Dictiornary-Farsi | اتحاد اتحادیه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)

English	Persian
union	اتحاد اتحادیه
unions	اتحاد اتحادیه


Other Matches

e f t a (european free trade association	اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
western european union	اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
unionism	اصول تشکیلات اتحادیه اتحادیه گرایی
union shop	یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
alliances	اتحاد
unions	اتحاد
leagues	اتحاد
union	اتحاد
unity	اتحاد
accretion	اتحاد
consolidation	اتحاد
league	اتحاد
confederation	اتحاد
confederations	اتحاد
conferderation	اتحاد
federative	اتحاد
integrity	اتحاد
injunctions	اتحاد
injunction	اتحاد
alliance	اتحاد
federal	اتحاد
togetherness	اتحاد
identity	اتحاد
identities	اتحاد
solidarity	اتحاد
incorporation	اتحاد
monetary convention	اتحاد ارزی
monetary convention	اتحاد پولی
sodality	اتحاد یگانگی
military convention	اتحاد نظامی
mathematical identity	اتحاد ریاضی
ties	اتحاد وابستگی
confederacies	اتحاد پیوند
unison	اتحاد اتفاق
consolidation	ترکیب اتحاد
diphthong	اتحاد دو صوت
diphthongs	اتحاد دو صوت
confederacy	اتحاد پیوند
tie	اتحاد وابستگی
defensive league	اتحاد دفاعی
syneresis	اتحاد دو حرف
unions	اتحاد سازش
unions	اتحاد واتفاق
unitive	موجد اتحاد
marriage	یگانگی اتحاد
union	اتحاد سازش
marriages	یگانگی اتحاد
Soviet Union	اتحاد شوروی
coalition	اتحاد موقتی
union	اتحاد واتفاق
disunity	عدم اتحاد
coalitions	اتحاد موقتی
associations	معاشرت اتحاد
association	معاشرت اتحاد
unifiable	قابل اتحاد
spirit de corps	روح یگانگی و اتحاد
synoecy	اتحاد واتفاق الحاق
leagues	اتحاد متحد کردن
synoeky	اتحاد واتفاق الحاق
pentarchy	اتحاد پنج حکومت
unionist	هواخواه اتحاد و یگانگی
unionists	هواخواه اتحاد و یگانگی
solidarity	بهم پیوستگی [اتحاد]
misalliance	اتحاد وائتلاف نامناسب
triumvir	عضو اتحاد سه گانه
league	اتحاد متحد کردن
bands	دستهء موسیقی اتحاد
band	دستهء موسیقی اتحاد
slur	خط اتحاد لکه ننگ
slurs	خط اتحاد لکه ننگ
slurring	خط اتحاد لکه ننگ
slurred	خط اتحاد لکه ننگ
Soviets	هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
pentarchy	اتحاد پنج نیرو یاپنج حس
post union	اتحاد پستی بین المللی
pan americanism	طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
Soviet	هیئت حاکمه اتحاد جماهیرشوروی
integration	یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
misjoinder	اتحاد ناصحیح وتبانی اصحاب دعوی
blocks	اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block	اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blocked	اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blocs	جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
bloc	جعبه قرقره اتحاد دو یاچند دسته بمنظورخاصی
fraternity	اتحادیه
union	اتحادیه
federations	اتحادیه
federation	اتحادیه
confederacies	اتحادیه
confederacy	اتحادیه
unions	اتحادیه
fraternities	اتحادیه
guild	اتحادیه
guilds	اتحادیه
league	اتحادیه
leagues	اتحادیه
defensive league	اتحادیه دفاعی
economic union	اتحادیه اقتصادی
incorporator	کارمند اتحادیه
industrial union	اتحادیه صنعتی
labor service	اتحادیه کارگران
customs union	اتحادیه گمرکی
wheels	اتحادیه ورزشی
association football	اتحادیه فوتبال
business union	اتحادیه بازرگانی
citcuit	اتحادیه بازیها
company union	اتحادیه شرکت
corporativism	صنف اتحادیه
craft union	اتحادیه صنفی
custom union	اتحادیه گمرکی
labour union	اتحادیه کارگران
labourunion	اتحادیه کارگران
