English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
securities department اداره اوراق بهادار
Other Matches
drafted اوراق بهادار
securities اوراق بهادار
bonds اوراق بهادار
negotiable papers اوراق بهادار
draft اوراق بهادار
papers اوراق بهادار
papering اوراق بهادار
papered اوراق بهادار
paper اوراق بهادار
negotiable instruments اوراق بهادار
drafts اوراق بهادار
stock exchanges بورس اوراق بهادار
registered securities اوراق بهادار با نام
securities market بازار اوراق بهادار
government securities اوراق بهادار دولتی
bearer securities اوراق بهادار بی نام
assumed portfolio اوراق بهادار مفروض
brokered دلال اوراق بهادار
broker دلال اوراق بهادار
portfolios موجودی اوراق بهادار
portfolio موجودی اوراق بهادار
brokers دلال اوراق بهادار
brokering دلال اوراق بهادار
security market بازار اوراق بهادار
stock exchange بورس اوراق بهادار
bourse [in a non-English-speaking country] بورس اوراق بهادار
stock exchange بورس اوراق بهادار
ceded portfolio اوراق بهادار واگذار شده
issue [of something] [ID card or check] انتشار [اسکناس] [اوراق بهادار]
redemption مبادله اوراق بهادار با پول
marketable securities اوراق بهادار قابل معامله
transferable securities اوراق بهادار قابل انتقال
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
over-the-counter market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
commercial paper اوراق و اسناد بهادار قابل انتقال
kerb market [British E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
over-the-counter trading of securities بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
pegging تثبیت قیمت اوراق بهادار وارز
portfolio entry قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
curb market [American E] بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
The return on the bonds amounts to ... مبلغ بازده اوراق بهادار برابراست با ...
outside market بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
quotation قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
quotations قیمت جاری مظنه شده سهام اوراق بهادار ...
re issuable notes اوراق بهادار در وجه حامل که پس از یک بار پرداخت دوباره قابل استفاده هستند
liquidity preference theory براساس این نظریه که بوسیله جان مینارد کینز اقتصاددان انگلیسی ارائه شده است پائین امدن نرخ بهره موجب افزایش نقدینگی و کاهش اوراق قرضه بهادار میشود .
perpetual bonds اوراق قرضه بدون مدت اوراق قرضه دائمی
yamen اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
scotland yard اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
priced بهادار
valuable goods اشیاء بهادار
valuables چیزهای بهادار
semi-precious نیمه بهادار
negotiable instrument اسناد بهادار
bourse بازاراوراق بهادار
headquarters اداره کل اداره مرکزی
stockbrokerage دلالی بورس واوراق بهادار
stockbroking دلالی بورس واوراق بهادار
personnel کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
papers اوراق
in quires اوراق
papering اوراق
papered اوراق
paper اوراق
substituted service اوراق دعوی
scrap اوراق دورانداختن
scrapping اوراق دورانداختن
cannibalization اوراق کردن
government stock اوراق بهاداردولتی
savings bond اوراق قرضه
scrapper اوراق کننده
secret papers اوراق سری
commercial bills اوراق تجارتی
obligation اوراق قرضه
obligations اوراق قرضه
document bills اوراق تجارتی
commercial papers اوراق تجارتی
commerical papers اوراق تجارتی
bond اوراق قرضه
overhaul اوراق کردن
overhauled اوراق کردن
treasury bonds اوراق بهادارخزانه
printed matter اوراق چاپی
scraps اوراق دورانداختن
overhauls اوراق کردن
scrapped اوراق دورانداختن
overhauling اوراق کردن
debenture اوراق قرضه
disassemble اوراق کردن
scrap نزاع اوراق کردن
junk bonds اوراق قرضهی قمارآمیز
scrap ماشین الات اوراق
salvaging اوراق کردن وسایل
salvages اوراق کردن وسایل
junk bond اوراق قرضهی قمارآمیز
salvaged اوراق کردن وسایل
salvage اوراق کردن وسایل
overhauled اوراق کردن کامل
scrap خرده اوراق کردن
overhauling اوراق کردن کامل
overhaul اوراق کردن کامل
scrapped خرده اوراق کردن
scrapped نزاع اوراق کردن
scrapping ماشین الات اوراق
scrapping نزاع اوراق کردن
scrapped ماشین الات اوراق
scrapping خرده اوراق کردن
scraps ماشین الات اوراق
scraps نزاع اوراق کردن
scraps خرده اوراق کردن
government bonds اوراق قرضه دولتی
registered bond اوراق قرضه با نام
preference bonds اوراق قرضه ممتاز
junk جنس اوراق وشکسته
scrapbook دفتر اجناس اوراق
overhauls اوراق کردن کامل
scrapbooks دفتر اجناس اوراق
negotiable papers اوراق قابل انتقال
bill of oredit اوراق قرضه دولتی
bond issue صدور اوراق قرضه
documents پرونده ها [اسناد] [اوراق]
loose-leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
cannibalizes محل اوراق کردن وسایل
cannibalized محل اوراق کردن وسایل
cannibalize محل اوراق کردن وسایل
cannibalising محل اوراق کردن وسایل
cannibalises محل اوراق کردن وسایل
cannibalised محل اوراق کردن وسایل
appraisement bond اوراق قرضه قابل تجدیدارزیابی
loose leaf دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
transferable commercial instrument اوراق تجارتی قابل انتقال
yield of bonds نرخ بازده اوراق قرضه
leaflet اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleted اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleting اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
cannibalizing محل اوراق کردن وسایل
leaflets اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
scrappiness اوراق شدگی ستیزه جویی
archive ضبط اسناد و اوراق بایگانی
bond discount تنزل مبلغ اسمی اوراق قرضه
leaflet bomb بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
To take something to pieces. دل وروده چیزی را در آوردن ( اوراق کردن )
bearer stock سهام و اوراق قرضه بدون نام
bondable قابل تبدیل به اوراق قرضه وثیقه پذیر
emission انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
emissions انتشار سهام دولتی و اوراق قرضه و اسکناس
coupon payments منظورپرداختهای ثابت بابت بهره اوراق قرضه است
bears سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
bear سلف فروشی سهام اوراق قرضه در بورس بقیمتی ارزانتر از قیمت واقعی
handling اداره
workplaces اداره
workplace اداره
serviced اداره
management اداره
managements اداره
offices اداره
office اداره
service اداره
directorate اداره
departments اداره
department اداره
cutcherry اداره
cutchery اداره
helm اداره
maladmidistration سو اداره
operation اداره
helms اداره
gestion اداره
prefecture اداره
bureaus اداره
bureau اداره
directorates اداره
stateless person شخصی که تابعیت کشور راندارد شخص فاقد اوراق تابعیت
treasury bond سند قرضه خریداری شده اوراق قرضه خزانه
manageability قابلیت اداره
audit office اداره حسابرسی
misgovern بد اداره کردن
wieldy اداره شدنی
audit departmant اداره ممیزی
maladminister بد اداره کردن
ministration اداره خدمت
plays اداره مسابقه
management system سیستم اداره
maladministration سوء اداره
audit departmant اداره حسابرسی
medical department اداره بهداری
record office اداره بایگانی کل
department بخش اداره
prefecture اداره ریاست
porotocol department اداره تشریفات
police headquarters اداره کل شهربانی
government office اداره دولتی
paperless office اداره بی کاغذ
registry office اداره ثبت
office manager رئیس اداره
registry offices اداره ثبت
misconduct سوء اداره
misgovernment سوء اداره
aminister اداره کردن
playing اداره مسابقه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com