Dictiornary-Farsi | اختلاف وتفرقه درکلیسا | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (9 milliseconds)

English	Persian
schism	اختلاف وتفرقه درکلیسا
schisms	اختلاف وتفرقه درکلیسا
schismatism	اختلاف وتفرقه درکلیسا


Other Matches

bema	سکوی وعظ درکلیسا
lectionary	صورت ایاتی که درکلیسا قرائت میشود
concentration cell corrosion	نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation	اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
capitulary	عضو دستهای درکلیسا مجموعه دستورهاوایین نامههای اداری وشرعی سرلوحه
free air anomaly	اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
difference in northing	اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
variations	اختلاف
variation	اختلاف
divarication	اختلاف
dispute	اختلاف
disputed	اختلاف
disputes	اختلاف
disputing	اختلاف
variance	اختلاف
defferential	اختلاف
schisms	اختلاف
disparities	اختلاف
disparity	اختلاف
discrepancy	اختلاف
disagreement	اختلاف
disagreements	اختلاف
quarrels	اختلاف
quarrelling	اختلاف
quarrelled	اختلاف
quarreling	اختلاف
quarreled	اختلاف
quarrel	اختلاف
compromis	حل اختلاف
schism	اختلاف
diversions	اختلاف
versatility	اختلاف
stour	اختلاف
settlement of disputes	حل اختلاف
difference	اختلاف
schismatism	اختلاف
differences	اختلاف
mean square deviation	اختلاف
divided <adj.>	در اختلاف
diversion	اختلاف
misalignment	اختلاف
discord	اختلاف
settlement of a dispute	رفع اختلاف
phase shift	اختلاف فاز
shading	اختلاف جزئی
angular displacement	اختلاف زاویهای
variegation	اختلاف رنگ
divarication	اختلاف عقیده
divisions	اختلاف تفرقه
division	اختلاف تفرقه
vertical interval	اختلاف ارتفاع
wage differentials	اختلاف در دستمزد
disagreement	اختلاف ناسازگاری
disagreements	اختلاف ناسازگاری
class distinctions	اختلاف طبقاتی
diversity of citizenship	اختلاف تابعیت
diversity of opinions	اختلاف ارا
parallax	اختلاف منظر
parallactic	اختلاف منظری
efficiency variance	اختلاف بازدهی
judicial settlement	حل اختلاف قضایی
frequency drift	اختلاف فرکانس
magnetic variation	اختلاف مغناطیسی
hetermorphism	اختلاف شکل
heteromorphism	اختلاف شکل
inventory discrepancy	اختلاف موجودی
parallax distortion	اختلاف منظر
dissidence	اختلاف رای
scissor	پراکندگی اختلاف
reconcilement	رفع اختلاف
product differentiation	اختلاف محصول
potential difference	اختلاف پتانسیل
deflection correction	اختلاف انحراف
difference in easting	اختلاف طول
phase displacement	اختلاف فاز
phase difference	اختلاف فاز
difference of opinions	اختلاف نظر
divergence of opinions	اختلاف نظر
difference of potential	اختلاف پتانسیل
inventory discrepancy	اختلاف دفتردارایی
dissension	اختلاف شقاق
crossest	اختلاف مرافعه
crosses	اختلاف مرافعه
crosser	اختلاف مرافعه
cross	اختلاف مرافعه
differences	اختلاف دو چیز
deviations	اختلاف سمت
difference	اختلاف دو چیز
parallaxe	اختلاف منظر
friction	مالش اختلاف
frictions	مالش اختلاف
dispute	اختلاف نظر
disputed	اختلاف نظر
disputes	اختلاف نظر
disputing	اختلاف نظر
deviation	اختلاف سمت
dissension	اختلاف عقیده
ionization potential	اختلاف پتانسیل یونش
phase difference	اختلاف مراحل عملیات
A fundamental (slight) difference.	اختلاف اساسی ( جزئی )
shade of meaning	اختلاف جزئی در معنی
thermal resolution	حداقل اختلاف حرارت
threshold voltage	اختلاف سطح استانهای
trade gap	اختلاف داد و ستد
disgreement	عدم موافقت اختلاف
color difference signal	پیام اختلاف رنگ
parallax-free <adj.>	بدون اختلاف در رویت
inequalities	عدم تساوی اختلاف
magnetic potential difference	اختلاف پتانسیل مغناطیسی
inequality	عدم تساوی اختلاف
difference in easting	اختلاف طول جغرافیایی
contested area	منطقه موضوع اختلاف
contact potential difference	اختلاف پتانسیل مجاورتی
constant potential	اختلاف پتانسیل ثابت
parallax	اختلاف منظر انطباق
electric potential difference	اختلاف پتانسیل الکتریکی
They have had their differences for a long time .	مدنتهااست با هم اختلاف دارند
sea slike	اختلاف رنگ سطح اب
differences of opinion	اختلاف عقیده [نظر]
to instigate disturbances	تحریک اختلاف کردن
to disagree [or be in disagreement] [on something/about something]	بر سر چیزی اختلاف داشتن
angle of parallax	زاویه اختلاف دید
dissent	اختلاف عقیده داشتن
diurnal	اختلاف سطح 42 ساعته اب
split the difference <idiom>	واریز اختلاف پول
parallax-free <adj.>	بدون اختلاف منظر
dissents	اختلاف عقیده داشتن
dissented	اختلاف عقیده داشتن
distinguishes	بیان اختلاف بین دو موضوع