lague	مجمع اتحادیه
vertical union	اتحادیه صنعتی
circuits	اتحادیه کنفرانس
union <adj.>	اتحادیه صنفی
circuit	اتحادیه کنفرانس
union <adj.>	اتحادیه کارگری
syndicalism	اتحادیه گرایی
union <adj.>	اتحادیه بازرگانی
offensive league	اتحادیه تهاجمی
European Union [EU]	اتحادیه اروپا
trade union	اتحادیه تجاری
unionist	عضو اتحادیه
trade unions	اتحادیه اصناف
trade unions	اتحادیه تجاری
trade unions	اتحادیه صنفی
trade unions	اتحادیه کارگری
trade unions	اتحادیه بازرگانی
trade unions	اتحادیه تجارتی
syndicates	اتحادیه صنفی
unionists	عضو اتحادیه
trade union	اتحادیه صنفی
trade union	اتحادیه اصناف
trade union	اتحادیه بازرگانی
corporatism	صنف اتحادیه
trade union	اتحادیه تجارتی
syndicate	اتحادیه صنفی
trade union	اتحادیه کارگری
labor unions	اتحادیه کارگران
trades unions	اتحادیه بازرگانی
trades unions	اتحادیه تجارتی
labor union	اتحادیه کارگران
wheel	اتحادیه ورزشی
labor union	اتحادیه کارگری
wheeling	اتحادیه ورزشی
labor unions	اتحادیه کارگری
trades unions	اتحادیه اصناف
trades unions	اتحادیه صنفی
trades unions	اتحادیه کارگری
trades unions	اتحادیه تجاری
to unionize [American E]	بشکل اتحادیه درآوردن
to unionise [British E]	بشکل اتحادیه درآوردن
unions	پیوند اتحادیه اتصالی
trusted	اتحادیه شرکتها ائتلاف
trust	اتحادیه شرکتها ائتلاف
trade unionists	عضو اتحادیه صنفی
trade unionist	عضو اتحادیه صنفی
syndicates	اتحادیه تشکیل دادن
trusts	اتحادیه شرکتها ائتلاف
union	پیوند اتحادیه اتصالی
non union	جدا از اتحادیه صنفی
carpet exporters union	اتحادیه صادرکنندگان فرش
syndicates	تشکیل اتحادیه دادن
syndicate	اتحادیه تشکیل دادن
syndicator	تشکیل دهنده اتحادیه
divisions	اتحادیه باشگاههای حرفهای
syndicate	تشکیل اتحادیه دادن
leaguer	محاصره عضو اتحادیه
international union	اتحادیه بین المللی
pan american union	اتحادیه پان امریکن
hanse	اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
division	اتحادیه باشگاههای حرفهای
f.a cup	جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
guilds	اتحادیه محل اجتماع اصناف
cartels	اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
guild	اتحادیه محل اجتماع اصناف
syndicalism	پیروی از اصول اتحادیه صنفی
the miner's f.	اتحادیه یاپیمان کان کنان
cartel	اتحادیه صاحبان صنایع مشابه
u.f.a cup	جام اتحادیه باشگاههای اروپا
unionised	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
federate	متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
federated	متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
unionising	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionizing	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
trade unionism	پیروی از اصول وروشهای اتحادیه اصناف
federates	متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
unionises	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
stock exchnge	بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
a ban from flying in the EU	قدغن پرواز در [منطقه] اتحادیه اروپا
nonunion	کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
federating	متحد شدن اتحادیه تشکیل دادن
afips	اتحادیه امریکایی انجمنهای پردازش اطلاعات
unionize	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionized	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionizes	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
unionization	متحد کردن بشکل اتحادیه دراوردن
ORIA	اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
craft union	اتحادیه متشکل از متخصصین فن یاصنعت یا حرفه خاص