Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
English
Persian
small tool
ابزار کوچک
Search result with all words
widget
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
baguet
[ابزار برجسته کاری کوچک]
baguette
[ابزار برجسته کاری کوچک]
nagnet
[ابزار برجسته کاری کوچک]
bagnette
[ابزار برجسته کاری کوچک]
Other Matches
tool
دارای ابزار کردن بصورت ابزار دراوردن
control equipment
ابزار وارسی ابزار پایش
broaching
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broach
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
gemmule
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
jigger
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increment
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increments
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
knobble
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
لیوان کوچک پیمانه کوچک
applet
1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
doodad
ابزار
device
ابزار
implements
ابزار
gadget
ابزار
gadgets
ابزار
tools
ابزار
doodads
ابزار
devices
ابزار
implementing
ابزار
implemented
ابزار
implement
ابزار
locking device
ابزار
carpenter's rule
خط کش
[ابزار]
double meter stick
[American]
خط کش
[ابزار]
folding rule
خط کش
[ابزار]
folding meter stick
خط کش
[ابزار]
instrument
ابزار
yardstick
خط کش
[ابزار]
yard stick
خط کش
[ابزار]
folding ruler
خط کش
[ابزار]
instrumentation
ابزار
hardware
ابزار
tool
ابزار
drilling machines
دریل ها
[ابزار]
drilling machine
دریل
[ابزار]
drill
دریل
[ابزار]
electric drill
دریل
[ابزار]
spatula
[American]
]
کارتک
[ابزار]
workbox
جعبه ابزار
boring machines
دریل ها
[ابزار]
clones
ابزار همزاد
boring machine
دریل
[ابزار]
drills
دریل ها
[ابزار]
electric drills
دریل ها
[ابزار]
folding ruler
خط کش تاشو
[ابزار]
folding yardstick
[metric]
خط کش تاشو
[ابزار]
vernier caliper
قطرسنج
[ابزار]
firmware
استوار- ابزار
turning tool
ابزار تراشکاری
furniture
ابزار اهنی
machine tool
ابزار ماشینی
pocket rule
خط کش تاشو
[ابزار]
folding metre stick
[British]
خط کش تاشو
[ابزار]
folding meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
pocket rule
خط کش جیبی
[ابزار]
bag
کیف ابزار
folding meter stick
[American]
خط کش جیبی
[ابزار]
folding metre stick
[British]
خط کش جیبی
[ابزار]
folding ruler
خط کش جیبی
[ابزار]
folding yardstick
[metric]
خط کش جیبی
[ابزار]
cloning
ابزار همزاد
knurled tool
ابزار آج دار
sliding caliper
قطرسنج
[ابزار]
calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
calipers
قطرسنج
[ابزار]
hawksbill
ابزار رخ منقاری
hawksbeak
ابزار رخ منقاری
vernier calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
sliding caliper
کولیس
[ابزار]
vernier caliper
کولیس
[ابزار]
astragulus
ابزار فیتیله ای
vernier calliper
[British]
قطرسنج
[ابزار]
angle-roll
ابزار گرد
helve
دسته ابزار
astragal
ابزار فیتیله ای
calliper
[British]
کولیس
[ابزار]
calipers
کولیس
[ابزار]
instrument panels
پیشخوان ابزار
instrument panels
پهنهی ابزار
head
دهنه ابزار
tool box
جعبه ابزار
tool
ابزار کار
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
putty knife
کارتک
[ابزار]
spackle knife
کارتک
[ابزار]
diamond-fret
ابزار لوزی
common round
ابزار فیتیله
machine tools
ابزار ماشینی
bench
میز ابزار
hardware
