English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
English Persian
consortia ائتلاف تجاری
consortium ائتلاف تجاری
consortiums ائتلاف تجاری
management group ائتلاف تجاری
Other Matches
pooled ائتلاف
coalitions ائتلاف
pools ائتلاف
coalition ائتلاف
pool ائتلاف
coalescence ائتلاف
entent ائتلاف
synoeky ائتلاف
integration ائتلاف
synoecy ائتلاف
coalesces ائتلاف کردن
the little entente ائتلاف صغیر
colligate ائتلاف کردن
the little entente ائتلاف کوچک
federalize ائتلاف کردن
coalescing ائتلاف کردن
the triple entent ائتلاف سه گانه
coalesce ائتلاف کردن
coalesced ائتلاف کردن
the little entent ائتلاف کوچک
pooled ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
trust اتحادیه شرکتها ائتلاف
trusted اتحادیه شرکتها ائتلاف
pool ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
balkan entent ائتلاف ممالک بالکان
the coalition parties احزاب ائتلاف کننده
trusts اتحادیه شرکتها ائتلاف
consortia ائتلاف چند شرکت
consortium ائتلاف چند شرکت
consortiums ائتلاف چند شرکت
pools ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
management group ائتلاف چند شرکت
consortium ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
consortiums ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
consortia ائتلاف بنگاههای اقتصادی مشارکت
integrator ایجاد کننده ائتلاف یا انضمام
fusion ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
fusions ائتلاف یک شرکت باشرکت دیگر
popular front ائتلاف احزاب دست چپی ومیانه رو
world federalism طرفداری از حکومت جهانی ائتلاف دول
consortiums ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortium ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
consortia ائتلاف چند شرکت باهم برای انجام امور انتفاعی کنسرسیوم
mercantile تجاری
commerical تجاری
commercial تجاری
corporate [commercial] <adj.> تجاری
relating to business <adj.> تجاری
business <adj.> تجاری
commercial <adj.> تجاری
for-profit <adj.> تجاری
commercial company شرکت تجاری
business enterprise بنگاه تجاری
business inventories موجودی تجاری
commercial attache وابسته تجاری
instrument of commerce سند تجاری
commercial area منطقه تجاری
business failure شکست تجاری
business failure ناکامی تجاری
business graphics گرافیکهای تجاری
business mechines ماشینهای تجاری
business cycle دور تجاری
commercial marine کشتی تجاری
commerical language زبان تجاری
trade cycle دور تجاری
trade credit اعتبار تجاری
trade barriers موانع تجاری
trade barrier ممانعت تجاری
trade balance موازنه تجاری
trade price قیمت تجاری
trade discount تخفیف تجاری
memorandum of association شرکتنامه تجاری
market freedom ازادی تجاری
trade restriction محدودیت تجاری
factorship نمایندگی تجاری
trade mark علامت تجاری
trade fair نمایشگاه تجاری
businesses شرکت تجاری
trade union اتحادیه تجاری
trademarks مارک تجاری
commercials اگهیهای تجاری
brands علامت تجاری
branding علامت تجاری
brand علامت تجاری
trademark علامت تجاری
trade names اسم تجاری
trademark مارک تجاری
trademarks علامت تجاری
trade name اسم تجاری
trade fairs نمایشگاه تجاری
trade unions اتحادیه تجاری
argosy کشتی تجاری
deal توافق تجاری
balance of trade موازنه تجاری
balance of trade تراز تجاری
business شرکت تجاری
deals توافق تجاری
commercial relations مناسبات تجاری
franchise حق اشتراک تجاری
trades unions اتحادیه تجاری
trade agreement موافقت نامه تجاری
trade cycle دوره فعالیت تجاری
refusal to accept a bill نکول اسناد تجاری
procyclical در جهت دور تجاری
unfair trade practice اعمال تجاری نادرست
liner trade کشتیرانی منظم تجاری
trade pack بسته بندی تجاری
tight squeeze <idiom> شرایط سخت تجاری
extension تمدید اسناد تجاری
trade balance surplus مازاد تراز تجاری
extensions تمدید اسناد تجاری
big business واحد تجاری بزرگ
commercial road traffic ترافیک جاده تجاری
free zone منطقه ازاد تجاری
to go away on a business trip به سفر تجاری رفتن
small business computer کامپیوتر کوچک تجاری
ship's master کاپیتان کشتی تجاری
trade balance deficit کسری تراز تجاری
business data processing داده پردازی تجاری
business software نرم افزارهای تجاری
advertising تبلیغ و آگهی تجاری
franchises حق استفاده از اسم تجاری
businedd data processing داده پردازی تجاری
