English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (6 milliseconds)
English Persian
the water was overknee اب از زانو میگذشت
Other Matches
buckles زانو شدن خمیدگی زانو
buckled زانو شدن خمیدگی زانو
buckle زانو شدن خمیدگی زانو
alpha herculis الفا- زانو زده الفا- بر زانو نشسته
poplitaeal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
trap زانو
knapper زانو
elbow زانو
elbowed زانو
elbows زانو
knee زانو
hiza زانو
goose neck زانو
geniculation زانو
pipe bend or knee زانو
knees زانو
gooseneck زانو
knee deep زانو رس
kneeler زانو زن
marrow bones زانو
mooreup زانو
knee high تا زانو
marrow bone زانو
knee-deep زانو رس
hercules زانو زده
to bend the knee خم کردن زانو
overknee از زانو گذرنده
popliteal artery شریان پس زانو
popliteal tendon پی زیر زانو
tendimitis ورم زانو
kneepan کاسه زانو
knee joint مفصل زانو
scutum کاسه زانو
knee cap گنده زانو
popliteus ماهیچه پس زانو
knee cap کاسه زانو
tendinitis ورم زانو
knee pan کاسه زانو
knee piece زانو بند
kneehole جای زانو
patellae کشکک زانو
kneeling position وضعیت به زانو
knee hole جای زانو
genuflexion خم کردن زانو
genuflection خم کردن زانو
marrow bone قاب زانو
kneels زانو زدن
kneeled زانو زدن
kneel زانو زدن
weak-kneed سست زانو
weak kneed سست زانو
kneecaps کاسه زانو
kneecap کاسه زانو
hock ختمی پس زانو
herculis زانو زده
patellae کاسه زانو
patella کشکک زانو
patella کاسه زانو
knee-high بلند تا سر زانو
marrow bones قاب زانو
genuflect زانو خم کردن
genuflected زانو خم کردن
genuflecting زانو خم کردن
knees زانو دارکردن
knee زانو دارکردن
knee joint زانو زانویی
cross legged چهار زانو
genuflects زانو خم کردن
down on your knees زانو بزنید
patellar مانند کاسه زانو
patellar tendon زردپی کشکک زانو
patellate مانند کاسه زانو
hercules بر زانو نشسته راقص
avalement حالت فنری زانو
herculis بر زانو نشسته راقص
knee jerk reflex بازتاب پرش زانو
knee pain زانو درد [پزشکی]
patellar reflex بازتاب پرش زانو
housemaid's knee اماس کاسه زانو
popliteal tendon وتر پشت زانو پی
to kneel پیش کسی زانو زدن
knee-jerk حرکت غیر ارادی زانو
to bow one's knee or back زانو یا کمر کسی خم شدن
kneehole جای زانو ویادرزیر میزتحریر
bermuda shorts شلوار کوتاه تا زیر زانو
hamstring زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung زردپی طرفین حفره پشت زانو
knuckle kneed دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
kow-tow زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-tows زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towed زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towing زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
tinga پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
kill spring فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
knee paddling پاروزدن تخته موج با دست روی زانو
knock knee کجی زانو به درون دراثرمرض یا نرسیدن موادغذایی
if the knee is affected اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
knickers شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
mantelletta شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
goose step رژه روی بابدن راست و بدون خم کردن زانو
patelliform مانند کاسه زانو بشکل قاب یا دوری یا طشت
surfer's knot ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
body stockings جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
body stocking جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
goose step رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
knee drop فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com