English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (4 milliseconds)
English Persian
immediate addressing ادرس دهی بلافصل
Other Matches
paged address آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
immediate inheritance وارث بلافصل
next of kin وارث بلافصل
immediate addressing نشان دهی بلافصل
next of kin نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
addressed ادرس
addresses ادرس
address call sign معرف ادرس
address translation ترجمه ادرس
address register ثبات ادرس
address decoder رمزکننده ادرس
address call sign رمز ادرس
self-addressed ادرس دار
transfer address ادرس انتقال
superscription توضیح ادرس
self addressed ادرس دار
memory address ادرس حافظه
addressing ادرس دهی
addressable ادرس پذیر
dynamic address translation ترجمه پویای ادرس
dynamic address translate مترجم ادرس پویا
extended addressing ادرس دهی گسترده
immediate addressing ادرس دهی فوری
relative addressing ادرس دهی رابطهای
direct addressing ادرس دهی مستقیم
byte addressable بایت ادرس پذیر
addressing mode وضعیت ادرس دهی
abriviated addressing ادرس مختصر شده
content addressable memory محتوای حافظه ادرس پذیر
multilevel addressing ادرس دهی چند مرحلهای
multiaddress چند نشانی ادرس چندگانه
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
window envelope پاکت طلق دار ادرس نما
bytewide memory بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
registering ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
register ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
register ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registering ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registers ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registers ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
hashing تبدیل یک کلید به یک ادرس که در ان کلیدها محل اطلاعات رامعین می کنند درهم سازی
yoke قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com