franchise حق استفاده از اسم تجاری
to go away [off] on business به سفر تجاری رفتن
pool ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pools ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pooled ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
registered trade mark علامت تجاری ثبت شده
comecon گروه تجاری بلوک شرق
common business oreinted language زبان با گرایش متداول تجاری
cutty sark نام تجاری نوعی ویسکی
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
kaypro علامت تجاری کامپیوترهای قابل حمل
edu سسه تحصیلاتی است ونه شرکت تجاری
entrepremership اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
factoring agent فرد یا شرکتی که اسناد تجاری را تنزیل مینماید
depressions کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
favorable balance of trade موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
depression کسادی بازار تجاری واقتصادی افسردگی روانی
presentation graphics گرافیک برای نمایش اطلاعات تجاری یا داده
underconsumption theory of نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
consumer advertising تبلیغات تجاری بمنظور جلب توجه مصرف کننده
business park [ساخت شرکت تجاری در منطقه ای با چشم انداز طبیعی]
frameworks صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
framework صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
accounting package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
common زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
commoners زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
finance house شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
personal ریز کامپیوتر کم هزینه برای مصارف خانگی و تجاری سبک
enterpreneur شخصی که یک سازمان تجاری را پایه گذاری کرده واداره میکند
commonest زبان برنامه سازی که بیشتر در امور تجاری به کار می رود
turning points نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
big blue ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
BIX سیستم تجاری online که توسط مجله Byte ساخته شده است
biz نوعی گروه خبری که حاوی بخشهای تجاری و موقیعتهای مختلف است
turning point نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
cobol زبان برنامه سازی که بیشتر در برنامههای کاربردی تجاری به کار می رود
west coast computer faire یک نمایشگاه تجاری بزرگ ریزکامپیوتر که سالانه درسان فرانسیسکو گشایش می یابد
visicalc یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
refinances تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinanced تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
refinance تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
cobol Language BusinessOriented Common یک زبان برنامه نویسی سطح بالا برای کاربردهای تجاری
refinancing تشکیلات جدید بکار تجاری خود دادن سرمایه اضافه اندوختن یابکار زدن
clearing and switch buying توافق تجاری دوجانبهای که براساس ان دو کشور متعهدبه مبادله مقدار معینی کالامی گردند
businesses کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
business کامپیوتر قوی کوچک که برای امور تجاری مشخص برنامه ریزی شده است
presentation software برنامه نرم افزاری که به کاربر امکان ایجاد نمایش تجاری با گراف و داده و متن و تصویر میدهد
sbc یک کامپیوتر کوچک با قابلیت اجرای انواعی ازکاربردهای اساسی تجاری Computer Board Single یک برد CPU ,
Delphi مین کننده online تجاری اطلاعات که حاوی بخشهایی است که به پایگاه داده خود اینترنت دسترسی دارند
Eudora برنامه نرم افزاری تجاری معروف برای ارسال و دریافت مدیریت پیام های پست الکترونیکی از طریق اینترنت
port a punch card علامتی تجاری برای نوع خاصی از کارت منگنه باقسمتهای سوراخ شده که میتواند با یک مداد یا قلم کاملا"برداشته شود
office اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
offices اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
business مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
businesses مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
brand loyalty وفاداری به کالایی خاص وفاداری به علامت تجاری یک محصول
Royal Bokhara فرش سلطنتی بخاراتی [این واژه تجاری به فرش های ترکمنی با کیفیت بالا اطلاق می شود.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com