Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (9 milliseconds)
English
Persian
gadget
ابزار
gadgets
ابزار
instrumentation
ابزار
doodad
ابزار
doodads
ابزار
hardware
ابزار
instrument
ابزار
implement
ابزار
implemented
ابزار
implementing
ابزار
implements
ابزار
tools
ابزار
tool
ابزار
device
ابزار
devices
ابزار
locking device
ابزار
Other Matches
tool
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
control equipment
ابزار وارسی ابزار پایش
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
carpenter's rule
خط کش
[ابزار]
double meter stick
[American]
خط کش
[ابزار]
folding ruler
خط کش
[ابزار]
yard stick
خط کش
[ابزار]
yardstick
خط کش
[ابزار]
folding meter stick
خط کش
[ابزار]
folding rule
خط کش
[ابزار]
physical device
ابزار مادی
vernier calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
sliding caliper
کولیس
[ابزار]
vernier caliper
کولیس
[ابزار]
electric drills
دریل ها
[ابزار]
calipers
کولیس
[ابزار]
milling tool
ابزار فرزکاری
calipers
قطرسنج
[ابزار]
angle-roll
ابزار گرد
vernier calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
sliding caliper
قطرسنج
[ابزار]
vernier caliper
قطرسنج
[ابزار]
calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
moulding plane
رنده ابزار
steelwork
ابزار پولادین
tax instrument
ابزار مالیاتی
toll steel
فولاد ابزار
tool holder
ابزار گیر
skiving tool
ابزار تراش
toolbox
جعبه ابزار
tool set
دست ابزار
tool maker
ابزار مند
small tool
ابزار کوچک
calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
toolhouse
انبار ابزار
instrument panels
پیشخوان ابزار
instrument panels
پهنهی ابزار
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
workbox
جعبه ابزار
turning tool
ابزار تراشکاری
toolroom
اتاق ابزار
moulding templet
ابزار کشویی
tool sharpener
ابزار چاق کن
planishing tool
ابزار پرداخت
precision tool
ابزار دقیق
tool maker
ابزار ساز
astragal
ابزار فیتیله ای
folding ruler
خط کش تاشو
[ابزار]
pocket rule
خط کش تاشو
[ابزار]
folding metre stick
[British]
خط کش تاشو
[ابزار]
folding meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
folding yardstick
[metric]
خط کش جیبی
[ابزار]
pocket rule
خط کش جیبی
[ابزار]
folding metre stick
[British]
خط کش جیبی
[ابزار]
folding meter stick
[American]
خط کش جیبی
[ابزار]
folding yardstick
[metric]
خط کش تاشو
[ابزار]
carpenter's rule
خط کش تاشو
[ابزار]
plier
انبردست
[ابزار]
yard stick
خط کش تاشو
[ابزار]
yardstick
خط کش تاشو
[ابزار]
folding rule
خط کش تاشو
[ابزار]
folding meter stick
خط کش تاشو
[ابزار]
double meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
drills
دریل ها
[ابزار]
drilling machines
دریل ها
[ابزار]
lifting device
ابزار بالا بر
spatula
[American]
]
کارتک
[ابزار]
scraper
[British
کارتک
[ابزار]
spackle knife
کارتک
[ابزار]
putty knife
کارتک
[ابزار]
diamond-fret
ابزار لوزی
common round
ابزار فیتیله
bird's-break
ابزار رخ منقاری
bench
میز ابزار
hawksbeak
ابزار رخ منقاری
hawksbill
ابزار رخ منقاری
boring machines
دریل ها
[ابزار]
electric drill
دریل
[ابزار]
folding ruler
خط کش جیبی
[ابزار]
drill
دریل
[ابزار]
drilling machine
دریل
[ابزار]
boring machine
دریل
[ابزار]
helve
دسته ابزار
knurled tool
ابزار آج دار
astragulus
ابزار فیتیله ای
milling cutter
ابزار فرزکاری
centering tool
ابزار تمرکز
bumping tool
ابزار خم کاری
brick workers tool
ابزار بنایی
generating tool
ابزار تولید
tool boxes
جعبه ابزار
tool box
