English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
English Persian
star connection اتصال ستاره
y connection اتصال ستاره
y winding اتصال ستاره
Other Matches
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
male connector ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
plug compatible دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
planets ستاره سیار ستاره بخت
planet ستاره سیار ستاره بخت
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform ستاره وار ستاره وش
layers لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
patch کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
patches کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو
layer لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند
PPP پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون
fibres نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
fibre نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
connector وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
fiber نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود
contacting یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
moorings سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال
DB connector اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده
linkages مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
swivelled اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivels اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
drawbar بازوی اتصال سهم اهرم اتصال
RJ connector نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود
leads قطب اتصال سیم اتصال
terminals محل اتصال پیچ اتصال
cascade connection اتصال کاسکاد اتصال پلهای
lead قطب اتصال سیم اتصال
terminal محل اتصال پیچ اتصال
ramp سینه کش اتصال فراز اتصال
slip road سینه کش اتصال فراز اتصال
ramps سینه کش اتصال فراز اتصال
T connector اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
interface 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces 1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
subscriber's line اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک
star ستاره
starred ستاره
stars ستاره
asterisk ستاره
stellar پر ستاره
asterisks ستاره
starless بی ستاره
aster ستاره
polaris ستاره قطبی
farsi be engilisi ارایشگاه ستاره
proto star پیش ستاره
polaris ستاره جدی
astrologer ستاره شناس
pip ستاره سردوش
pips ستاره سردوش
polestar ستاره قطبی
astrologers ستاره شناس
pipping ستاره سردوش
pipped ستاره سردوش
comet ستاره گیسودار
goats ستاره جدی
goat ستاره جدی
pulsating star ستاره تپنده
starlike ستاره مانند
stellate ستاره مانند
companion ستاره ندیم
astronomers ستاره شناس
astronomer ستاره شناس
asteroid شبیه ستاره
asteroids شبیه ستاره
supergaint ستاره ابرغول
rolling stone <idiom> ستاره سهیل
y network شبکه ستاره
starfish ستاره دریایی
vesper ستاره غروب
comets ستاره گیسودار
starlet ستاره کوره
starlet ستاره کوچک
star spangled مزین به ستاره
sabaism ستاره پرستی
sea nettle ستاره دریای
Jove ستاره مشتری
astral شبیه ستاره
Pole Star ستاره قطبی
star finder ستاره یاب
star spangled ستاره نشان
star voltage ولتاژ ستاره
mars ستاره مریخ
y voltage ولتاژ ستاره
star washer واشر ستاره ای
star bit بیت ستاره
uranus ستاره اورانوس
lodestaror load ستاره قطبی
daystar ستاره بامداد
dwarf star ستاره کوتوله
evening star ستاره شامگاهی
finger fish ستاره دریایی
hexagram ستاره شش وجهی
morning star ستاره صبح
morning star ستاره بامدادی
multiple star ستاره چندگانه
neptune ستاره نپتون
sea pad ستاره دریایی
neutron star ستاره نوترونی
north star ستاره قطبی
fixed star ستاره ثابت
gaint star ستاره غول
georgium sidus ستاره جرج
moring star ستاره بامداد
cameleopardalis ستاره زرافه
camelopard ستاره زرافه
lucifer ستاره بامدادی
lunette ستاره صغیر
lodestar ستاره راهنما
lodestar ستاره قطبی
loadstar ستاره راهنما
medusa ستاره دریایی
loadstar ستاره قطبی
d. star ستاره جفتی
day star ستاره بامداد
north star ستاره شمالی
nova فانی ستاره
pluto ستاره پلوتو
hesper ستاره مغرب
planetesimal کوچک ستاره
hesperus ستاره شام
shooting stars ستاره ثاقب
stellar شبیه ستاره
stellar ستاره وار
asterisks نشان ستاره
stelliform بشکل ستاره
shooting star ستاره ثاقب
asterisk نشان ستاره
an infinitude of stars تعدادنامحدودی ستاره
asterism نشان ستاره
astronavigation ستاره نوردی
asterial ستاره شکل
asteroidal مانند ستاره
astronmer ستاره شناس
syzygy استقرارسه ستاره در خط مستقیم
asteroid ستاره مانند ستارهای
lucky star <idiom> ستاره بخت واقبال
casters ستاره اول دو پیکر
comets ستاره دنباله دار
trigon اجتماع سه ستاره باهم
stellify بشکل ستاره درامدن
trigon سه حالتی ستاره سه تایی
stellular شبیه ستاره کوچک
comet ستاره دنباله دار
castors ستاره اول دو پیکر
supergaint ستاره فوق غول
asteroids ستاره مانند ستارهای
giant star ستاره بزرگ و درخشان
he can read the sky ستاره شناس است
star نشان ستاره اختر
stars نشان ستاره اختر
venus زن زیبا ستاره زهره
Dingbat نوشتاری که حاوی ستاره
the north star ستاره قطبی یا شمالی
starred نشان ستاره اختر
asterism هر چیزی شبیه ستاره
shiner ستاره کلاه ابریشمی
azimuth ازیموت ستاره السمت
blazing star ستاره دنباله دار
bronze star medal مدال ستاره برنز
star crossed دارای ستاره نحس
star delta switch کلید ستاره مثلث
regulus ستاره قلب الاسد
pentagram ستاره پنج راس
receptors ستاره مساعد گیرنده
asterisk با ستاره نشان کردن
asterisks با ستاره نشان کردن
all star تیم تمام ستاره
all-star تیم تمام ستاره
twinkling چشمک زدن ستاره
stardom ستاره شدن سینماوغیره
pentalpha ستاره پنج پره
receptor ستاره مساعد گیرنده
pulsating star ستاره ضربان دار
moring star ستاره صبح ناهید
medusoid مانند ستاره دریایی
caster ستاره اول دو پیکر
starfinder دستگاه ستاره یاب
stellify بشکل ستاره دراوردن
campaign star نشان جنگی ستاره
starlight وابسته بنور ستاره
star globe ستاره یاب کروی
star of bethlehem ستاره بیت اللحم
astreated تزئین شده با ستاره ها
castor ستاره اول دو پیکر
cometography شرح ستاره دنباله دار
asteriated دارای اشعهء ستاره مانند
stars ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
sirius ستاره کاروان کش درکلب اکبر
star ستاره نمایش وسینماشدن درخشیدن
starlit روشن شده از نور ستاره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com