Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (10 milliseconds)
English	Persian
natural phenomena	اثار طبیعی
Search result with all words
physiography	مبحث اثار وپدیدههای طبیعی
Other Matches
physiographic	وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
naturalism	فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
tracked	اثار
track	اثار
remnant	اثار
remnants	اثار
indications	اثار
remains	اثار
tracks	اثار
feelings indigenous to man	احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
relic	اثار مقدس
poetical works	اثار شعری
growth effects	اثار رشد
relics	اثار مقدس
relativistic effects	اثار نسبیتی
reliquix	اثار باقیمانده
ancient relics	اثار باستانی
consequence of a sale	اثار بیع
juvenilia	اثار دوره جوانی
mammaliferous	دارای اثار پستانداران
summa	اثار دانش بشری
epigone	مقلد اثار ادبی و هنری
reliquix	اثار برگ خشگیده برساقه
plagiarizing	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarised	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
time capsule	محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
vandalizing	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalized	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarising	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarize	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
vandalised	اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
plagiarized	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiary	سارق اثار ادبی و هنری دیگران
plagiarist	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarises	اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
cognoscente	متخصص در اثار هنری عتیقه شناس
reliquaries	فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
prognostic	وابسته به اثار اتی وپیش بینی مرض
prehistorian	مورخی که اثار ما قبل تاریخ را خوب میداند
reliquary	فرف مخصص نگهداری اثار مقدس یا باستانی
local colour	نمایش جا و زبان و عادات محلی در اثار ادبی
archeologic	وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
humanist	دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
scholiast	مفسر مفسر اثار ادبی کهن
clean weapon	جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
innate	طبیعی
home born	طبیعی
natural bridge	پل طبیعی
normal	طبیعی
natural foundation	پی طبیعی
homebred	طبیعی
natural	طبیعی
naturals	طبیعی
indigenous	طبیعی
crude copper	مس طبیعی
silvan	طبیعی
natural right	حق طبیعی
physical	طبیعی
utopiannism	اعتقاد به مدینه فاضله روش فکری افلاطون فرانسیس بیکن سر توماس مور و ..... که در اثار خودجامعهای با تاسیسات مطلوب و افراد بی عیب و درحد کمال مطلوب ایجاد و ان را به عنوان الگویی برای جوامع جهان معرفی کرده اند
life science	علوم طبیعی
nature reserve	اندوختگاه طبیعی
neperian logarithm	لگاریتم طبیعی
nonrepresentational	غیر طبیعی
normal fault	گسل طبیعی
continuous climbing	صعود طبیعی
original ground	زمین طبیعی
orthochromatic	رنگ طبیعی
tincal	بوره طبیعی
physio	پیشوند طبیعی
physios	پیشوند طبیعی
naturalistic observation	مشاهده طبیعی
natural year	سال طبیعی
natural vibration	نوسان طبیعی
life sciences	علوم طبیعی
eupnoea	تنفس طبیعی
natural reserves	ذخائر طبیعی
emmetropis	بینایی طبیعی
emmetropia	بینایی طبیعی
natural childbirth	زایمان طبیعی
crude gas	گاز طبیعی
natural resin	صمغ طبیعی
physical science	علوم طبیعی
natural sources	منابع طبیعی
natural ventilation	تهویه طبیعی
bees wax	موم طبیعی
au naturel	بحالت طبیعی
tegmentum	پوست طبیعی
tegmen	پوشش طبیعی
so matic	طبیعی جسمی
sophisticate	غیر طبیعی
natural agents	عوامل طبیعی
debris	مانده طبیعی
supernatural	فوق طبیعی
supernatural	ماوراء طبیعی
preternatural	مافوق طبیعی
preternatural	غیر طبیعی
in situ	در جای طبیعی
phenomenon	اثر طبیعی
natural silk	ابریشم طبیعی
physico theology	الهیات طبیعی
physiography	جغرافیای طبیعی
terrestrial occurrence	وفور طبیعی
pudding stone	شفته طبیعی
resource endowment	منابع طبیعی
asphaltite	قیر طبیعی
asphaltic bitumen	قیر طبیعی
apparence	شباهت طبیعی
secundine naturam	بطور طبیعی
natural excitation	تحریک طبیعی
natural frequency	فرکانس طبیعی
natural abundace	فراوانی طبیعی
pozzolan earth	سیمان طبیعی
natrual cement	سیمان طبیعی
natively	بطور طبیعی
native language	زبان طبیعی
natural ground	زمین طبیعی
natural group	گروه طبیعی
natural habitat	بوم طبیعی
natural language	زبان طبیعی
natural asphalt	اسفالت طبیعی
natural asphalt	قیر طبیعی
natural erosion	فرسایش طبیعی
natural endowments	موهبت طبیعی
natural endowment	موهبت طبیعی
natural economy	اقتصاد طبیعی
natural easement	حق ارتفاق طبیعی
natural disaster	حوادث طبیعی بد
natural disaster	بلایای طبیعی
natural competition	رقابت طبیعی
natural capacity	فرفیت طبیعی
natural frequency	بسامد طبیعی
natural bed	بستر طبیعی
natural law	حقوق طبیعی
natural logarithm	لگاریتم طبیعی
metaphisical	غیر طبیعی
natural persons	اشخاص طبیعی
natural products	مواد طبیعی
natural rubber	لاستیک طبیعی
hevea rubber	لاستیک طبیعی
guardian by nature	قیم طبیعی
natural purification	پالایش طبیعی
galenite	سرب طبیعی
war of the elements	انقلابات طبیعی
full scale	اندازه طبیعی
tincal or kal	بوره طبیعی
natural recharge	تغذیه طبیعی
natural person	شخص طبیعی
natural order	نظم طبیعی
trass	سیمان طبیعی
matter of course	چیز طبیعی
matten of course	چیز طبیعی
natural magnet	مغناطیس طبیعی
trim size	اندازه طبیعی
inartificial	طبیعی غیرصنعتی
in vivo	در محیط طبیعی
immanent justice	عدالت طبیعی
natural monopoly	انحصار طبیعی
natural number	عدد طبیعی
natural obstacle	مانع طبیعی
wildwood	جنگل طبیعی
natural resources	منابع طبیعی
naturalizes	طبیعی شدن
propensities	تمایل طبیعی
naturalness	طبیعی بودن
jardin anglo-chinois	باغچه طبیعی
normalizes	طبیعی کردن
normalize	طبیعی کردن
normalising	طبیعی کردن
normalises	طبیعی کردن
normalised	طبیعی کردن
seeps	تراوش طبیعی
natural selection	انتخاب طبیعی
propensity	تمایل طبیعی
glaciers	یخچال طبیعی
subnormal	غیر طبیعی
naturalize	طبیعی شدن
naturalising	طبیعی شدن
natural color	رنگ طبیعی
naturalises	طبیعی شدن
standard	طبیعی یا معمولی
naturalizing	طبیعی شدن
standards	طبیعی یا معمولی
physiology	علم طبیعی
physically	با قواعد طبیعی
full-size	اندازه طبیعی
full size	اندازه طبیعی
uncanny	غیر طبیعی
preposterous	غیر طبیعی
natural silk	ابریشم طبیعی
glacier	یخچال طبیعی
natural history	تاریخ طبیعی
landscape	منظره طبیعی
unnatural	غیر طبیعی
seeping	تراوش طبیعی
falsetto	غیر طبیعی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com