Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (19 milliseconds)
English	Persian
asynchronous	اتصال یک ترمینال که به یک وسیله دیگر متصل است به طوری که این دو نیاز نیست هم سان باشند
Other Matches
chains	باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain	باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
notation	و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations	و دیگر نیاز به کروشه نیست
daisy chain	باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
daisy chain	روش اتصال یک وسیله با یک کابل از یک ماشین یا وسیله به دیگر
map	با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
maps	با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
bypassed	روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypass	روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypasses	روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
bypassing	روش متفاوتی برای یک عنصر یا وسیله به طوری که دیگر استفاده نشود
mesh	که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
meshes	که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
meshing	که هر وسیله مستقیما به وسایل دیگر در شبکه متصل است
immunity	به طوری که توقیف و اعمال مجازات درمورد چنین ماموری ممکن نیست مگر به وسیله تحویل دادنش به دولت متبوع وی
notation	عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations	عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
standalone	که بدون نیاز به وسیله دیگر قابل کار کردن است
chip	اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chips	اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
port	سوکت یا اتصال فیزیکی که امکان ارسال داده بین اتصالات داخلی کامپیوتر و وسیله خارجی دیگر فراهم میکند
zero wait state	که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
invitation	عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations	عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
telnet	پروتکل TCP/ IP که به کاربر امکان اتصال و کنترل از طریق اینترنت به کامپیوترهای راه دور میدهد به طوری ککه گویی همان جا هستند و دستورات را تایپ میکند به طوری که گویی در مقابل کامپیوترهستند
linkages	مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
linkage	مجموعه اتصال اتصال متصل کردن
interface	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
interfaces	1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط
It is all right . It is o. k.	طوری نیست
tunnelling	روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
plug compatible	دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
paralleling	اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelling	اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallel	اگر به توجه نیاز داشته باشند
paralleled	اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallels	اگر به توجه نیاز داشته باشند
parallelled	اگر به توجه نیاز داشته باشند
drains	یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drained	یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
draining	یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
drain	یکی از سه ترمینال متصل ترانزیستور نوع FET
contacting	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacted	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contact	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
contacts	یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند
tandem	دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد
tandems	دو پردازنده متصل به طوری که اگر اولی خراب شود, دومی جای آن را می گیرد
I dont feel well. I feel under the weather.	حالش طوری نیست که بتواند کار کند
connector	وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند
ring	نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
card	روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards	روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
portability	گسترده به طوری که سخت افزار یا نرم افزار در سیستمهای مختلف قابل استفاده باشند
thins	روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinnest	روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinners	روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thin	روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
thinned	روی یک مادهای برای ایجاد قط عات متصل مورد نیاز
pert	تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
asynchronous	داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
clients	یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
client	یک ایستگاه کاری یا PC یا ترمینال متصل به شبکه که دستورات را به سرور ارسال میکند و نتایج را نمایش میدهد
simulating	کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulates	کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
simulate	کپی کردن رفتار سیستم یا وسیله با دیگر وسیله ها
demands	جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand	جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded	جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
bond	متصل کردن چسباندن اتصال
connexions	اتصال یا چیزی که متصل میشود
connection	اتصال یا چیزی که متصل میشود
demand	تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
DPA	روش بار کردن پشتههای پروتکل در حافظه فقط وقتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demanded	تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demands	تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
dte	وسیله ترمینال داده
peripheral	آنچه ضروری نیست یا متصل به چیز دیگری است
Faraday cage	صفحه فلزی یا سیمی متصل به زمین که وسایل حساس را کامل حفظ میکند به طوری که هیچ واسط ی از جریان الکترومغناطیسی ایجاد نشود
prefix notation	عملیات ریاضی به صورت منط ق به طوری که عملگر پیش از عملوندها فاهر میشود و نیازی به کروشه نیست
anode	ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
anodes	ترمینال الکتریکی مثبت یک وسیله
scrap book	مجموعه عکس هاوقطعاتی که از کتابهای دیگر بریده باشند
outputs	اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output	اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
ancillary equipment	وسیلهای که کاری را ساده تر میکند ولی واقعا نیاز نیست
cathodes	ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
cathode	ترمینال الکتریکی منفی یک وسیله یا باتری
concentrator	وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
remoter	ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote	ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest	ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
completes	آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
complete	آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completed	آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
completing	آنچه به چیزی دیگر نیاز ندارد
AUI connector	اتصال D برای متصل کردن کابلهای انترنت به آداپتور شبکه
peering	هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peered	هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
