English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (1 milliseconds)
English Persian
submerged fall ابشار مستغرق
Other Matches
wrapt مستغرق
rapt in meditation مستغرق
recollect مستغرق شدن در
recollecting مستغرق شدن در
recollects مستغرق شدن در
recollected مستغرق شدن در
overwhelmed with reflection مستغرق اندیشه
snow under مستغرق ساختن
submerged intake ابگیر مستغرق
overwhelm مستغرق دراندیشه شدن
sliding sluices دریچه کشویی مستغرق
overwhelms مستغرق دراندیشه شدن
partially drowned jet فوران نیمه مستغرق
overwhelmed مستغرق دراندیشه شدن
absorb تحلیل بردن مستغرق بودن
swamps دچار کردن مستغرق شدن
swamp دچار کردن مستغرق شدن
swamping دچار کردن مستغرق شدن
swamped دچار کردن مستغرق شدن
absorbs تحلیل بردن مستغرق بودن
snow under بیش ازحدتوانایی در کاری مستغرق شدن
mergers حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
merger حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
self forgetful نفس خود را فراموش کرده مستغرق در عالم خارج ازخود
dunks ابشار
waterfalls ابشار
dunking ابشار
dunk ابشار
dunked ابشار
overhead ابشار
fall ابشار
overhand ابشار
waterfall ابشار
cataracts مه ابشار
cascades ابشار
cascaded ابشار
falls ابشار
cascade ابشار
cascading ابشار
cataract مه ابشار
cascaded ابشار کوچک
lin ابشار پرتگاه
cataract ابشار بزرگ
barrel drop ابشار لولهای
inclined fall ابشار شیبدار
cascade ابشار کوچک
stepped fall ابشار پلکانی
electron cascade ابشار الکترونی
cataracts ابشار بزرگ
vertical drop ابشار قائم
linn ابشار پرتگاه
cascades ابشار کوچک
niagara nexus ابشار سیل
cascading ابشار کوچک
icefall ابشار یخی
cascade بشکل ابشار ریختن
blocks دفاع در مقابل ابشار
spike over the block ابشار از بالای دفاع
toss ball against a wall تمرین ابشار با دیوار
blocked دفاع در مقابل ابشار
block دفاع در مقابل ابشار
syphon well drop ابشار با چاهک و لوله
cascaded بشکل ابشار ریختن
stuffed ابشار در حلقه بسکتبال
stuffs ابشار در حلقه بسکتبال
cascading بشکل ابشار ریختن
check and drop structure ابشار تنظیم سطح اب
stuff ابشار در حلقه بسکتبال
glasic type drop ابشار شیب دار
impluse voltage cascade ابشار فشار ضربهای
niagara رودخانه و ابشار نیاگارا
cascades بشکل ابشار ریختن
smacked ضربه محکم در هنگام ابشار
smacks ضربه محکم در هنگام ابشار
pierce the block ابشار محکم غیرقابل دفاع
smack ضربه محکم در هنگام ابشار
spike past the block ابشار را پشت پای مدافعان کوبیدن
smash ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
smashes ضربه پرقدرت از بالای سر ابشار زدن
put away ابشار پرتاب به خارج رینگ بوکس
plene administravit بر این مبنا که اموال متوفی مستغرق دیونش شده است و دیگر چیزی باقی نمانده است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com