English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
secondary evidence ادله درجه دوم
Other Matches
secta ادله خواهان دعوی
secondary evidence ادله فاقداعتبار زیاد
evidance in substanttiation of claims ادله اثبات دعوی
demurrer ایراد عدم کفایت ادله
indirect evidence مدارک و ادله غیر مستقیم
beam attack تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
summing up evidence نطق اختتامیه وکیل در انتهای دادرسی که ضمن ان ادله ومدافعات خود را برای هیات منصفه شرح میدهد
elevation indicator صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch درجه روی بازوی درجه داران
demurrer ایراد میکند که ادله ابرازی برای اقامه دعوی کافی نیست و بالنتیجه خود را به پاسخگویی دادخواست ملزم نمیداند
sighting bar ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class درجه سوم بلیط درجه 3
third-class درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation درجه ارتفاع درجه بلندی
reports گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
reported گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
report گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
sighting leaf ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
presumption hominis قرینه ضعیفه که به فرض وجود ان طرف مجبور به ابراز ادله معارض نیست چون این قرینه به تنهایی ولو با نبودن دلیل معارض قدرت اثباتی ندارد
brevet درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
summing up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
summings up خلاصهای که قاضی محکمه پس از ختم دادرسی و پیش از شروع شور هیات منصفه از جریان دادرسی و ادله ابرازی برای هیات منصفه بیان میکند
division police petty officer درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
topnotch درجه یک
degree درجه
nobby درجه یک
marks درجه
top-notch درجه یک
low grade کم درجه
mark درجه
tophole درجه یک
third rate درجه سه
proportions درجه
top درجه یک
proportion درجه
top hole درجه یک
kyu درجه
gauge=gage درجه
third-rate درجه سه
aquastat درجه
slap-up درجه یک
number one درجه یک
gauge درجه
echelons درجه
echelon درجه
high-class درجه یک
elevation درجه
elevations درجه
classy درجه یک
gauged درجه
degrees درجه
chinical t. درجه
second class درجه دو
gauges درجه
length درجه
pitches درجه
scalage درجه
title درجه
titles درجه
run of the mine بی درجه
rank درجه
first string درجه یک
copesetic درجه یک
copacetic درجه یک
grade درجه
just as well <adv.> به یک درجه
equally <adv.> به یک درجه
lengths درجه
clinical thermometer درجه
first class درجه یک
second class درجه 2
gage=gauge درجه
gage درجه
pitch درجه
ranks درجه
second rate درجه دو
second-rate درجه دو
gauge glass درجه اب
ranked درجه
rate درجه
grades درجه
scale درجه
rates درجه
largely تا درجه زیادی
grades درجه رتبه
berating خلع درجه
secondary hydrogen هیدروژن 2 درجه
secondary alcohol الکل 2 درجه
secondary amine امین 2 درجه
grades درجه بندی
reversible elbow زانوی 09 درجه
secondary carbon کربن 2 درجه
berate خلع درجه
whither بکدام درجه
quadratic equation معادلات درجه دو
quarternary canal کانال درجه 4
third-rate درجه سوم
third rate درجه سوم
rear sight شکاف درجه
inferiors درجه دوم
stage درجه مرحله
berated خلع درجه
royal honor درجه سلطنتی
second degree of readiness امادگی درجه دو
second class دومین درجه
second class درجه دوم
velocity درجه تندی
inferior درجه دوم
salinity درجه شوری
ninths درنهمین درجه
ninth درنهمین درجه
berates خلع درجه
stages درجه مرحله
baccslavreate درجه شوالیه
fuel grade درجه سوخت
first water درجه اول
centigrade degree درجه صدبخشی
first rate نخستین درجه
first rate درجه اول
first class brick اجر درجه یک
first class درجه اول
elevation stop حد نهایی درجه
confidence level درجه اطمینان
consistence درجه غلظت
bar sight شکاف درجه
bar sight ستون درجه
battle sight درجه جنگی
battle sight شکاف درجه
baume degree درجه بومه
pipping درجه سردوش
consistency درجه غلظت
brick layer بنای درجه دو
gaduate درجه دار
calibration درجه بندی
elevation scale طبلک درجه
cope flask درجه روئی
elevation scale مقیاس درجه
degree of freedom درجه ازادی
degree of polymerization درجه بسپارش
degree of precision درجه دقت
dot pitch درجه نقطه
degree of relationship درجه خویشاوندی
degree of saturation درجه اشباع
degree of dissociation درجه تفکیک
degree of curve درجه انحناء
degree of crystalinity درجه بلورینگی
elevation circle قطاع درجه
elevating arc قطاع درجه
electrical degree درجه الکتریکی
d.p درجه بسپارش
eldership ارشدیت درجه
dan درجه درکاراته
efficacity درجه تاثیر
degree of advancement درجه پیشرفت
degree of centralization درجه تمرکز
degree of compaction درجه تراکم
degree opulence درجه توانگری
quadratic درجه دوم
shade درجه رنگ
shades درجه رنگ
shadings درجه رنگ
comparative درجه تفضیلی
comparatives درجه تفضیلی
oxidation degree درجه اکسایش
oil guage درجه روغن
octan rating درجه اکتان
clump درجه سردوشی
clumped درجه سردوشی
penetration point درجه نفوذ
permanent rank درجه دایمی
stair مرتبه درجه
grading درجه بندی
primery amine امین 1 درجه
graduation درجه گرفتن
graduation درجه بندی
primary carbon کربن 1 درجه
primary alcohol الکل 1 درجه
honorary درجه افتخاری
doctorate درجه دکتری
doctorates درجه دکتری
clumping درجه سردوشی
clumps درجه سردوشی
fluidity درجه سفتی
honor درجه نشان
adjusted elevation درجه تنظیمی
advancement in rating ارتقاء درجه
high grade product محصول درجه یک
high grade درجه اعلی
graduator درجه گذار
angle of elevation زاویه درجه
anti knock property درجه اکتان
grade of channel درجه کانال
gradational به ترتیب درجه
adjustability درجه انطباق
in the highest d. به منتها درجه
to the utmost به منتها درجه
minimum elevation حداقل درجه
measuring glass درجه دار
supremely با علی درجه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com