Total search result: 202 (10 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
filo |
اخرین صادره از اولین وارده |
|
|
Search result with all words |
|
lifo last in first out |
اولین صادره از اخرین وارده |
Other Matches |
|
Lilo |
اخرین صادره از اخرین وارده |
Lilos |
اخرین صادره از اخرین وارده |
lifo |
اولین صادره ازاخرین وارده |
fifo |
اولین صادره از اولین وارده |
last in , first out |
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده |
first in first out |
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود |
closing date |
اخرین روز اخرین فرصت |
fifo |
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود |
first strike |
اولین ضربت در اولین حمله |
bell lap |
زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو |
final bomb release line |
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب |
outgoing |
صادره |
incoming |
وارده |
actual total loss |
کل زیان وارده |
importing |
کالای وارده |
imported |
کالای وارده |
import |
کالای وارده |
court order |
قرار صادره از دادگاه |
average particular |
خسارت وارده بر کشتی |
keyed in <past-p.> |
وارده از طریق کلید |
constructive total loss |
تخمین خسارت کل وارده |
final protective line |
خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی |
export |
بیرون بردن کالای صادره |
exporting |
بیرون بردن کالای صادره |
judicial writ |
نامه رسمی صادره از محکمه |
exported |
بیرون بردن کالای صادره |
magisterial |
صادره ازکلانتری یا دادگاه بخش |
treasury note |
اسکناس صادره از طرف خزانه |
fifo |
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود |
accident damage to property |
خسارت اتفاقی وارده بردارایی |
injuries to head or face |
جراحات وارده به سرو صورت |
fractional damage |
خسارت وارده به قسمتی از وسیله |
information |
اعلام جرم صادره از ناحیه مامورتعقیب |
decree |
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی |
decreeing |
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی |
decrees |
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی |
decreed |
حکم صادره از محاکم نیروی دریایی |
zction for dammages |
اقدام برای دریافت خسارت وارده |
input |
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی |
inputted |
انرژی وارده به دستگاه قدرت ورودی |
photon |
واحد شدت نور وارده بشبکیه چشم |
summary conviction |
حکم محکومیت صادره ازدادگاه بخش بدون دخالت هیات منصفه |
disaffirm |
دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها |
contribution |
جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن |
contributions |
جبران ضرر وارده به یکی ازشرکا به وسیله سایرین اعانه دادن |
hook's law |
تغییر شکل یک جسم الاستیک در دامنه الاستیسیته با تنش وارده متناسب است |
unidirectional composite |
ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند |
ejectment |
باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی |
captain a protest |
افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده |
finals |
اخرین |
bottommost |
اخرین |
final |
اخرین |
to the last |
تا اخرین دم |
last a |
اخرین |
lastmentioned |
اخرین |
magna carta |
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121 |
magna charta |
فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121 |
countermanding |
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن |
countermands |
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن |
countermand |
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن |
countermanded |
لغو کردن برگرداندن حکم صادره ممنوع کردن |
last |
اخرین اخیر |
final coordination line |
اخرین خط هماهنگیها |
parthian glance |
اخرین نگاه |
final price |
اخرین قیمت |
pis aller |
اخرین چاره |
to the bitters end |
تا اخرین دم یاحد |
the very last drop |
اخرین قطره |
lasts |
اخرین اخیر |
the last two |
اخرین دوتا |
reserve price |
اخرین بها |
tag end |
اخرین قسمت |
set point |
اخرین امتیاز |
stoppress |
اخرین خبر |
topnotch |
اخرین نقطه |
nightcap |
اخرین مسابقه |
bitter end |
اخرین پریشانی |
deadline |
اخرین مهلت |
deadlines |
اخرین مهلت |
match point |
اخرین امتیاز |
inextremis |
در اخرین مرحله |
nightcaps |
اخرین مسابقه |
upshot |
اخرین شماره |
match points |
اخرین امتیاز |
lasted |
اخرین اخیر |
control and reporting center |
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی |
certificate of damage |
تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود |
surrebutter |
اخرین پاسخ خواهان |
current |
فعلی اخرین اطلاعات |
up-to-date |
حاوی اخرین اطلاعات |
currents |
فعلی اخرین اطلاعات |
set point |
اخرین امتیاز بازی |
ultimatums |
اخرین پیشنهاد قطعی |
ultimatum |
اخرین پیشنهاد قطعی |
ultimata |
اخرین پیشنهاد قطعی |
Halloween |
اخرین شب ماه اکتبر |
deadline |
