Dictiornary-Farsi | ادغام شرکتها | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 96 (7 milliseconds)

English	Persian
merge	ادغام شرکتها
merges	ادغام شرکتها


Search result with all words

amalgamation	ادغام یا اختلاط شرکتها
Other Matches

conglomerations	اختلاط شرکتها
stockholder	سهامدار شرکتها
conglomeration	اختلاط شرکتها
corporation tax	مالیات بر شرکتها
stockholders	سهامدار شرکتها
corporation income tax	مالیات بر درامد شرکتها
trust	اتحادیه شرکتها ائتلاف
trusted	اتحادیه شرکتها ائتلاف
trusts	اتحادیه شرکتها ائتلاف
net business saving	پس انداز خالص شرکتها
company law	قوانین مربوط به شرکتها
liquidation of company	تصفیه امور شرکتها
stockbrokers	دلال سهام شرکتها
stockbroker	دلال سهام شرکتها
undistributed corporate profit	سود تقسیم نشده شرکتها
share list	صورت بهای سهام شرکتها
visitations	اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
visitation	اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
holding company	شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
low-tech	وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
visitors	بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitor	بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
arm's length	مستقل و برابر بودن طرفها [یا شرکتها] در معامله ای [اقتصاد]
couriers	نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
courier	نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
ellipse	ادغام
condensation	ادغام
diphthongs	ادغام
elision	ادغام
diphthong	ادغام
ellipses	ادغام
affricate	ادغام
affrication	ادغام
amalgametion	ادغام
crasis	ادغام
integeration	ادغام
synal	ادغام
umlaut	ادغام
pooling	ادغام
merger	ادغام
mergers	ادغام
merges	ادغام شدن
eliding	ادغام کردن
consolidator	ادغام کننده
merges	ادغام کردن
elide	ادغام کردن
horizontal integration	ادغام افقی
sectoral integation	ادغام بخشی
diphthongization	ادغام اصوات
contraction	ادغام همکشیدن
elides	ادغام کردن
elided	ادغام کردن
consolidation	ادغام کردن
merge	ادغام شدن
merge	ادغام کردن
mail merge	ادغام پستی
vertical merger	ادغام عمودی
contractions	ادغام همکشیدن
mail merging	ادغام پستی
affricate	ادغام صوتی
umlaut	ادغام کردن
vertical integration	ادغام عمودی
sort merge	جور کردن و ادغام
merge sort	ادغام و جور کردن
syn	ادغام هجائی یاصدایی
coalescing	ادغام دو یا چند فایل
coalesced	ادغام دو یا چند فایل
consolidate goods	کالاها را ادغام کردن
coalesces	ادغام دو یا چند فایل
diphthongize	ادغام کردن اصوات
consolidation	ادغام دو یا چند موسسه
consolidation	ادغام دو یاچند موسسه
coalesce	ادغام دو یا چند فایل
ain't	صورت ادغام شدهء not areوnot is
merge	غرق شدن ادغام کردن
merges	غرق شدن ادغام کردن
synaloepha	ادغام دو یا چندحرف صدا دار
contractile	ادغام شونده هم کشی پذیر
umlaut	ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
business combination	ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
synalepha	ادغام دویاچند حرف صدا دار
except	مکان دهی و ادغام شامل نیست
report generator	نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
collator	ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
word star	یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
private	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
privates	رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
optimal merge tree	نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
groupage	ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
merges	برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merge	برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
Mingle design	طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
merging traffic	ادغام جاده فرعی به جاده اصلی