great tropic range	حداکثر اختلاف جذر و مداستوایی
tolerance	حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
distinguish	بیان اختلاف بین دو موضوع
tolerances	حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
relative	اختلاف بین یک عدد و مقدارواقعی آن
differentials	آنچه اختلاف را نشان میدهد
phase difference	اختلاف فاز جریان الکتریسیته
differential	آنچه اختلاف را نشان میدهد
voltage stabilizer	تثبیت کننده اختلاف سطح
the difference between the consecutive terms	اختلاف هر دو جمله متوالی [ریاضی]
voltage regulator	تنظیم کننده اختلاف سطح
diverges	ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverged	ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
diverge	ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
gap	اختلاف زیاد شکافدار کردن
contract price adjustment	رفع اختلاف در قیمت قرارداد
shadings	اختلاف جزئی سایه رنگ
shades	اختلاف جزئی سایه رنگ
gaps	اختلاف زیاد شکافدار کردن
differential leveling	تعیین اختلاف تراز نقاط
shade	اختلاف جزئی سایه رنگ
comparing	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
decalage	اختلاف زاویه نصب بالها درهواپیما
compares	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
potential	اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار
compared	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
boot	اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
There is no disagreement among us.	اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
which diffrence shall be settled only by	..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
variance	اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
forward mode	افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
nuance	اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
nuances	اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
conciliation	مصالحه حل اختلاف اصلاح ذات البین
This is only a slight difference.	این فقط یک اختلاف جزیی است
demarcation	نشان دادن اختلاف بین دو محیط
compare	بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
voltage	نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
dissimilate	ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
warbling	وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbles	وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled	وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble	وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
voltages	نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
great diurnal range	حداکثر اختلاف جذر و مد بیست و چهار ساعته
lection	اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
differential pressure	اختلاف فشار بین دو سیستم یادو حجم
signal	اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
contrasts	اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
signalled	اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
variation	اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
contrast	اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
attenuation	اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
contrasted	اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
signaled	اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
parallax	اختلاف رویت با در نظر گرفتن محل دید نافر
variations	اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
contrasting	اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
tolerances	بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
awards	مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
award	مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
tolerance	بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
thermocouple	وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
cooling-off periods	دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
awarding	مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
cooling-off period	دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
awarded	مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
parallax	اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
allowance	اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
cooling off period	دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
allowances	اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده