English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (3 milliseconds)
English Persian
the rear vassals اتباع تیولدار
Other Matches
feudary تیولدار
feudal تیولدار
thegn تیولدار ازاده
thane تیولدار ازاده
feudatory زیردست تیولدار
liege man هم بیعت نسبت به تیولدار وفادار
subjects اتباع
subjecting اتباع
subjected اتباع
subject اتباع
nationals اتباع
foreign nationals اتباع خارجه
foreign subjects اتباع بیگانه
heriot مالیات یاحقی که پس از مرگ تیولدار به لرد یا امیرپرداخته میشده
bill of rights اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
capitulation تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
letter of marque پروانه دستگیر کردن کشتی بازرگانی دشمن و غارت کردن اتباع ایشان
consul نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consuls نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com