سخت ابزار
physical device
ابزار مادی
bird's-break
ابزار رخ منقاری
tool kits
جعبه ابزار
tool kit
جعبه ابزار
tool boxes
جعبه ابزار
scraper
[British
کارتک
[ابزار]
hand tool
ابزار دستی
toll steel
فولاد ابزار
cold heading tool
ابزار سردکار
plier
انبردست
[ابزار]
joiner's hardware
ابزار نجاری
knurled tool
ابزار اج کاری
milling tool
ابزار فرزکاری
milling cutter
ابزار فرزکاری
lifting device
ابزار بالا بر
tool holder
ابزار گیر
tool maker
ابزار ساز
tool maker
ابزار مند
tool set
دست ابزار
lathe tool
ابزار تراش
tool sharpener
ابزار چاق کن
metal cutting tool
ماشین ابزار
skiving tool
ابزار تراش
centering tool
ابزار تمرکز
groupware
ابزار گروهی
moulding templet
ابزار کشویی
moulding plane
رنده ابزار
steelwork
ابزار پولادین
groupware
گروه ابزار
assembly tools
ابزار مونتاژ
brick workers tool
ابزار بنایی
bumping tool
ابزار خم کاری
gosseneck tool
ابزار دوخمی
floating tool
ابزار متحرک
flexible drive tool
ابزار گردان
tax instrument
ابزار مالیاتی
planishing tool
ابزار پرداخت
toolbox
جعبه ابزار
control equipment
ابزار نظارت
toolroom
اتاق ابزار
clone
ابزار همزاد
clone
ابزار همگن
carpenter's rule
خط کش تاشو
[ابزار]
operandum
ابزار پاسخ
double meter stick
[American]
خط کش تاشو
[ابزار]
manipulandum
ابزار پاسخ
folding meter stick
خط کش تاشو
[ابزار]
machine shop tool
ابزار ماشینی
folding rule
خط کش تاشو
[ابزار]
yardstick
خط کش تاشو
[ابزار]
bags
کیف ابزار
cloned
ابزار همگن
cloned
ابزار همزاد
development tools
ابزار توسعه
cloning
ابزار همگن
precision tool
ابزار دقیق
toolhouse
انبار ابزار
generating tool
ابزار تولید
credit instrument
ابزار اعتباری
metal cutting
فلزبری
[ابزار]
clones
ابزار همگن
means of production
ابزار تولید
yard stick
خط کش تاشو
[ابزار]
small scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
small-scale
طبلک کوچک مقیاس نقشه مقیاس کوچک
drilling tool
ابزار مته کاری
precision engineering
مهندسی ابزار دقیق
precision engineering
تکنیک ابزار دقیق
program development tools
ابزار توسعه برنامه
portable electric tool
ابزار الکتریکی دستی
plumber's tool
ابزار لوله کشی
policy instrument
ابزار اجرای سیاست
gaskets
نوعی ابزار مخصوص
plain carbon tool steel
فولاد ابزار غیرالیاژی
grooving tool
ابزار کام کنی
hot working die
ابزار عملیات حرارتی
bale breaker
ابزار عدل بازکن
lay out tool
ابزار صفحه ارایی
metal cutting saw
اره فلزی
[ابزار]
beak-moulding
[ابزار مغزی آویزان]
torch bearer
مشعل دار
[ابزار]
bush-hammered
ابزار سنگ تراشی
conge
[ابزار ربع گرد]
drip-cap
[ابزار بند دماغه آب]
drip-mould
ابزار بند آبچکان
edge-roll
ابزار سه ربع گرد
Egyptian gorge
ابزار گچ بری مصری
screwdriver
پیچ گوشتی
[ابزار]
turnscrew
پیچ گوشتی
[ابزار]
stock
دسته ابزار و اسلحه
molder's tool
ابزار قالب گیری
screwdriver
پیچ گشتی
[ابزار]
turnscrew
پیچ گشتی
[ابزار]
screwdrivers
پیچ گوشتی ها
[ابزار]
turnscrews
پیچ گوشتی ها
[ابزار]
machinist tool
ابزار تعمیرکار اتومبیل
electric drill
مته برقی
[ابزار]
drilling machine
دستگاه مته
[ابزار]
box section bed
جعبه ماشینهای ابزار
ballcock
سیفون و ابزار متصل به آن
calking mallet
ابزار زفت برداری
software tool
ابزار نرم افزار
boring machine
دستگاه مته
[ابزار]
folding rulers
خط کش های تاشو
[ابزار]
toolhead
ابزار نگهدار اتومبیل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com