peer	هر دو وسیله مشابه که در سطح پروتکل شبکه یکسان باشند
interconnection	بخش ماده متصل به دو وسیله
pcm	شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند
galantine	خوراک سرد گوشت گوساله وجوجه و دیگر جانوران که استخوان ان را در اورده باشند
from pillar to post	ازیک وسیله به وسیله دیگر
pad	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
pads	ناحیهای از مس مسطح روی یک تخته مدار چاپی که محل اتصال سیمهای تشکیل دهنده مدار بوده و به وسیله ان انتقال میان سیمی از یک طرف تخته مدار چاپی به طرف دیگر صورت می گیرد پر کردن فیلدی از داده بافضای خالی دفترچه یادداشت
interface	استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
interfaces	استاندارد بیان کننده سیگنالهای واسط نرخ ارسال و توان برای اتصال ترمینال به مودم
electronics	استانداردی که سیگنالهای واسط رامعرفی میکند. نرخ ارسال و نیرو برای اتصال ترمینال ها به مودم ها
T connector	اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند
it is never the worse	دیگر بدتر که نیست
transaction	پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
drawbar	میلهای که واگونهای قطار رابه لکوموتیو متصل میکند میله اتصال واگون
chains	متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain	متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
calling	سیگنالی برای جلب توجه مردم از ترمینال یا یک وسیله به کامپوتر اصلی
it is toolate.to go	دیگر موقع رفتن نیست
I have nothing more to say .	دیگر عرضی نیست ( ندارم )
microprocessors	متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
microprocessor	متصل به حافظه دیگر و قط عات ورودی /خروجی است تا ریزکامپیوتر را بسازد
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced.	زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
home	روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
homes	روش بررسی و حمل تراکنشهای باک به خانه کاربر به وسیله ترمینال یا مودم
invalids	شخصی که مجاز به استفاده از کامپیوتر یا اتصال به یک شبکه نیست
invalid	شخصی که مجاز به استفاده از کامپیوتر یا اتصال به یک شبکه نیست
end item	وسیله عمده دستگاه کامل کالای مورد نیاز
outputs	به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
SMB	که به کاربر امکان دسترسی به فایل ها و وسایل جانبی کامپیوتر دیگر روی شبکه را میدهد به طوری که مانند منابع محلی باشد
output	به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
remote	کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی
remotest	کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی
remoter	کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی
monofuel	سوختی که بتنهایی و بدون نیاز به هوا یا اکسیدکننده دیگر مورد استفاده قرارمیگیرد
unattended operation	سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
She's not the Laleh I used to know.	او [زن] دیگر لاله قدیمی [از نظر رفتار] نیست.
random number	روش ایجاد یک ترتیبی از اعداد تصادفی به طوری که هیچ عددی بیشتر از اعداد دیگر رخ نمیدهد
voicing	کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voice	کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
voices	کامپیوتر متصل به دستگاه تلفن که وقتی شخص آنجا نیست به تلفنهای او پاسخ میدهدو امکان ضبط پیام ها را بوجود می آورد.
ended	ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
end	ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
ends	ترتیب حروف برای بیان اینکه داده یک ترمینال یا وسیله جانبی ارسال شده است
switch gear	وسیله اتصال
copula	وسیله اتصال
copulas	وسیله اتصال
connector	وسیله اتصال
compounds	وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compounded	وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
compound	وسیله چند رسانهای MCI ویندوز که به یک فایل داده نیاز دارد
unix	از طریق اتصال سری به کامپیوتر دیگر
transhipment	انتقال کالا از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
transhipment	انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
connector	وسیله اتصال دهنده
linkages	اتصال وسیله ارتباط
shackled	وسیله اتصال قپانی
shackles	وسیله اتصال قپانی
shackling	وسیله اتصال قپانی
shackle	وسیله اتصال قپانی
linkage	اتصال وسیله ارتباط
linkup	وسیله اتصال پیوندگاه
condition	1-وضعیت یک مدار یا وسیله یا ثبات 2-وسایل مورد نیاز برای وقوع یک عمل
seconding	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconded	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
seconds	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
second	مجوز دادن به تولیدکننده برای تولید یک قطعه الکترونیکی وقتی که گنجایش تولید درحد نیاز نیست
earths	اتصال وسیله الکتریکی به زمین
earth	اتصال وسیله الکتریکی به زمین
forwarded	روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
forward	روش تشخیص خطا و تصحیح که به داده دریافتی اعمال میشود که داده را صحیح میکند و نیاز به ارسال مجدد نیست
expansion	خط وط آدرس و داده متصل یه یک اتصال به کارتهای وسیع اجاره کنترل و دستیابی به داده حافظه را می دهند
computer interface unit	وسیله اتصال دستگاههای جانبی به کامپیوتر
gooseneck	وسیله اتصال تیر بادبان به دکل
reads	وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
read	وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
connect	اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
connects	اتصال دادن متصل کردن مربوط کردن
structure	ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structures	ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
structuring	ساختار داده که به هر گره امکان اتصال به گرههای دیگر میدهد
garbage	داده یا اطلاعی که دیگر لازم نیست چون خارج از تاریخ است یا غلط دارد
pinning	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pin	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
pinned	یکی از چندین قطعه سیم کوچک متصل به بسته مدار مجتماع که به IC امکان اتصال به تخته مدار میدهد
gender changer	وسیله تغییر اتصال مادگی به نری و برعکس
coupler	وسیله مکانیکی برای اتصال دو یا چند هادی
sex changer	وسیله مبدل اتصال نری به مادگی و برعکس
reference junction	اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
An apple a day keeps the doctor away. <proverb>	با خوردن یک سیب هر روز نیازی به دکتر نیست. [چونکه آدم دیگر بیمار نمی شود]
mine mooring	اتصال دادن مینها به همدیگر به وسیله سیم یا بند
communication	سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
adapter	وسیلهای که به دو یا چند وسیله ناهماهنگ اجازه اتصال میدهد
teletypewriter	صفحه کلید و چاپگر متصل به سیستم کامپیوتری که مستقیماگ یا به وسیله نوار کاغذ پانچ شده داده وارد میکند
advanced	پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند
port	مدار یا اتصال که به کامپیوتر امکان دریافت داده از وسایل خارجی دیگر میدهد
aliens	دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
alien	دیسک فرمت شده روی سیستم دیگر یا شامل دادهای به فرمتی که قابل خواندن یا فهم نیست
non maskable interrupt	سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
edge card	یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
wires	روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com