Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 108 (6 milliseconds)
English	Persian
halophile	ابشور گرای
Other Matches
transit bearing	گرای انتقالی گرای عبور کشتی یا هواپیما
skeptic	شک گرای
assumed azimuth	گرای فرضی
segregationist	جدایی گرای
saprophytic	پوده گرای
nudist	برهنگی گرای
ruralist	روستا گرای
sectarian	فرقه گرای
unitary	توحید گرای
magnetic azimuth	گرای مغناطیسی
individualists	فرد گرای
individualist	فرد گرای
separatist	جدا گرای
heliotrope	افتاب گرای
solipsist	نفس گرای
realistically	راستین گرای
realistically	تحقق گرای
relative bearing	گرای نسبی
back azimuth method	گرای وارونه
communalist	اشتراکی گرای
lipophilic	چربی گرای
meliorist	بهبود گرای
incalescent	گرما گرای
oxyphil	اسید گرای
oxyphile	اسید گرای
photophilic	نور گرای
grid bearing	گرای شبکه
grid azimuth	گرای شبکه
evolutionist	فرگشت گرای
equalitarian	تساوی گرای
dermotropic	پوست گرای
pneumotropic	ریه گرای
pragmatist	مصلحت گرای
compass direction	گرای مغناطیسی
progressivist	پیشرفت گرای
compass azimuth	گرای مغناطیسی
realistic	راستین گرای
realistic	تحقق گرای
feudal	تیول گرای
impressionist	برداشت گرای
impressionists	برداشت گرای
structuralist	ساخت گرای
egalitarian	تساوی گرای
centralists	مرکز گرای
centralist	مرکز گرای
capitalists	سرمایه گرای
capitalist	سرمایه گرای
doctrinaire	ایین گرای
nationalists	ملت گرای
nationalist	ملت گرای
structuralists	ساخت گرای
supremacist	برتری گرای
supremacists	برتری گرای
socialist	جامعه گرای
militarists	جنگ گرای
true azimuth	گرای حقیقی
realist	راستین گرای
realist	تحقق گرای
theist	یزدان گرای
materialists	ماده گرای
materialist	ماده گرای
theocentric	خدا گرای
realists	راستین گرای
militarist	جنگ گرای
ultramodernist	فرانو گرای
unitarian	توحید گرای
extroverts	برون گرای
extrovert	برون گرای
escapist	گریز گرای
escapists	گریز گرای
socialists	جامعه گرای
realists	تحقق گرای
regionalistic	منطقهای ناحیه گرای
regionalist	منطقهای ناحیه گرای
visionaries	الهامی رویا گرای
reactionary	مخالفت گرای بی منطق
hygrophyte	گیاه رطوبت گرای
corrected azimuth	گرای تصحیح شده
reactionaries	مخالفت گرای بی منطق
visionary	الهامی رویا گرای
azimuth	گرای نجومی راس القدم
azimuth angle	زاویه گرای نجومی هواپیما
closing azimuth error	اشتباه گرای بستن پیمایش
compass azimuth	گرای قطب نمای کشتی
back azimuth method	گرای معکوس در اخراج اشعه
imperialistic	استعمار گرای بهره جویانه
true azimuth	سمت حقیقی گرای جغرافیایی
quixotic	ارمان گرای وابسته به دان کیشوت
layihg azimuth	گرای روانه کردن لوله توپ
traditionalist	پیرو روایات وسنن سنت گرای
traditionalists	پیرو روایات وسنن سنت گرای
conversion angle	زاویه تبدیل گرای مسیر ناو
gyroscopes	وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarists	ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
gyroscope	وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
militarist	ارتش گرای هواخواه توسعه یا سیاست نظامی
introverts	شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
introvert	شخصی که متوجه بباطن خود است خویشتن گرای
ozone	نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
steer	در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steered	در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers	در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons	در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon	در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
azimuth deviation	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
ascendant	فراز جو فراز گرای
apl	یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com