سررسید اخرین فرصت |
deadlines |
سررسید اخرین فرصت |
no wind position |
اخرین محل هواپیما |
up to date |
مطابق اخرین طرز |
up to date |
حاوی اخرین اطلاعات |
up-to-date |
مطابق اخرین طرز |
final protective fires |
اخرین اتشهای حفافتی |
last but not least |
اخرین ولی نه کمترین |
bell lap |
اخرین دور مسابقه |
pis aller |
اخرین پناه چاره |
omega |
اخرین حرف الفبای یونانی |
rear point |
اخرین قسمت عقب دار |
her last was a son |
اخرین بچهای که زایید پسربود |
faena |
اخرین ضرباتی که گاو را می کشد |
hallow een |
شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر |
i am nat my last shifts |
اخرین وسیله یا تدبیر من اینست |
gun lap |
شلیک اخرین دور مسابقه دو |
closing prices |
اخرین قیمت معامله شده |
isaid in my last |
در اخرین نامه خود گفتم |
stock dividend |
سهام صادره بابت سود سهام |
match point |
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه |
what is the latest |
خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست |
break ball |
اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد |
match points |
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه |
home hole |
اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف |
stretch runner |
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله |
thule |
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا |
autumn |
اخرین قسمت سومین دوره زندگی |
autumns |
اخرین قسمت سومین دوره زندگی |
initialed |
اولین |
initial |
اولین |
initials |
اولین |
initialing |
اولین |
initiatory |
اولین |
headmost |
اولین |
initialled |
اولین |
initialling |
اولین |
previous spot |
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده |
all the way |
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی |
target approach point |
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی |
z |
بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی |
last supper |
اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود |
telophase |
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی |
orphaned |
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد |
orphans |
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد |
orphan |
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد |
initial |
اولین امضاء |
betimes |
در اولین فرصت |
second |
که پس از اولین می آید |
seconding |
که پس از اولین می آید |
immediate destination |
اولین مقصد |
initial |
اولین یا در ابتدا |
initial |
اولین قسمت |
seconded |
که پس از اولین می آید |
seconds |
که پس از اولین می آید |
first generation |
اولین سری |
initials |
اولین امضاء |
initials |
اولین قسمت |
initialing |
اولین امضاء |
initialling |
اولین یا در ابتدا |
initialling |
اولین امضاء |
initialling |
اولین قسمت |
initialing |
اولین قسمت |
initialled |
اولین یا در ابتدا |
initialled |
اولین امضاء |
initialled |
اولین قسمت |
initialing |
اولین یا در ابتدا |
initials |
اولین یا در ابتدا |
first salvo |
اولین رگبار |
initialed |
اولین قسمت |
initialed |
اولین امضاء |
initialed |
اولین یا در ابتدا |
first strike |
اولین ضربه |
maximize |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
maximising |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
maximises |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
maximized |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
maximised |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
maximizes |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
maximizing |
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن |
teliospore |
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی |
first ionization potential |
پتانسیل اولین یونش |
dday |
اولین روزاغاز بکار |
straight run pitch |
تفاله اولین تقطیر |
first light |
اولین طلیعه خورشید |
Go to the first crossroad. |
به اولین تقاطع بروید. |
Go to the first crossroad. |
به اولین چهارراه بروید. |
at your earliest convenience |
در اولین فرصت مناسب |
at first light |
در اولین روشنایی روز |
fetch ahead |
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود |
for the first [last] time |
برای اولین [آخرین] بار |
alpha |
اولین گونه یک محصول کامپیوتری |
first offenders |
متخلف برای اولین بار |
first offender |
متخلف برای اولین بار |
alphas |
اولین گونه یک محصول کامپیوتری |
standard |
اولین مگا بایت حافظه در PC. |
standards |
اولین مگا بایت حافظه در PC. |
January |
اولین ماه سال مسیحی |
CERN |
یس که www اولین آنجا اختراع شد |
homes |
اولین رکورد داده در فایل |
primary |
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم |
home |
اولین رکورد داده در فایل |
low sunday |
اولین یکشنبه بعد از عید پاک |
green run |
اولین گردش موتور نو یا تازه تعمیر |