English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
trapping اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
Other Matches
chaff وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
railings امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
radar return انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
blips نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
echo برگشت امواج رادار
echoed برگشت امواج رادار
echoes برگشت امواج رادار
echoing برگشت امواج رادار
guided propagation تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
altitude delay افت ارتفاع امواج رادار
beam width عرض ستون امواج رادار
surface reverbration امواج برگشتی سطحی رادار
radar imagery عکاسی به وسیله امواج رادار
carrier frequency فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave موج حامل امواج رادار یا بی سیم
sea return امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
ground waves امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
influence sweep پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
terrain return انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
cardinal points effect اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
asdic دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
homing روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
homing device رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
homing guidance هدایت هواپیما یا موشک بااستفاده از امواج رادار هدایت الکترونیکی
modulation سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
confusion reflector وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulating مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
gadgets نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
warbles وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
radiation scattering انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
directional radar prediction تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar prediction بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
radiological monitoring ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar comouflage استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
interlook dormant period زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clattering تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
radar locating تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
ground swell امواج
emission انتشار امواج
emissions انتشار امواج
wander wave امواج سیار
pulsed امواج ضربانی
radio waves امواج رادیویی
pulse امواج ضربانی
pulsing ضربان امواج
the waves of the sea امواج دریا
brain waves امواج مغزی
thermal waves امواج گرمایی
interference تداخل امواج
tidal waves امواج جزرومدی
spoondrift ترشح امواج
sky wave امواج اسمانی
transient wave امواج سیار
reverberation برگشت امواج
tosser دستخوش امواج
oscilloscope اشکارسازی امواج
crashing waves امواج خروشان
gravitational waves امواج گرانشی
gravitational waves امواج جاذبه
hertzian waves امواج هرتز
electromagnetic waves امواج الکترومغناطیسی
electromagnetic waves امواج الکترومگنتیک
incoherent waves امواج همدوس
ground waves امواج زمینی
gravity waves امواج ثقلی
reverberations برگشت امواج
radar رادار
reverberations برگشت دادن امواج
the waves beats or the shore امواج به ساحل می کوبد
wave band دسته امواج رادیو
interference zone ناحیه ی تداخل امواج
hertzian wave امواج هرتز hertz
bleeding باند تداخل امواج
propagation پخش امواج یا اعلامیه
radio sextant گیرنده امواج کیهانی
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
reverberation برگشت دادن امواج
the wares beat the shore خوردن امواج به ساحل
conical scanning انتشار مخروطی امواج
attenuation افت قدرت امواج
airwave امواج رادیو و تلویزیون
conical scanning ردیابی امواج به طورمخروطی
interference area ناحیه ی تداخل امواج
tidal wave امواج جذر و مدی
pulsing پرتاب امواج انرژی
wave front جبهه امواج رادیویی
diathermy interference تداخل امواج دیاترمی
search radar رادار تجسسی
radar boresight محوریابی رادار
radar beam پرتو رادار
sidelooking airborne radar رادار جانبی
teleran رادار تلویزیونی
radar installation تاسیسات رادار
agl رادار هواپیما
doppler radar رادار دوپلر
acquisition radar رادار هدفیاب
aircraft gun laying رادار هواپیما
radar countermeasures اقدامات ضد رادار
radar engineering مهندسی رادار
radar equipment تجهیزات رادار
radar man متصدی رادار
sensor رادار مراقبتی
aerial radar رادار هوایی
surveillance radar رادار مراقبتی
doppler radar رادار داپلر
radar location موقعیت رادار
acquisition radar رادار هدفیابی
radar quardship نگهبانی رادار
radarman متصدی رادار
crystal ball انتن رادار
radar trapping اختلال رادار
radar ranging میدان رادار
counter circuit کنتور رادار
radar scope صفحه رادار
corner reflector پریکسوپ رادار
radar دستگاه رادار
radar alimeter فرازیاب رادار
radome اطاق رادار
crystal balls انتن رادار
radome برج رادار
radar network شبکه ی رادار
radar operator متصدی رادار
radar trace علامت رادار
radar beacon راهنمای رادار
inductive interference voltage ولتاژ تداخل امواج القائی
beach foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
homing mine مین حساس به انعکاس امواج
radio navigation ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
spume کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
ocean foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
sea foam کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
emitter منتشر کننده پس دهنده امواج
wave period زمان تناوب امواج دریا
back scattering پخش معکوس امواج رادیویی
oscillation تفکیک امواج اشکار سازی
cynometer دستگاه اندازه گیری امواج
oscillograph دستگاه ثبت نوسان امواج
oscillator تفکیک کننده امواج اشکارساز
back scattering توزیع معکوس امواج رادیویی
sweep jamming امواج سیار پارازیت رادیویی
numbered wave امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
coastal refraction انعکاس ساحلی امواج رادیویی
oscillations تفکیک امواج اشکار سازی
awash سرگردان بر روی امواج دریا
oscilloscope دستگاه نشان دهنده امواج
assault waves امواج هجومی نفرات و وسایل
convergence zone منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
balloon reflector بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
influence mine مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
beacons امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
repeater jammer دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
doppler effect اثر برگشت امواج روی فرستنده
beacon امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
angstrom واحد اندازه گیری طول امواج
sound box جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
oscilloscope دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
omnidirectional گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
emissions تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emission تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
radar scan مراقبت بوسیله رادار
radar beacon برج مراقبت رادار
sbend distortion لرزش تصویر رادار
beam width عرض بیم رادار
radar scope صفحه دید رادار
radar measurement اندازه گیری رادار
radome گنبد انتن رادار
radar beacon برج دیدبانی رادار
radar screen صفحه تصویر رادار
warning radar رادار هشدار دهنده
surveillance radar رادار تجسس هدف
screening elevation تراز مانع رادار
acquisition radar رادار اکتشاف هدف
radar countermeasures پیش گیریهای ضد رادار
active sonar رادار دریایی فعال
b scope صفحه کاتد رادار
radar clutter منطقه کور رادار
fire control radar رادار کنترل اتش
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com