welcome. اختیار دارید (درمقام تعارف )
Which bank do you bank with? در کدام بانک حساب دارید؟
Hold the line, please! لطفا گوشی را نگه دارید!
Where do you come from ? اهل کجاهستید ( یا چه ملیتی دارید) ؟
paramount برتر بزرگتر
Big Brother برادر بزرگتر
expand بزرگتر کردن
over size بزرگتر از اندازه
ge بزرگتر از یا برابر با
majordomo بزرگتر خانه
macronucleus هسته بزرگتر
increases بزرگتر شدن
increased بزرگتر شدن
doubled up دو برابر بزرگتر
doubled دو برابر بزرگتر
double دو برابر بزرگتر
samuel sen سموئیل بزرگتر
superior number عدد بزرگتر
expands بزرگتر کردن
expanding بزرگتر کردن
oversize بزرگتر از اندازه
bigbrother برادر بزرگتر
increase بزرگتر شدن
brown major براون بزرگتر
Shall wd go for awalk ? shall we go and stretch our legs . میل دارید قدری قدم بزنیم ؟
Any objections ? فرمایشی بود ؟ ( ایراد یا اعتراضی دارید )
i have as many books as you کتاب شما دارید منهم دارم
keep up your french زبان فرانسه راهمانقدرکه میدانیدنگاه دارید
how do you like it ایا میل دارید یا ندارید تا چه اندازه
Do you have nothing to declare? آیا کالای گمرکی همراه دارید؟
Do you have any more luggage? آیا چمدان یا بار دیگری دارید؟
Do you have a hotel guide? آیا دفترچه راهنمای هتل را دارید؟
where do you live کجا زندگی می کنید یا منزل دارید
what is the latest خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
who are your reference? چه اشخاصی را دارید که شمارا معرفی کنند
Thank you, I appreciate it. خیلی ممنون.شما لطف دارید.
repots در گلدان بزرگتر کاشتن
to increase [to, by] بزرگتر شدن [به مقدار]
admedium lampholder سرپیچ بزرگتر از معمولی
phase بخشی از فرآیند بزرگتر
phased بخشی از فرآیند بزرگتر
phases بخشی از فرآیند بزرگتر
whoppers از اندازه بزرگتر عظیم
whopper از اندازه بزرگتر عظیم
repotted در گلدان بزرگتر کاشتن
repotting در گلدان بزرگتر کاشتن
feck سهم بزرگتر اکثریت
macronucleus هسته سلولی بزرگتر
repot در گلدان بزرگتر کاشتن
If there is a reason for complaint, please contact ... اگر شکایتی دارید، لطفا با ... تماس بگیرید.
Do you have a room with a better view? آیا اتاقی با چشم انداز بهتر دارید؟
Do you have ... for diabetics? آیا شما ... برای بیماران قند دارید؟
macrogamete سلول جنسی ماده بزرگتر
positive ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
He wants to bite off more than he can chew. لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
You're improving. <idiom> دارید بهتر می شوید [در انجام کارتان] [اصطلاح روزمره]
Do you have some change for the parking meter? آیا شما پول خرد برای پارکومتر دارید؟
Would you care for a cup of coffee? آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
Is there train running on time? آیا قطاری که به موقع رفت و برگشت کند دارید؟
clouting هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
satellites کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
clouts هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouted هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
satellite کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
improper fraction کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
clout هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
overslaugh بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
overload ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
His eye is bigger than his belly. <proverb> چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
overloaded ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloads ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
characteristic مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristically مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
superscript ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
to inlay a printed page صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
add قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adding قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adds قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
refan جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
to concern something مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
carries زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carried زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflow نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carrying زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflows نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflowed نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carried رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
chaining به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
carries رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carry رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
serial مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
carrying رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
serials مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
to watch something مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
milk disk دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
milking machine ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
goal 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
goals 1-هدف یا آنچه سعی در انجامش دارید.2-موقعیت نهایی پس از اتمام کاری که نتایج موفیت آمیز تولید کرده است
preventative بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
virtual فضایی که از حدود فیزیکی صفحه نمایش بزرگتر است و میتواند حاوی متن ,تصویر,پنجره و... باشد
gained افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
gain افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
excess کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
excesses کدی که اعداد دهدهی به صورت معادل دودویی نمایش داده می شوند و سه واحد بزرگتر ازعدد است
preventive بررسیهای مرتب قطعه برای تصحیح و تعمیر کردن هر خطای کوچک پیش از رویدادن خطاهای بزرگتر
gains افزایش یا بزرگتر شدن . مقدار تغییرات سیگنال که در مدار حرکت میکند به صورت نرخ خروجی به ورودی
repeats تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
to stop somebody or something کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
subset مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
infinity حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
encloses احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
enclosing احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
relevance 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
enclose احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
push فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
querying پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
replace برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
pushed فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
query پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
via حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
queries پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
replacing برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
modify تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
modifies تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replaced برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
queried پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
pushes فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
replaces برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
modifying تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
to esteem somebody or something [for something] قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
what is your name نام شما چیست چه نام دارید
sub domain سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
building block principle طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
covets میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
covet میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
coveting میل به تملک چیزی کردن طمع به چیزی داشتن
correction صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
control مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controlling مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controls مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
establish 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
to hang over anything سوی چیزی پیشامدگی داشتن بالای چیزی سوارشدن
establishes 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
establishing 1-کثیف و اثبات چیزی . 2-بیان استفاده یا مقدار چیزی
to pass by any thing از پهلوی چیزی رد شدن چیزی رادرنظرانداختن یاچشم پوشیدن
overlay کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
overlaying کل برنامه بزرگتر از کل حافظه اصلی است و ما بر این فضا در حافظه بار میشود و در صورت لزوم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com