English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
pins اتصالات فلزی کوچک روی یک DIP
Other Matches
edge اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
edges اتصال طولانی که حاوی اتصالات فلزی است و اجازه تماس الکتریکی به کارت لبه میدهد
carbide tip صفحه کوچک فلزی سخت
eyelet ring حلقه کوچک فلزی که درسوراخ پارچه ومانندان میگذارندکه زودپاره
ball printer چاپگری که از توپ فلزی کوچک روی سط حی که حروف شکل می گیرند تشکیل شده است
ISP شرکتی که حاوی یکی از اتصالات داغی است که اتصالات اینترنت و فروش را ممکن می سازد تا کاربران خصوصی از طریق آن به اینترنت دستیابی داشته باشند
ball bearings چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
BNC connector متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
plates : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
moorings اتصالات
fittings اتصالات
fitting اتصالات
lashings اتصالات
connections اتصالات
distribution board تابلوی اتصالات
shear connections اتصالات برشی
electrical connections اتصالات الکتریکی
gold contacts اتصالات الکتریکی
grout ملاط پرکننده اتصالات
telephone switching technique اصول اتصالات تلفنی
top hamper اتصالات فوقانی ناو
accumulator switchboard تابلوی اتصالات اکومولاتور
fasteners اتصالات اتصال دهنده
telephone switchboard قفسه اتصالات مراکز تلفن خودکار
ieee استاندارد بیان کننده اتصالات داده با......... و........
petty cash صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
cabled تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
brake rigging اتصالات ترمز لوکوموتیو تقویت کنندههای ترمزلوکوموتیو
cable تمام کابلها اتصالات و تابلو ها در یک اداره یا ساختمان
inductive coupling شفت مکانیکی که توسط اتصالات مغناطیسی میچرخد
gemmule یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
networks اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
networking اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
widget آلت کوچک [ابزار ] [اسباب مکانیکی کوچک]
motherboard که حاوی بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای دیگر است
bsc استاندارد برای اتصالات ارتباطی رسانههای با سرعت متوسط / بالا
breakout box وسیلهای وضیعت خط وط بین واسط ه ها یا کابل ها یا اتصالات را نشان میدهد
increment فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
increments فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board تخته کوچک برای موجهای کوچک
panels تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
panel تابلوی عقب کامپیوتر که اتصالات به رسانههای جانبی مثل صفحه کلید
synchronous شبکهای که تمام اتصالات آن با یک سیگنال زمان بندی همان شده است
jumpers مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
jumper مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
redundancies اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
architecture فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
redundancy اتصالات اضافی بین نقاط که امکان ادامه عملیات در حین خرابی میدهد
matrixes روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
matrix روشی که کلیدهای صفحه کلید به صورت آرایه اتصالات قرار گرفته اند
BACS سیستم حمل پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری در یک شبکه امن
microsoft اتصالات پایگاه داده به اینترنت و پست الکترونیکی به ویژه برای کاربران ویندوز
fusible read only memory MORP که از ماتریسی از اتصالات موجود تشکیل شده که به طور انتخابی به برنامه وصل می شوند
teleconferencing بحث بین کاربران راه دور با استفاده از اتصالات کامپیوتری توسط مودم یا شبکه
bankers automated clearance system سیستم انتقال پول بین بانکها با استفاده از اتصالات کامپیوتری دریک شبکه امن
microcomputer تخته مدار چاپی اصی سیستم که بیشتر قط عات و اتصالات برای تختههای جانبی و... را دارد
Internet می را می سازد که اینترنت و اتصالات فروش را آماده میکند تا کاربران خصوصی به آنها دسترسی داشته باشند
pannikin لیوان کوچک پیمانه کوچک
knobble برامدگی کوچک گره کوچک
HSSI اتصالات سری که داده را تا نرخ مگابایت در ثانیه ارسال میکند. که در برخی شبکههای گسترده به کار می رود
MNP 0 پروتکل تصحیح خطای ارتباطی که میتواند داده راحتی روی اتصالات تلفن ضعیف منتقل کند
thin Ethernet شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
ecl طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
