English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (3 milliseconds)
English Persian
multilevel addressing ادرس دهی چند مرحلهای
Other Matches
paged address آدرس حافظه فیزیکی موجود که از ادرس منط قی و ادرس صفحه محاسبه میشود
step restart شروع مجدد مرحلهای بازاغازی مرحلهای
single step تک مرحلهای
phasic مرحلهای
addressed ادرس
addresses ادرس
PM تلفیق مرحلهای
phase مرحلهای کردن
phased مرحلهای کردن
phases مرحلهای کردن
multistage چند مرحلهای
two stage experiment ازمایش دو مرحلهای
step reaction polymerization بسپارش مرحلهای
stepwise polymerization بسپارش مرحلهای
multi stage چند مرحلهای
stepwise regression رگرسیون مرحلهای
step growth polymerization بسپارش مرحلهای
step polymerization بسپارش مرحلهای
addressable ادرس پذیر
memory address ادرس حافظه
address translation ترجمه ادرس
address register ثبات ادرس
address decoder رمزکننده ادرس
address call sign رمز ادرس
addressing ادرس دهی
self-addressed ادرس دار
transfer address ادرس انتقال
self addressed ادرس دار
address call sign معرف ادرس
superscription توضیح ادرس
sequence curcuit مدار چند مرحلهای
two stage sampling نمونه گیری دو مرحلهای
stepwise formation constant ثابت تشکیل مرحلهای
multi stage experiment ازمایش چند مرحلهای
phasic stretch reflex بازتاب کشش مرحلهای
multi stage production تولید چند مرحلهای
sequential color television تلویزیون رنگی مرحلهای
immediate addressing ادرس دهی فوری
relative addressing ادرس دهی رابطهای
extended addressing ادرس دهی گسترده
dynamic address translation ترجمه پویای ادرس
dynamic address translate مترجم ادرس پویا
direct addressing ادرس دهی مستقیم
immediate addressing ادرس دهی بلافصل
abriviated addressing ادرس مختصر شده
byte addressable بایت ادرس پذیر
addressing mode وضعیت ادرس دهی
dashed مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
dash مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
one pass assambler همگذار یک مرحلهای اسمبلر تک گذاره
dashes مسابقه اسب دوانی یک مرحلهای
polyphase sort جور کردن چند مرحلهای
multi stage sampling نمونه گیری چند مرحلهای
stage race مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
content addressable memory محتوای حافظه ادرس پذیر
memory addressing mode باب ادرس دهی حافظه
multiaddress چند نشانی ادرس چندگانه
phaseout توقف کار یا فراوری بطور مرحلهای
bytewide memory بایت ادرس پذیر در حافظه اصلی
window envelope پاکت طلق دار ادرس نما
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
thor نوعی موشک یک مرحلهای اتمی بالیستیکی برد متوسط
register ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
register ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registers ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registering ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registers ثبات CPU که حاوی ادرس دستوربعدی برای پردازش است
registering ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
minuteman نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
homing phase مرحلهای از پرواز موشک هدایت شونده بین نیمه مسیرو نزدیک هدف
hashing تبدیل یک کلید به یک ادرس که در ان کلیدها محل اطلاعات رامعین می کنند درهم سازی
binding time زمان انقیاد مرحلهای که در ان مترجم شکل زبان ماشین نام ها وادرس ها را جایگزین انهامیکند
three stage least squares method روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
yoke قسمتی از سیستم انحراف پرتوالکترونی که برای ادرس دهی یک نمایش تصویری بکار می رود
syntax مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
one for one مرحلهای غالبا" مربوط به یک اسمبلر که در ان یک جمله زبان منبع به یک دستور کارزبان ماشین تبدیل میشود
quadratic quotient search الگوریتم بازرسی کننده که به هنگام تست مکانهای بعدی جدول از یک ادرس دوگانه استفاده میکند
progress payment پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
stage payments پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
push pop stack ثباتی که اطلاعات را ازشمارنده برنامه گرفته ومکانهای ادرس دستورالعمل را بر مبنای "انکه اول رفته اخر خارج شود" ذخیره میکند
rotas صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
rota صورت فهرست نگهبانی فهرست اسامی یا ادرس
lexical analysis مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
dictatorship of proletariat اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com