English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
adopter اتخاذ کننده
Other Matches
adopt اتخاذ کردن
adoption اختیار اتخاذ
adopt اتخاذ کردن
embracement قبول اتخاذ
adoptable اتخاذ کردنی
assumption اتخاذ قصد
arrive at a conclusion اتخاذ تصمیم کردن
determine اتخاذ تصمیم کردن
determines اتخاذ تصمیم کردن
determining اتخاذ تصمیم کردن
arbitrament قدرت اتخاذ تصمیم
take note اتخاذ سند کردن
take a decision اتخاذ تصمیم کردن
take a dicision اتخاذ تصمیم کردن
to a dapt a policy رویهای اتخاذ کردن
orrive at a conclusion اتخاذ تصمیم کردن
policy implication کاربردسیاست اتخاذ شده در عمل
cites اتخاذ سند کردن گفتن
he took a different view نظریه دیگری اتخاذ کرد
cite اتخاذ سند کردن گفتن
cited اتخاذ سند کردن گفتن
to take a course رویه ایی را اتخاذ کردن
citing اتخاذ سند کردن گفتن
counter revolution عملیاتی و تدابیری که بعد از وقوع انقلاب برای خنثی کردن ان انجام و اتخاذ میشود
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
adopts قبول کردن اتخاذ کردن
adopts اتخاذ کردن اقتباس کردن
adopting قبول کردن اتخاذ کردن
adopting اتخاذ کردن اقتباس کردن
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
favourer یاری کننده مساعدت کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
presenter ارائه کننده معرفی کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fillets پر کننده
filleted پر کننده
hoppers لی لی کننده
filleting پر کننده
deflective کج کننده
surfy کف کننده
mauler له کننده
fillet پر کننده
hopper لی لی کننده
skittish رم کننده
mumbler من من کننده
crusher له کننده
repudiationist رد کننده
deletive حک کننده
syncopator غش کننده
thinner کم کننده
renunciant کننده
jaberer پچ پچ کننده
renunciant رد کننده
refutatory رد کننده
refuser رد کننده
abjurer or abjuror کننده
refutative رد کننده
swooner غش کننده
mitigative کم کننده
fizzy کف کننده
mitigatory کم کننده
crepitant خش خش کننده
solvents اب کننده
noncommittal رد کننده
fillers پر کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
percutient دق کننده
prattfall پچ پچ کننده
bidder کننده
whisperer پچ پچ کننده
prater پچ پچ کننده
bandwidth یچ کننده
solvent اب کننده
rebutter رد کننده
trackers پی کننده
catterer پچ پچ کننده
commulator یک سو کننده
doer کننده
tracker پی کننده
filler پر کننده
solver حل کننده
benders خم کننده
attacking تک کننده
ear-splitting کر کننده
attenuant اب کننده
doers کننده
squasher له کننده
squelcher له کننده
fluxing oil اب کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com