rat's nest یک ویژگی در سیستمهای طراحی مدار چاپی که به استفاده کننده اجازه میدهدتا تمام اتصالات میان مولفه ها را ببیند
micro تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
micros تخته مدار چاپ شده اصلی سیستم که حاوی اغلب قط عات و اتصالات برای گفتههای گسترده و... است
transports لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transporting لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transport لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
back تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد
backs تابلویی در پشت کامپیوتر که اتصالات را به وسایل جانبی مثل کلید و چاپگر و واحد نمایش تصویر و mouse نگه می دارد
highways اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
port سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
highway اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه و وسایل جانبی منتقل میکند
bus اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bused اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
buses اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busing اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussed اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
busses اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
bussing اتصالات فیزیکی که داده آدرس را به صورت موازی بین واحد پردازش مرکزی و حافظه یا رسانه خارجی منتقل میکند
matrix آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
selectable مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
matrixes آرایه اتصالات بین دروازههای منط قی که تولید تعدادی تابع منط قی ممکن میکند
boarded تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
metal rule خط کش فلزی
monometallism یک فلزی
metalloid فلزی
metallic فلزی
bimetallic دو فلزی
cladding اب فلزی
surf جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
minted money پول فلزی
thimble eye چشمی فلزی
tip staff عصای سر فلزی
metals فلزی کردن
metals جسم فلزی
ribbons نوار فلزی
ribbon نوار فلزی
truss bridge پل اسکلت فلزی
try square گونیای فلزی
metal فلزی کردن
metal جسم فلزی
non metallic غیر فلزی
shim لایی فلزی
straps تسمه فلزی
strap تسمه فلزی
protective plating حفاظ فلزی
strategic concentration by rail نشرمسکوکات فلزی
buckles تسمه فلزی
buckled تسمه فلزی
pannikin فنجان فلزی
buckle تسمه فلزی
nonmetallic غیر فلزی
sheet piling سپر فلزی
metallizo فلزی کردن
thimbles چشمی فلزی
bimetallic wire سیم دو فلزی
brummagem مسکوک فلزی
carcase اسکلت فلزی
galvanizes اب فلزی دادن
galvanize اب فلزی دادن
galvanising اب فلزی دادن
galvanises اب فلزی دادن
galvanised اب فلزی دادن
elephant shelter پناهگاه فلزی
flitter پولک فلزی
gratling نرده فلزی
hard ware فروف فلزی
bimetalism سیستم دو فلزی
scaffold داربست فلزی
thimble چشمی فلزی
all metal type tube لامپ فلزی
metal type tube لامپ فلزی
aneroid جوسنج فلزی
aneroid barometer جوسنج فلزی
cladding روکش فلزی
armature میله فلزی
stave نوار فلزی
lockers کابینت فلزی
locker کابینت فلزی
scaffolds داربست فلزی
hollow ware ادوات فلزی
titanium عنصر فلزی
metal ware ضرف فلزی
metallic arc قوس فلزی
metallic bond پیوند فلزی
metallic circuit مدار فلزی
metallic conduction رسانش فلزی
metallic currency پول فلزی
metallic electrode الکترود فلزی
metallic filament افروزه فلزی
metallic luster جلای فلزی
metallic packing لایی فلزی
metallic packing پوشش فلزی
metallic paints رنگهای فلزی
metal ware آلات فلزی
metal spraying تزریق فلزی
ladder scaffold داربست فلزی
lapping head سمبه فلزی
marlinspike پاروی فلزی
metal coat روکش فلزی
metal industries صنایع فلزی
metal lamp لامپ فلزی
metal lath شبکه فلزی
metal ornament پولک فلزی
clasps گره فلزی
clasping گره فلزی
clasped گره فلزی
clasp گره فلزی
metallic soap صابون فلزی
wire mesh شبکه فلزی
cabled طناب فلزی
metal rod میله فلزی
cable طناب فلزی
cleat تسمه فلزی
sheets ورق فلزی
sheet ورق فلزی
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
oarlock جایگاه فلزی پارو
aglet نوک فلزی بندکفش
template قالب چوبی یا فلزی
ferrule بست فلزی زدن
ferrules بست فلزی زدن
strategic concentration by rail سیستم پولی فلزی
tungsten فلزی از جنس کروم
bushing استر برنجی یا فلزی
thimbles لوله فلزی کوتاه
wire هادی فلزی نازک
thimble حلقه فلزی شیاردار
thimble لوله فلزی کوتاه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com