جعبه ابزار
head
دهنه ابزار
gosseneck tool
ابزار دوخمی
groupware
گروه ابزار
hand tool
ابزار دستی
tool kit
جعبه ابزار
joiner's hardware
ابزار نجاری
floating tool
ابزار متحرک
flexible drive tool
ابزار گردان
cold heading tool
ابزار سردکار
machine tools
ابزار ماشینی
control equipment
ابزار نظارت
credit instrument
ابزار اعتباری
machine tool
ابزار ماشینی
furniture
ابزار اهنی
firmware
استوار- ابزار
bag
کیف ابزار
tool
ابزار کار
hardware
سخت ابزار
development tools
ابزار توسعه
tool kits
جعبه ابزار
knurled tool
ابزار اج کاری
lathe tool
ابزار تراش
clones
ابزار همزاد
metal cutting tool
ماشین ابزار
manipulandum
ابزار پاسخ
operandum
ابزار پاسخ
clones
ابزار همگن
cloned
ابزار همزاد
metal cutting
فلزبری
[ابزار]
cloned
ابزار همگن
means of production
ابزار تولید
assembly tools
ابزار مونتاژ
groupware
ابزار گروهی
clone
ابزار همزاد
bags
کیف ابزار
clone
ابزار همگن
machine shop tool
ابزار ماشینی
cloning
ابزار همزاد
cloning
ابزار همگن
stock
دسته ابزار و اسلحه
Egyptian gorge
ابزار گچ بری مصری
turnscrew
پیچ گشتی
[ابزار]
edge-roll
ابزار سه ربع گرد
screwdriver
پیچ گشتی
[ابزار]
screwdriver
پیچ گوشتی
[ابزار]
acetylene torch
مشعل استیلن
[ابزار]
turnscrew
پیچ گوشتی
[ابزار]
abrasive tool
ابزار برای سایش
drilling machine
مته برقی
[ابزار]
screwdrivers
پیچ گوشتی ها
[ابزار]
turnscrews
پیچ گوشتی ها
[ابزار]
drill
مته برقی
[ابزار]
boring machine
دستگاه مته
[ابزار]
boring machine
مته برقی
[ابزار]
beak-moulding
[ابزار مغزی آویزان]
box section bed
جعبه ماشینهای ابزار
bush-hammered
ابزار سنگ تراشی
electric drill
دستگاه مته
[ابزار]
electric drill
مته برقی
[ابزار]
conge
[ابزار ربع گرد]
bale breaker
ابزار عدل بازکن
gaskets
نوعی ابزار مخصوص
folding rulers
خط کش های تاشو
[ابزار]
drip-mould
ابزار بند آبچکان
drip-cap
[ابزار بند دماغه آب]
drill
دستگاه مته
[ابزار]
back facing tool
ابزار صیقل کاری
drilling machine
دستگاه مته
[ابزار]
calking mallet
ابزار زفت برداری
plumber's tool
ابزار لوله کشی
machinist tool
ابزار تعمیرکار اتومبیل
grooving tool
ابزار کام کنی
tools of fiscal policy
ابزار سیاست مالی
tools of monetary policy
ابزار سیاست پولی
program development tools
ابزار توسعه برنامه
plain carbon tool steel
فولاد ابزار غیرالیاژی
ballcock
سیفون و ابزار متصل به آن
ballcocks
سیفون و ابزار متصل به آن
pocket rules
خط کش های تاشو
[ابزار]
toolhead
ابزار نگهدار اتومبیل
adaptation kit
جعبه ابزار تطبیق
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
policy instrument
ابزار اجرای سیاست
portable electric tool
ابزار الکتریکی دستی
precision engineering
مهندسی ابزار دقیق
software tool
ابزار نرم افزار
precision engineering
تکنیک ابزار دقیق
torch bearer
مشعل دار
[ابزار]
templet
کشو ابزار زنی
lay out tool
ابزار صفحه ارایی
tool set
دست ابزار تعمیروسایل
cutting guide
راهنمای برش
[ابزار]
control panel device
ابزار تابلوی کنترل
contractors tool
ابزار حرفه ساختمان
pocket rules
خط کش های جیبی
[ابزار]
folding rulers
خط کش های جیبی
[ابزار]
common tool set
دست ابزار عمومی
combination toolholder
ابزار نگهدار چندگانه
metal cutting saw
اره فلزی
[ابزار]
drilling tool
ابزار مته کاری
gasket
نوعی ابزار مخصوص
molder's tool
ابزار قالب گیری
wheel barrow
فرغون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
wheel barrow
فرقون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
weheelbarrow
فرقون
[ساخت و ساختمان]
[ابزار]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com