Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (11 milliseconds)
English	Persian
sluicy	ابگیر مانند
Other Matches
tankage	ابگیر
weathering	ابگیر
intakes	ابگیر
intake	ابگیر
basins	ابگیر
pool	ابگیر
basin	ابگیر
riser	ابگیر
penstock	ابگیر
pooled	ابگیر
swamp	ابگیر
swamped	ابگیر
pools	ابگیر
sluice	ابگیر
sluiced	ابگیر
swamping	ابگیر
swamps	ابگیر
sluices	ابگیر
pipe outlet	ابگیر لولهای
intake of a well	ابگیر یک چاه
outlet	دهانه ابگیر
intake area	منطقه ابگیر
intake	دهانه ابگیر
height of rise	ارتفاع ابگیر
tidal flats	زمینهای ابگیر
basined	دارای ابگیر
barrel outlet	ابگیر لولهای
outlets	دهانه ابگیر
turnout	دهانه ابگیر
receiving basin	حوضچه ابگیر
submerged intake	ابگیر مستغرق
intakes	دهانه ابگیر
spur offtake	ابگیر مستقیم
fen	زمین ابگیر
fens	زمین ابگیر
direct outlet	ابگیر مستقیم
turnouts	دهانه ابگیر
turnout area	ابخور یک ابگیر توزیع
outlets	رانش ابگیر توزیع
take out gate	دریچه ابگیر ابیاری
river basin	ابگیر یا حوضه رودخانه
catchment area	حوزه ابخیز ابگیر
catchment areas	حوزه ابخیز ابگیر
basin	حوزه رودخانه ابگیر
basins	حوزه رودخانه ابگیر
outlet	رانش ابگیر توزیع
branch head	دهانه ابگیر نهر درجه یک
barrel offtake regulator	دهانه ابگیر با لوله دریچه دار
bayed	مخزن پشت ابگیر دهانه بند
baying	مخزن پشت ابگیر دهانه بند
bay	مخزن پشت ابگیر دهانه بند
bays	مخزن پشت ابگیر دهانه بند
causeway	راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
causeways	راه خاکی یا بنائی در زمین ابگیر
bushbabies	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby	گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
aerofoil type offtake regulator	دهانه ابگیر خودکار با جریان معکوس به فرم ائرودینامیک
lamellate	لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous	فسیل مانند سنگواره مانند
adjustable wheel	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
delivery channel	نهر فرعی یا نهر ابگیر
analogous	مانند
capillaceous	مانند نخ
unapproachable	بی مانند
goatish	بز مانند
unprecedentedly	بی مانند
fulidal	اب مانند
tendinous	بی مانند
fluty	نی مانند
capitate	مانند سر
floriform	گل مانند
penniform	پر مانند
etc	و مانند آن
etcetera	و مانند ان
encephaloid	مخ مانند
plumose	پر مانند
mammilary	مانند
vide	مانند
reedier	نی مانند
reediest	نی مانند
reedy	نی مانند
impish	جن مانند
similar	مانند
unprecedented	بی مانند
inimitable	بی مانند
plumelike	پر مانند
incomparable	بی مانند
blotchy	لک مانند
womanlike	زن مانند
without an e.	بی مانند
threadlike	نخ مانند
thready	نخ مانند
filiform	نخ مانند
pipelike	نی مانند
feathery	پر مانند
unequaled	بی مانند
tough	پی مانند
string	نخ مانند
argillaceous	رس مانند
tougher	پی مانند
argillaceous	گل مانند
icily	یخ مانند
as	مانند
near-	مانند
lambdoid	مانند
aquiform	اب مانند
neared	مانند
nearer	مانند
nearest	مانند
analogue	مانند
foggy	مانند مه
inapproachable	بی مانند
simulant	مانند
near	مانند
myrtle formed	اس مانند
toughest	پی مانند
arundinaceous	نی مانند
analogues	مانند
frothy	کف مانند
similiar	مانند
foggier	مانند مه
foggiest	مانند مه
nearing	مانند
nears	مانند
anthoid	گل مانند
unparalleled	بی مانند
after the example of	مانند
mammilliform	مانند
analog	مانند
unique	بی مانند
liplike	لب مانند
uniquely	بی مانند
and so on	و مانند ان
gypsiferous	گچ مانند
castellated	دژ مانند
unequalled	بی مانند
anguine	مار مانند
coroniform	تاج مانند
prurigmous	مانند خنش
corpuscular	گویچه مانند
deiform	خدا مانند
crinoid	زنبق مانند
corvine	کلاغ مانند
porky	مانند خوک
dermatoid	پوست مانند
baccate	توت مانند
cowish	گاو مانند
dendriform	مانند درخت
parchmenty	پوست مانند
annular	حلقه مانند
deltoideus	مانند دال
cystoid	مانند مثانه
cuticular	پوست مانند
aphthoid	برفک مانند
bursiform	کیف مانند
cryptand	حجره مانند
culicoid	پشه مانند
ctenoid	شانه مانند
scalelike	ترازو مانند
apelike	میمون مانند
pouchy	کیسه مانند
deltoid	مانند دال
anthracoid	مانند گنده
argillaceous	مانند خاک رس
arciform	قوس مانند
sciuroid	سنجاب مانند
arborescent	شاخه مانند
sciurine	سنجاب مانند
sacciform	کیسه مانند
cucullated	مانند خودیاباشلق
bosomy	پستان مانند
saclike	کیسه مانند
carneous	گوشت مانند
carunculate	مانند لحیمه
ceraceous	مانند موم
ceratoid	شاخ مانند
rhizoid	ریشه مانند
charry	زغال مانند
rheumatoid	مانند روماتیسم
chondroid	غضروف مانند
reniform	کلیه مانند
reeding	طرح نی مانند
saccate	کیسه مانند
canaliculate	ابراه مانند
campanulate	زنگ مانند
rocklike	خاره مانند
boxy	جعبه مانند
brach	تازی مانند
boll	برامدگی مانند
billowy	موج مانند
resembled	مانند بودن
rodlike	میله مانند
benzenoid	بنزن مانند
bursiform	کیسه مانند
butyric	کره مانند
cadaveric	لاشه مانند
cicatricial	مانند اثرزخم
cinderous	خاکستر مانند
scabious	دله مانند
as usual	مانند همیشه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com